مجله الکترونیک
دموکراسی چگونه بلعیده میشود؟
موسی در رمان همان جمهوریت است. جمهوریتی که در افغانستان دوبار تلاش کرده حرکت کند و جامعه را به پیش براند، اما در هر دو مواجهه، امارت اسلامی طالبان متوقفش کرده و او را کشته است. جمهوریت در افغانستان در هر دو باری که تلاش کرده، شکل بگیرد از یک ناحیه شکست خورده و میتوان […]
«هزار خورشید تابان» داستان چفت و بستداری نیست
«هزار خورشید تابان» شرح زندگی کمفراز و پرنشیب دو زن افغانستانی است. به نامهای مریم و لیلا. نویسنده در یک بازه زمانی 50 ساله، سرگذشت مریم و لیلا را برایمان روایت میکند. یک روایت خطی، مثل «بادبادکباز». مریم، یک حرامزاده است که با مادرش ـننهـ در کلبهای دور از شهر زندگی میکند. جلیل سینمادار شهر […]
«آتشگاه» تصویر کم دارد
احمد مدقق در ایران به دنیا آمده و بزرگ شده، اما قاعده تلخ مرزها و شناسنامههای صادرنشده میگوید او افغانستانی است! اهل هر کجا هست، باشد! مهم این است که فارسی را آنقدر خوش مینویسد که هوس میکنی اگر هراس طالبان بگذارد، بروی در میدانگاهی در کابل بنشینی و فقط به محاورات مردم گوش کنی. […]
«نبرد تیلهها» روایتی از همسایه شرقی است
در این رمان، فضاسازی محیط اجتماعی، فرهنگی و مذهبی پاکستان بسیار ملموس و تحسینبرانگیز است. بیان انواع آداب و رسوم بومی، مذهبی و ملی همراه با رفتار متفاوت یا مشابه افراد و خانوادهها، تصویری زنده و جاندار از پاکستان و مشخصا شهر کویته و باز به صورت اختصاصیتر از خیابان علمدار این شهر در مقابل […]