مجله الکترونیک
روایتی از رفاقت و شهر و شبنشینی
نورهای شهر مانند نقاشیهای اکسپرسیونیستی شد و فکر کردم چطور میشود توصیف کرد که نورها شبیه نقاشیهای اکسپرسونیستی شده بدون آنکه بگویی نورها شبیه نقاشیهای اکپرسیونیستی شده؟
مروری بر دومین رمان نویسنده «اثریا»
سوم این که نیما اکبرخانی هم جوان است و هم پُرانرژی. داستانش را هم صریح تعریف میکند (تا جایی که امکانش باشد!)؛ این ویژگیهای نویسنده از همان رمانِ اوّلش هم مشخّص بود. «اَثریا» به عنوانِ یک داستانِ ایرانی از خطّ مقدّمِ جنگِ سوریه چنان پیشرو بود که طبیعتاً وقتی صحبت از اثرِ بعدیِ اکبرخانی به […]
سالیان دراز پس از مرگش آرام آرام منتقدینی پیدا شدند که دست به بازخوانی آثارش زدند و تعریف جدیدی از او اراﺋه دادند: نویسندهای که ایدﺋولوژی را با تکنیکهای ادبی منحصر به فرد خود بازتعریف میکرد. جایی گفته بود نمیتواند لذتِ زیباییشناسی که در دیدن یک پروانه وجود دارد را از لذت علمی شناخت چیستی […]
داستان جذاب یک زندگی
همین وجه تمایز «پاییز آمد» با کتابهایی با این موضوع است که در چند سال اخیر منتشر شده است. فخرالسادات در جامعه زندگی میکرد، روایت که میکند خواننده کاملا فضای آن روزهای کشور را متوجه میشود. داستانی نیست که اگر از دهه شصت در ایران برداری و در هر زمان و مکان دیگری بگذاریاش، مشکلی […]
«بازجویی از صدام» پاسخ به تاریخ نیست
کتاب «بازجویی از صدام؛ تخلیه اطلاعاتی رییس جمهور» روایت همین بازجویی به قلم خود جان نیکسون است که در سال 2016 تصمیم به نگارش آن گرفت؛ هرچند که نام کتاب غلطانداز است و این توقع را در ما ایجاد میکند تا خواننده بخش زیادی از بازجوییها و اعترافات صدام باشیم اما جان نیکسون بیشتر به […]
پاسداشتی برای تمام وزوزهایی که راحتمان نمیگذارند
«حکومت نظامی» در شیلیِ ژنرال پینوشه اتفاق میافتد. مردی که مسئول مرگ بسیاری و خشمِ فلجکننده بسیاری دیگر است. تمام رمان در یک روز اتفاق میافتد و این یعنی به احتمال زیاد مواجهه با مهملاتِ ناشی از داستانگوییِ بیفایده منتفیست، یعنی قرار است یک روز را کنار خوسه دونوسو و شخصیتهای ساخته ذهنش بگذرانی، دقیقا […]
تجلی صفات الهی در وجود یتیم عبدالله
اینبار خداوند در عالم ذر رو به ذریه آدم کرد. آمدنِ شما را دلیلِ آمدنِ تمام پیشینیان، رسولان، انبیاء و پیامبران خواند و گفت اکنون ماحیِ صحفِ ابراهیم، حادِ توراتِ و احمدِ انجیل عیسی متولد شد. سپس خدای عزوجل رو به آیندگان کرد و فرمود اینک زمین از وجودِ طالب حق و هدایت کننده به […]
تصویر من یا کاریکاتور آنها؛ مسئله این است!
