مجله الکترونیک
گفتوگو با خسرو باباخانی درباره «خسرو شیرین»
خسرو باباخانی «خسرو شیرین» را خیلی دوست دارد! گویی که پدری از فرزند عزیزکردهاش میگوید! به نظرش «خسرو شیرین» یکی از شریفترین عاشقانههای ادبیات فارسی است. عاشقانهای که با نوجوانی خسرو 16 ساله آغاز شد و با یک مرد 20 ساله جنگدیده به پایان رسید. اما گل این کتاب حکایتهای عاشقی او نیست، روایت مظلومیت […]
«خسرو شیرین» درس اخلاق و مقاومت نمیدهد
«خسرو شیرین» تلاقی اشک و لبخند است. واقعی بودن روایتهای خسرو از عاشقیکردنهای خود آن را دلچسب و دلنشین کرده است.
«ویولونزن روی پل»؛ هم نور، هم تاریکی
کتاب دو بخش دارد. البته به نظر من. وگرنه که در چندین بخش نوشته شده است. بخش اول، داستان ظلمت است و بخش دوم داستان نور. نمیگویم که سیاهی را به سفیدی ترجیح میدهم، اما در ظلمت چیزی وجود دارد که قلقلکم میدهد. وسوسهام میکند. پس با چنین روحیهای طبیعیست که نیمه ابتدایی کتاب را […]
جانمایه «ویولونزن روی پل» رنج است
مهمترین ویژگی در «ویولونزن روی پل» همین است که نویسنده قصد ندارد خود را قضاوت کند. به نظر میرسد راوی داستان، در قدم نخست نوشتن قصه، اول سنگهایش را با خودش واکنده و به تعادل رسیده است زیرا قلم خود را آزاد میگذارد تا نگفتهای باقی نماند. به نظر من همین نکته نقطه عطف روایت […]