مجله الکترونیک
فراموشی فرهنگها، فرهنگها را فراموش میکند؟
دلم برای امام حسین (ع) بچگیام تنگ شده است. مرد بزرگی که هرچه بزرگتر شدم، بیشتر دیدم که جهتش معلوم است اما طرف هیچکس نیست، حتی طرف خودش. چیزی را درک کرده که برایش از تمام جذابیتهای یک زندگی معمولی بالاتر بوده و از دلخوشیهای روزمره ما عبور کرده. چیزی را دیده آنقدر زیبا که […]
نگاهی بر کتاب شرح خطبه منا
حدود دوسال پیش از مرگ معاویه، در حجی که امام حسین علیهالسلام گذاردند خطبهای ایراد کردند که میتون این خطبه را مطلع قیام ایشان در سال ۶۱ هجری دانست. خطبهای که امام در مکه برای بیش از هزار نفر از صحابه پیامبر و تابعین ایراد فرمودند. خطبه منا در شرایط و تنگنای سیاسی حکومت معاویه […]
روایتهایی از تنهایی در میان دیگران
همان زمان، برای من جای تعجب بود که اصلا در تمام آن کتابها، توجهم به بخش عشق جلب نمیشد. من چیز دیگری میدیدم. چیز دیگری مییافتم. چیز دیگری مرا مجذوب خودش میکرد: «امکانِ زیستن بهگونههایی دیگر» امکان زیستن در زندگیهایی بسیار دور از آنچه من در آن بخش جامعه، ناچار به زیستنش بودم. آنچه مرا […]
روایتی از عاشورای انسان
نمیدانم… اصلاً همان عافیتطلب بمانم. زبانم هم که سرخیاش را عیان کند، سرم سبز نمیشود. از چه علاقهمندیام گذشتهام که بتوانم از مردی بنویسم که نوه پیامبر بود و با همین عنوان میشد روزگارش سکه باشد، میشد که قصه زندگیاش با عبارت «تا پایان عمر به خوبی و خوشی زندگی کرد» به پایان برسد. به […]
«فراموشان» و روایتهایی در مرز سیاهی و سفیدی
هربار که یک رمان مذهبی به من پیشنهاد میشد با خودم میگفتم لابد از این عشق در نگاه اولها است که پسری عاشق دختری که نباید بشود، میشود و با هزاران سنگ در جلوی پایش به مقصود خود میرسد، او را به دین خود درآورده و همه چیز به خوبی سامان میپذیرد. یا قرار است […]