هربار که کاریکاتوری به قصد توهین به پیامبر منتشر میشود، برای مدت زیادی درگیرم میکند. شاید چندین ماه… در واقع واکنشی که مسلمانان به آن کاریکاتور نشان میدهند، مسئله من میشود. این که پیامبر در زندگی من چه شکلی است؟ چرا من از آن کاریکاتوریست خشمگین نمیشوم؟ وقتی از هیجانات خودم فاصله میگیرم و سعی […]
پادآرمانشهری به اسم «دنیای قشنگ نو»
دو علم ژنتیک و روانکاوی در این جامعه، بلندترین قلههای پیشرفت را فتح کردهاند و مهمترین علوم محسوب میشوند و سایر رشتههای علمی در سایه این دو علم و تحت کنترل بسیار، رشد یافتهاند. در این جامعه انسانها با ویژگیهای از پیش تعیین شده، برای خدمت و زیست در طبقه اجتماعی مشخصی، در لولههای آزمایشگاه […]
نامههایی که به جستار پهلو میزند
کتاب قطور نیست. از آن کتابها نیست که داشتنش بتواند موجب فخر نویسنده، ناشر و مخاطبش شود. اصلا همین کمحجم بودن نقطه آغاز ماجرا است. از قدیم گفتهاند «فلفل نبین چه ریزه، بشکن ببین چه تیزه»؛ برای همین بالاتر نوشتم از آن کتابهای خطرناک است. حجمش زیاد نیست، نویسنده (سیدمحمد طباطبایی حسینی) خیلی زود رفته […]
تحلیلی روانشناختی بر رمان «سوران سرد»
در هر سرزمینی، جنگ یکی از ناگوارترین حوادثی است که تأثیرهای عمیق و اغلب طولانیمدّت بر بخشهای مختلف جامعه میگذارد. این تأثیرها عمیقتر و ماندگارتر خواهد بود، اگر جنگی نابرابر اتفاق بیفتد و مردم کشور را سالها درگیر جنگی خصمانه و تحمیلی کند. چنین واقعهای قطعاً قبل از آنکه ساختارهای جامعه را درهم بریزد، روح […]
«جاده یوتیوب» شما را یاد «لیلی با من است» میاندازد
کتاب «جاده یوتیوب» نوشته محمدعلی جعفری یکی از سفرنامههای موجود در مورد بحران حضور داعش در سوریه است؛ روایتی از جنگ مردم سوریه با داعش و دوستدارانش و دلیل حضور نیروهای نظامی ایرانی، افغانستانی، لبنانی، عراقی و… در سوریه و کمک به آنها برای مقابله با اسلام آمریکایی ـ سعودی! «جاده یوتیوب» قصه سفر جعفری […]
در نیمکره شمالی زمین عاشقها تنهاترند؟
در ابتدای داستان و در لابهلای خطوطی که شرح حال راوی است، جدال او را با خود میبینیم. تنهایی آزارش میدهد، از احساس واگذاشته شدن حرف میزند و تصور میکند که همه از او دوری میجویند اما در ادامه تلاش میکند این مسئله را کتمان میکند. کمی جلوتر گویی که تلاش مذبوحانهاش را از یاد […]
ابنعربی «گاه ناچیزی مرگ» پردهنشینِ مهجور نیست
مخاطب از پیش میداند آنچه پیش رو دارد از جنس عرفان است. اما نثر کتاب و قلم پرکشش و استفاده از عناصر داستانی، کتاب را دلنشین میکند. ریتم و نثر داستان در سایه ترجمه خوب، مخاطب را در هالهای از آرامش به دنبال خود میکشد و در میان سطور داستانی آن غرق میکند. «گاه ناچیزی […]
بیپرده با زندگی یک قهرمان «دست نیافتنی»
علیرضا حیدری برای عموم مردم که مخاطب حرفهای کشتی نیستند، به اندازه برخی از ستارههای همنسلش شناختهشده نیست. او برخلاف علیرضا دبیر طلای المپیک ندارد و چون بعد از بازنشستگی وارد میدان سیاست نشد، به اندازه امیررضا خادم و عباس جدیدی مشهور نیست. احتمالاً اولین چیزی که با شنیدن نام «علیرضا حیدری» به یاد مردم […]
روایتهایی از تنهایی در میان دیگران
مادر آمده بود جلو و کتاب را از دست ماریا گرفته بود: «ایمره کرتیس! توی مجارستان اینطوری تلفظش میکنن.» و آه کشیده بود. ماریا بعدا آن کتاب را خواند. کتاب محبوب مادرش بود و بعد از خواندن کتاب، حدس زد شاید دقیقا دلیل آنکه مادرِ اونگاریشاش، نمیتوانست با سرزمین جرمنها کنار بیاید، این است که […]
روایتی از آیینی مادرانه در روز جهانی غذا
طبقه دوم از آسانسور پیاده شدم، ترجیح دادم طبقه طبقه از پلهها بالا بروم و به قورمهسبزی که مادرم میپخت فکر کنم. مادر با دقت فراوانی سبزیهای قورمهسبزی را انتخاب میکرد. روز قبلش میرفت میدان ترهبار نیشابور و سبزی تازه میخرید. سبزیهای نیشابور معروفند به خوشمزگی. نیشابوریها هیچوقت سبزی را فلهای نمیفروشند. از همان قدیمها […]