مجله الکترونیک
روایتی از زندگی یک قهرمان که نمیشناسیمش
ایرانی ترابی نیش و کنایهها را تحمل میکند و کاری میکند که وقتی امروز کتاب «خاطرات ایران» را دست میگیریم به وجود ایران افتخار کنیم.
زندگی بدون روتوش
وقتی کتاب تمام شد از خودم پرسیدم، «ما وقتی کتاب میخوانیم دنبال چی میگردیم؟» در واقع حسی که این کتاب از همان اوایل تا خط آخر به من منتقل کرد، این سوال را برایم ایجاد کرد. سوالی که از همان ابتدا جوابش را داشتم ولی باز هم از خودم پرسیدم تا مطمئن شوم آن چیزی […]
«ساجی» میتوانست معمولی باشد!
فصل مشترک تاریخ در همه جوامع بشری تا پیش از عصر روشنگری، تک روایتهای مبتنی بر خواست حاکمیت از سوی یک فرد یا افرادی خاص بوده است. پس از این دوران نگارش تاریخ گسترهای دراز دامن یافت که زوایای مختلف آن از سوی همه مردم نگاشته می شد. از این پس تاریخ شفاهی وجه غیر […]
یادداشتی که چیزی را لو نمیدهد
راوی و نویسنده هر دو ساده و صمیمی پیش رفتهاند و نسرین باقرزاده زندگی واقعیاش را آنقدر واقعی روایت کرده که میشود با او به سالها قبل قبر سفر کرد و جهان و زندگی را از دریچه چشمهای نگاه کرد. *خطر شیرین لو رفتن ماجرا فکر کنم بهتر باشد اول این بخش یکی از این […]
«ساجی» حلقه وصل نسل جنگ است
برخی از اهالی بازار کتاب، افزایش تعداد عناوین در این حوزه از یکسو و گرایش به تدوین خاطرات همهی شهدای جنگ تحمیلی – بدون توجه به ظرفیتهای ادبی و دراماتیک روایت زندگی آنها – از سوی دیگر را عامل این ماجرا میدانستند. «ساجی» اما یک مثال نقض برای این ادعاست؛ کتاب ساده و بیحاشیهای که […]
زندگی نقطه قوت این کتاب است
«بهناز ضرابیزاده» نویسنده این مجموعه خاطرات است که کتابهایی چون «دختر شینا» و «گلستان یازدهم» را در کارنامه نویسندگیاش دارد. روایت کتاب روان و سادهاست و از زبان نسرین باقرزاده نوشتهشدهاست. توصیف، نقطه قوت روایت است. «ساجی» از سالهای قبل از جنگ شروع به روایتگویی میکند و با سرآغازی منحصر به فرد به بیان خاطرات […]
مروری بر کتاب «ساجی»
نسرین باقرزاده همسر شهید بهمن باقری، فرمانده مخابرات سپاه خرمشهر، راوی این داستان است و از کودکی خودش قصهها میگوید، از نوجوانی و جوانی و عاشق شدنش مرثیهها میسراید. همین که اینها را روایت میکند، انقلاب میشود و پس از آن سایه سیاه جنگ بر سر خانوادهاش میافتد. باقرزاده از دورانی میگوید که به واسطۀ […]
کتابی که بنایش تکرار مکررات نیست
ما بعد از کربلای 5 جنگ را لمس نمیکنیم. انگار اتفاقی نیفتاده و همه فقط در حال گفتوگو پیرامون پایان جنگ هستند. کمتر پیش آمده کسی دستمان را بگیرد و توی اهواز آن سال بگرداند. سال آخر جنگ، سال فراموش شده جنگ است زیرا جزو فتوحات رسمی ما محسوب نمیشود. ما عادت کردهایم که تنها […]