مجله الکترونیک
«گاف» و چیزهایی که هست
گاف یک رمانِ استوار است؛ و شاید بتوان گفت مهمترین دلیلِ این استواربودنِ، تکیه نویسنده (خانم سارا گریانلو)، بر تجربه زیسته معلمیِ خودش باشد. تجربه زیستهای که به مخاطب کمک میکند معلمی را ـهرچند کوتاهـ زندگی کند. اجازه بدهید از این موضوع ساده گذر نکنم و اندکی آن را بسط بدهم. هر فردِ رمانخوان، به […]
خرمشهر آزاد شد ـ 3
اگر کتاب «یکشنبه آخر» قرار بود به جای سال 1382 در سال 1392 چاپ شود قطعا با این زبان و شیوه نگاشته نمیشد. زبان ساده و بیتکلف راوی که از قضا نویسنده کتاب نیز هست قطعا به مذاق ناشر خوش نمیآمد و ترجیح میداد توصیف هایی پر طول و تفصیل از اتفاقات و حوادثی دراماتیکتر […]
خرمشهر آزاد شد ـ 5
آغاز قصه از کودکی محمود است. کودکی که در پنج سالگی بهخاطر یاد نگرفتن قرآن فلک میشود و حالا در سن بیست سالگی پس از نه سال اسارت، نه تنها خودش حافظ کل قرآن شده بلکه در اردوگاه موصل عراق هزار و صد نفر را یا حافظ کل قرآن یا حافظ بسیاری از قرآن میکند. […]
داستانهایی زیر آتش داغ آبادان
میخواهم در ادامه با هم نگاهی گذرا بیندازیم به برخی از داستانهای این کتاب. داستان اول کتاب «دقیقه هشتاد و یک» قصه خانواده نسبتا خوشبختیست که به یکباره از هم فروپاشیده میشود. جمله ابتدایی داستان را بخوانیم: «زندگی خانوادگی ما ساعت هفت و سی و پنج دقیقه بعد از ظهر روز هشت ژوئن 1990 یعنی […]
جای خالی انسجام در روایتها
یکدست نبودن راویان اصلی و زاویه دیدشان و توصیفهای منحصر بهفرد افراد مختلف احتمالا دلیل عدم یکدستگی بیان و لحن روایات کتاب است که البته اصلا آزاردهنده نیست. چون هر روایت حال و هوا و بستر خاص خودش را دارد که با شروع روایت در ذهن ما آغاز میشود و با پایانش ما هم پرونده […]
یادی از داغ سرد نشده ادبیات در بیستویک اردیبهشت
روزی که خبر آمد، غزاله علیزاده نویسنده سرشناس و صاحب رمان دو جلدی «خانه ادریسیها» و مجموعه داستان چهارراه و… در جواهرده رامسر خودش را حلق آویز کرده، بیشتر از غصه، حیرت در جانمان نشست. حالا از آن روزها بیست و پنج سالی میگذرد. حالا من به سن و سال آن روزهای غزاله علیزاده رسیدهام. […]
ناکام در رسیدن به یک قالب روایی
گفتمان روایت و تجربه زیسته، این دو گونه ارتباط با جهان به تفاوتی کاملاً کیفی اشاره دارد. در تضاد با آنچه تجربه زیسته ما در لحظه و از هستی میتواند داشته باشد؛ یعنی احساسی کاملاً درونی شخصی و شهودی که غیرقابل انتقال مینماید، در عوض قرار دادن آن در زنجیره روایی امور دیگر، به ما […]
پیوندی میان رمان تاریخی و ادبیات آیینی
«نشان حُسن» رمانی تاریخی به قلم لیلا مهدوی است که با محور قرار دادن قیام امام حسین (ع) از منظر سه تن از اعضای خانواده امام حسن مجتبی (ع) رمانی آیینی نیز محسوب میشود. این کتاب که در سال 1400 منتشر شد؛ اولین اثر لیلا مهدوی است که به نظر میرسد جایگاه خود را در […]
مروری بر جهان داستانهای گلی ترقی
