مجله الکترونیک
«دیلماج» از هر نظر یک شکست بزرگ است
نیمی از رمان به «شعر» عاشقانه میگذرد و ناگهان دیلماج خود را در دامانِ لژ فراماسونری ایران مییابد و از آن مهمتر دوستی ریشهیافته در کودکیِ او با محمدعلی فروغیست که او را در دامانِ این نام میاندازد که در ایران، یکی از ناشناختهترین نامها و مکاتب است که اکثریت مردم با شنیدنش به یاد […]
مقایسهای بین «دیلماج» شاهآبادی و اثری از نجیب محفوظ
«دیلماج» را میتوان از زوایای مختلف نقد کرد، اما به نظرم نکته حایز اهمیت در رمان «دیلماج» شباهت جهانبینی نویسنده، حمیدرضا شاهآبادی و نجیب محفوظ نویسنده مصری در کتاب «سفرنامه ابنفطومه» است. دو نویسنده با فاصله زمانی تقریبا زیاد و دو مختصات جغرافیایی متفاوت یکی در ایران و دیگری در مصر به توافقی معنایی دست […]
چرا میرزا یوسف از آزادی به سمت استبداد چرخید؟
کتاب با نامهنگاریهای میان نویسنده رسالهای تاریخی در باب زندگی میرزا یوسف و یک ناشر شروع میشود. ما از خلال نامهها پی میبریم که آنچه در ادامه میخوانیم بخشی از یک پژوهش تاریخی است که به دلیل حالت رمانگونه آن از سوی ناشر رد شده است. نویسنده در انتخاب ایده و نحوه پردازش آن مبتکرانه […]
«دیلماج» گویای اشراف نویسنده به تاریخ است
«میرزا یوسف خان» راه زیادی میپیماید تا به «زینت» برسد. در طی این راه، مسیر داستان از سیاست و فضای روشنفکری آن زمان میگذرد و نویسنده تلاش میکند علاوه بر اینکه داستان تاریخی مینویسد، تحلیل سیاسی خود را نیز از زمان مشروطه بیان کند. قصه درباره مردی است که در دستگاه امیرکبیر، مستوفیگری میکند. بعد […]
نگاهی به متن و حاشیه رمان «دیلماج»
اهمیتِ «دیلماج» هم در همین پیچیدگی است؛ رمانی بسیار خوشخوان و با نثرِ محترم که تلاش میکند روایت تاریخی را با همه ظرائفش بیان کند و همین مساله باعث شده تا با وجود قصه بسیار قوی، استفاده از عنوانِ «رمان تاریخی» برای این کتاب کاملا برازنده باشد. حمیدرضا شاهآبادی در این رمان به سراغ یک […]
«دیلماج» حجاب میان دیروز و امروز را پس میزند
شمایل تازهای که شباهت چندانی به میرزا یوسف قبل ندارد. سرگشته است و نشانی از آرمانهای پیشین در او دیده نمیشود. بیشتر از قبل، از آزادی دم میزند و کمتر از گذشته در راه آن قدم بر میدارد. شاه آبادی در «دیلماج» به خوبی سمت و سوی جریان روشنفکری آن دوران را به تصویر میکشد؛ […]
آمیختگی خیال و تاریخ در «دیلماج»
این همان نکتهای بود که نخستین نسل روشنفکری ایران آن را در نیافته بودند؛ بنابراین طرح اخذ تقلیدی تمدن غربی بدون توجه به بنیادهای نظری آن به شکست انجامید و این جامه بر تن ایرانیان راست نیامد. نسل نخست روشنفکری ایران با دست خالی صحنه تاریخ را ترک کردند، اما تجربه شکست آنها بر نسل […]