مجله الکترونیک
به همین سادگی مثل «عمود 1400»
اینبار «علیاکبر والایی» تو را با خود همراه میکند. از همان زمانی که بند پوتینهای گرانقیمتش را گره میزند و تو را به دنبال خود در خیابانهای تهران میکشاند تا گره از کار ویزا و پاسپورتش باز کند. هفته آخر است و همه در تکاپو برای عزیمت به عراق! «به این فکر میکنم که لابد […]
غوطهور در افسون با «درنگی در نجف»
با عجله لباسهایش را جمع کرده است و راهی تهران میشود. در اتوبوس کنار پنجره بدون ستونی مینشیند و انتظار همسفر کنار دستیاش را میکشد، همسفری که تا آخر سفر هم نیامد و فرصت مغتنمی را برای تفکر به راوی هدیه کرد. نویسنده با قید زمان دقیق و ساخت تصویری کامل از مکانهایی که در […]
تقدیری که برای یک دختر ژاپنی رقم خورد
«کونیکو یامامورا» که در یک خانواده مقید و متعصب به بودا بزرگ شده، یکباره به اسلام و تشیع رو میآورد و طبیعتاً با مخالفتهای خانواده مواجه میشود. انسان به هر دین و آیینی که باشد، برای تغییر رویه و گرایش به یک دین دیگر با مخالف اطرافیان روبهرو خواهد شد. من هم روایتهایی از این […]
مسافرتی کاغذی به آخر دنیا
اجازه بدهید اول از آخر شروع کنم و بگویم اگر این کتاب را نخواندهاید فوراً لباس بپوشید و مسیر را تا اولین کتابفروشی طی کنید، دست در جیب مبارک کنید و «کاهن معبد جینجا» را بخرید که مبادا ژاپن نرفته ترک دنیا کنید زبانم لال! حالا برویم از اول برایتان بگویم که این کتاب فارغ […]
مروری بر کتاب «ساجی»
نسرین باقرزاده همسر شهید بهمن باقری، فرمانده مخابرات سپاه خرمشهر، راوی این داستان است و از کودکی خودش قصهها میگوید، از نوجوانی و جوانی و عاشق شدنش مرثیهها میسراید. همین که اینها را روایت میکند، انقلاب میشود و پس از آن سایه سیاه جنگ بر سر خانوادهاش میافتد. باقرزاده از دورانی میگوید که به واسطۀ […]