در کتاب «خواب زمستانی» که از آثار دوران قبل از انقلاب است او روایتگر پیرمردی تنهاست که در جوانی با دوستانش عهد بسته بودند تا همیشه همراه هم باشند اما اکنون در زمان کهنسالی از یکدیگر جدا افتادهاند و او به این درد تنهایی انس گرفته است. «آدمیزاد فراموشکاره. وقتی درد داره، قیل و داد […]
مروری بر زندگی حضرت خدیجه(س) در یوما
داستان با راوی اول شخص و با شیبی ملایم از مادرانگی خدیجه کبری(س) شروع میشود و تا لحظه وفات او ادامه مییابد. ضربآهنگ قلم دلنشین است و ریتم روایت آهنگین. زبان داستان در عین پختگی و دوری از هر تکلف و اغراق بهقدری روان و سیال است که خواننده را تا پایان داستان با خود […]
«محرمانه میلان» حکایتگر تضاد میان غرب و شرق است
مهاجر، با سردرگمی در فرهنگ کشور میزبان دچار اختلال هویت میشود؛ گویی از فرهنگ خویش گسیخته است، اما به فرهنگ کشور میزبان نیز هنوز تعلقی ندارد؛ بنابراین، برای یافتن هویت حقیقی خود، همواره در تکاپوست. فرد مهاجر، با دیدن و شنیدن آنچه در کشور میزبان میگذرد، دچار شوک فرهنگی، تزلزل شخصیتی و دوگانگی اندیشگانی میشود. […]
«جواهر مصری» تجربه مصر عهد باستان را برایتان زنده میکند
نویسنده در داستان، یک شخصیت بیاطلاع (به اسم پونتی) قرار داده تا شخصیت اصلی یعنی آسیه، بتواند داستان را برایش روایت کند. این روش، راه حل نسبتا خوبی برای پیش بردن داستانهای تاریخی است؛ به شرطی که دیالوگها، در همان مسیر داستانی بودن متن باقی بمانند و شبیه بیانیههای طولانی و تک گوییها نباشند. در […]
عبور سمیه عالمی در کتابش از جنسیت
در این رمان ریحان نماینده زنی است که برای همراهی با همسرش با بخشی از درون خودش مواجهه مییابد که برای خودش هم غریب و ناشناخته است اما همین زن در رویارویی با مرگ فرزند اراده کرده است تا در آن سیاهچاله سوگواری باقی بماند. حالِ او حال همه آدمهای عزاداری است که به سبب […]
از معاشرت با آدمهای این داستانها لذت ببرید
قصه اول به نام «بختک» بار طنز هم دارد. طنز موقعیت یا گاه کلامی با جملات عاری از لودگی لبخندی به لب خواننده مینشاند. در خانوادهای که مرگامرگی رهایشان نمیکند واکنش اهالی، رفتار نوجوانها در ختم و خرابکاریهای ناخواسته، ما را به یاد همه خاطرات نوجوانیمان میاندازد. در باقی داستانها نیز هسته اصلی همان خرافات، […]
نقدی بر یک داستان زنانه تاریخی ـ مذهبی
«شبیه مریم» ما را به قلب تاریخ میبرد؟! رمان «شبیه مریم» از انتشارات کتاب جمکران با تصویرگری «محمد صادق» درباره زندگی و زمانه بانو فضه از زمان زندگی در نوبه (شهری در آفریقا) تا زیست وی در فضای مدینةالنبی است. آیا «شبیه مریم» حداقلهای یک داستان تاریخی را دارد؟ نگاه به زن در این داستان چگونه […]
مروری بر سه تجربه زنانه در ناداستاننویسی
ـ منم تمامِ اُفق را به رنج گردیده [2] «کمونیستها را مجاهدین کشتند، مجاهدین را طالبان، طالبان را آمریکاییها…روزنامهها و سایتهای خبری پُر از ارقام است: ارقام تبدیل قهرمانان به جنایتکارانِ بعدی…»[3] افغانستان نه یک تَن که حالا دیگر یک رنجِ واحد است، دست و پنجه نرم کرده با بیماریهایی گوناگون، منتشرشده در تمامِ اعضا […]