مجله الکترونیک
مسئله اصلی گلشیری در «شازده احتجاب» چیست؟
یک ـ وجوه فرمی شازده احتجاب رمان با جملاتی نسبتاً ساده شروع میشود: «شازده احتجاب توی همان صندلی راحتیاش فرورفته بود و پیشانی داغش را روی دو ستون دستش گذاشته بود و سرفه میکرد.» (ص ۷) همانطور که میبینیم تکتک کلمات این جمله در ساخت فرم یا محتوای رمان بهخوبی کارکرد دارند. برای مثال میبینیم […]