مجله الکترونیک
سفری به دنیای عیاران
آن شب را چنان خوابیدند اهالی کاروان که گویی آخرین شب حیاتشان است؛ هرچند که اطرافشان تفنگچیها بودند. کسی را یارای هماوردی با نایب حسین و اعوان و انصارش نبود. فردا که قافله دوباره قطار شد به عزم مقصد، جوانی سوار بر اسب، از دور پدیدار شد که هیکل رشید و اندام ستبرش همه را […]