مجله الکترونیک
روایتی از رفاقت و شهر و شبنشینی
نورهای شهر مانند نقاشیهای اکسپرسیونیستی شد و فکر کردم چطور میشود توصیف کرد که نورها شبیه نقاشیهای اکسپرسونیستی شده بدون آنکه بگویی نورها شبیه نقاشیهای اکپرسیونیستی شده؟
روایتی از زنهای غمکشیده در «آهسته آهسته برایم بخوان»
اگر سراغ داستانی میگردید که روایت زنهای غم کشیده باشد، کتاب «آهسته آهسته برایم بخوان» گزینه خوبی است.
مروری بر چندصدایی در رمان «شازده احتجاب»
شازده احتجاب حکایت فروپاشی قدرتهایی است که روزگارشان به سر آمده و حالا گذشته تاریک و پر از جنایت و انحصار طلبیشان، آیینهوار خود را به رخ آنها میکشد.
مروری بر زندگینامه داستانی یک زن افغانستانی
مسکوی کوچک افغانستان کتابیست که کفه رنجش به خوشیهایش میچربد و گواه دیگریست بر این که، تاریخ روایت پر تکرار ملال و رنج و خوشی و ناخوشی مردمان است.
«خسرو شیرین» درس اخلاق و مقاومت نمیدهد
«خسرو شیرین» تلاقی اشک و لبخند است. واقعی بودن روایتهای خسرو از عاشقیکردنهای خود آن را دلچسب و دلنشین کرده است.
مروری بر روایتی از یک جنایت تاریخی
طبیعی است که زور ادبیات هم به بعضی از قدرتها نمیرسد و فریادش در گلو میماسد. شاید این تنها دلیلی باشد که باید دریا و زهر را خواند و به دیگران هم شناساند؛ و به نظرم همین یک دلیل کافی است.
مروری بر مفهوم ملال و موقعیت مرزی
به یاد دارم از سالهای آغاز جوانیام به اینسو، هرگاه زندگی عارفان و جملات و حکایاتی از آنان میخواندم آرزویی قوی و گدازان برای قدم نهادن به سوی رنج و مواجهه با خود و هستی خود در درونم شعله میکشید
مروری بر رمان «آهسته آهسته برایم بخوان»
مریم منوچهری در به تصویر کشیدن شهر، آدمها را روایت میکند، نگاههای غمبار و سراسر عشقشان به هم و تلاششان را برای پرکردن جاهای خالیای که جنگ روی دستشان گذاشته، از دل ترسیم همه آنها به یک بزنگاه بزرگ میرسد: «تصویر یک شهر.»
پدرهایی که فرصت نکردهایم دوستشان داشته باشیم
آرنو گایگر، نویسنده اتریشی، از روزهای تاریک پدرش برایمان نوشتهاست. روزهایی که او و دیگران علائم بیماری پدر را نمیدیدهاند و رفتارهایش را گذاشتهاند به حساب لجبازی و لجاجتی که در سن بالا بروز پیدا میکند.
روایتی از زندگی یک قهرمان که نمیشناسیمش
ایرانی ترابی نیش و کنایهها را تحمل میکند و کاری میکند که وقتی امروز کتاب «خاطرات ایران» را دست میگیریم به وجود ایران افتخار کنیم.
داستانهایی برای آنها که نمیدانند از کجا شروع کنند
احمد اخوت در کمال سهولت و خالص و بیغش شخصیتهای مختلف داستانی را در داستان خودش وارد میکند با آنها ارتباط عاطفی میگیرد و برایشان نقش تعریف میکند. آنها را در خوابش میبیند با آنها عکس میگیرد.
مروری بر رمان «سوران سرد» اثر جواد افهمی
«سوران سرد» آنقدر تصویری است که اگر کسی میخواهد بداند آنجا چه شده و بر سربازان چه گذشته خودش باید کتاب را ورق بزند و لذت خواندنش را به جان خودش بریزد.
مروری بر مجموعه «این هم مثالی دیگر» اثر دیوید فاستر والاس
«این هم مثالی دیگر» نقطه آغاز خوبی است برای آشنایی با والاس و اساسا موجودیتی به نام «جستار روایی».
مروری بر یکی از کتب «روایت پیشرفت»
آرزوهای دستساز با تمام قوت و ضعفهایش متکی بر واقعیت است. بنابراین اگر نخواهیم صرفا از جنبه ادبی بدان بپردازیم و به خود خاطرات توجه کنیم، میتوانیم کتاب را گام مهمی در راستای فرهنگسازی برای ماندن و ساختن بدانیم.
نگاهی به مجموعه داستان «پرندهباز تهران»
«پرندهباز تهران» مجموعه داستان معقول و فکرشدهای است؛ بیشتر داستانها طرح و پیرنگ نوین و مناسبی دارند؛ طوری که بعد از خواندن از یاد نمیروند.
درباره «سوران سرد» رمانی پر از تصویر
در انتهای داستان «سوران سرد» دلمان میخواهد این سربازان را برداریم و ببریم به جایی امن، به جایی گرم، به خانه.