مجله الکترونیک
روایتی از رفاقت و شهر و شبنشینی
نورهای شهر مانند نقاشیهای اکسپرسیونیستی شد و فکر کردم چطور میشود توصیف کرد که نورها شبیه نقاشیهای اکسپرسونیستی شده بدون آنکه بگویی نورها شبیه نقاشیهای اکپرسیونیستی شده؟
خواندن تاریخ با زبانی غیر از تاریخ
متقدمترین مقتلی که در دست است از ابومخنف نقل شده که شیخ مفید در ارشاد به آن گزارش استناد میکند. مقاتل معروف دیگری چون لهوف و مقتل الحسین خوارزمی نیز به رشته تحریر در آمدهاند. من اعتقاد دارم مقاتل اولیه بهخصوص ابومخنف علیرغم سختخوانی، چون با حادثه قرابت بیشتری دارند، بیپیرایهتر از آن حرف میزنند. […]
جستاری درباره چیستی جوانی
بیستوچهارسالگی من آخرین سال جوانیام از دیدگاه نرمهای جامعه بود و من متوقف شدم. دو سال در خانه نشستم و هیچ کاری نکردم. آن آدم فعال، تمام شده بود. تسلیم محدودیتهای خانوادهام شده بودم و ترسی عمیق مرا در برمیگرفت. ترس از تنهایی. روح خسته و مریضی داشتم و تراپیستها نمیتوانستند برایم کاری کنند. چون […]
دوستانِ فرهاد، روایتی برای یک «پهلوان مُرده»
«فرهاد و دوستان؛ گذری بر زندگی هنری فرهاد مهراد» کتابی است که به این مناسبت میخواهیم خیلی کوتاه دربارهاش با هم حرف بزنیم. کتابی که نشر نگاه آن را منتشر کرده و عکس روی جلد و عبارت آن کافی است تا گروهی از مخاطبان را به سمت خود جذب کند. گروهی که احتمالا در گروه […]
نگاهی به رمان «خشم در هارلم» اثر چستر هایمز
البته این جنبش بیشتر محدود به روشنفکرانی سیاهپوست از طبقه ضعیف هارلم بود و نویسندهای که قرار است اینک از او و اثرش بگوییم، کمی با همنژادهایش تفاوت داشت. چستر هایمز: آشنایی شتابزده با نویسنده در بند چستر هایمز حدود ده سال پیش از آغاز این جنبش ادبی هنری متولد شد. خانوادهای تحصیل کرده داشت […]
«وقایعنگاری ادبی» این سبکی است که بسیاری آن را به همینگوی نسبت میدهند. در واقع سبک نوشتاری او سبکی است که به وقایعنگاری شباهت دارد. این را از آثار مختلفی که نوشته نیز میتوان دریافت که محصول مشاهدات و تجربههایش به رشته تحریر در آمده و بسیاری از منتقدانش نیز او را بر همین مبنا […]
داستان آدمها در چندهزار سال بعد
«آیزاک آسیموف» از آن صیدهای فوق العادهی ایالات متحده از سیاست مهاجر پذیریاش بود. کودکی که 1920 در «اسمولنسک» واقع در «اتحاد جماهیر شوروی» متولد شد و شاید آن موقع اسمش «اسحاق عاصماف» بود ـ راستش نمیدانم درستش کدام است ـ بعدها در دانشگاه بوستون دکترای بیوشیمیگرفت و چندی بعد کار و بار دانشگاه را […]
مروری بر سه ترجمه از «برفهای کلیمانجارو»
درد و رنج جانمایه این داستان است که آمیخته به حسرتی بیپایان است. هری در سراسر داستان به مرور خاطراتش و چیزهایی که میخواسته بنویسد ولی موفق نشده میپردازد و با افسوس از کارهایی که نکرده یاد میکند: «حالا دیگر هیچوقت دست به نوشتن آن چیزها نمیزند، چیزهایی که کنار گذاشته تا وقتی به کارش […]
آیا «نا» در معرفی شهید صدر حق مطلب را ادا کرده؟
دو اشکال اساسی این زندگینامه داستانی را دچار ضعف های متعدد کرده است. اول اینکه اثر با شتابزدگی نوشته و منتشر شده است. اشکالی که برای فهمیدنش حتی لازم نیست کتاب را شروع کرد بلکه نویسنده در همان پیشگفتار به طور غیرمستقیم اعتراف میکند برای نوشتن این اثر اطلاعات محدودی در اختیار داشته است. مطالعه […]
روایتی از یک مشکل رایج میان کتاببازها
به گمانم خوب میشود اگر قدم اول را با چیزی شبیه به جلسات مشاورهی گروهی کمپهای ترک اعتیاد برداریم. دور تا دور سالن را صندلی بچینیم، هفته به هفته گرد هم بیاییم و به نوبت حرف بزنیم. از آنجایی که بانی این گردهمایی هستم، اجازه بدهید که من شروع کنم. شاید بعضیها تصور کنند که […]
روایتی از مواجهه با یک کتاب
توضیحات ناشر این کتاب در معرفی آن هم میتواند برای آنهایی که ممکن است دست و دلشان برای تهیه کتاب بلرزد راهگشا باشد: «کتاب «تاریخی نگری موسیقی ایران» در برگیرنده چهارده گفتار پیرامون مباحث تاریخی و تحلیلی موسیقی دستگاهی ایران از تشریح روابط موسیقی ایران با حوزه عرب و ترک تا تحلیل مفاهیم و بازخوانی […]
نقدی بر رمان «سوره آفلین»
در کشور ما هم بعد از به ثمر نشستن مبارزات مردم و پیروزی انقلاب اسلامی، داستاننویسان در این زمینه کتابهایی برای تمام مخاطبین در سنین کودک، نوجوان و بزرگسال نوشتند. آثاری که گرچه از لحاظ کیفی و فنی در درجات مختلفی طبقهبندی میشد اما نقطۀ اشتراک تمامی آنها حضور مستقیم یا غیر مستقیم نویسنده در […]