مجله الکترونیک
مروری بر «بازی سپیدهدم و رویا»
یشنهاد مطالعه شنیتسلر را چند سال پیش دریافت کرده بودم ولی مشکلی بر سر این راه وجود داشت و آن هم اینکه یکی از محبوبترین کارگردانهایم یکی از محبوبترین فیلمهایش را با اقتباسی از «رؤیا» ساخته است؛ اقتباسی که توضیح مفصّلی از آن را در مؤخّرۀ کتاب «بازی در سپیدهدم و رؤیا» به قلم مترجم، علیاصغر حدّاد، میتوانید بخوانید.
یادداشتی بر کتاب «مردن» اثر آرتور شنیتسلر
شاهکار شنیتسلر هرگز اثری عارفانه نیست که صورت مسئله را پاک کند و مرگ را پلی ببیند برای گذر از این جهان به جهانی دیگر؛ بلکه اثری فیلسوفانه و روانکاوانه است که شما را هر چه بیشتر و بیشتر درگیر صورت مسئله میکند.
مروری بر «اشتیلر» اثر نویسنده سوییسی
در نگاه اول با داستان سادهای روبهرو هستیم. پلیس سوییس فردی به اسم آقای وایت را به دلیل اینکه شباهت زیادی با اشتیلر دارد، بازداشت میکند. آناتول لودویگ اشتیلر مجسمهسازی است که شش سال پیش بدون اینکه به کسی خبر دهد، ناگهان از زندگیاش غیب میشود. همه یقین دارند که او همان اشتیلر است اما […]
زندگی کابوسی مردانه است؟
نه، به «هرمان بروخ» نخندید، چون او همه تلاشش را در رمان خوابگردها کرده تا همین حرف را بزند؛ خیلی هم جدی گفته. اصلاً شوخی ندارد. میخواهد بگوید ما همه خوابگردیم، اما متوجه نیستیم. ممکن است یک خوابگرد، از بستر برخیزد، اینسو و آنسو برود، با دستهایش کارهای مختلفی انجام دهد، اما هوش و حواسش […]
مفهومی از آزادی در «هنرمند گرسنگی» کافکا
ـ رهایی هنرمند، خود گرسنگی و دربند بودن را انتخاب کرده است. گرسنگی تعبیری است که نویسنده برای ذات متعالی انتخاب کرده است: «هر غذایی که تابهحال خورده است، او را راضی نکرده است!» لحظهای درنگ در این جمله، نکاتِ پنهان در آن را، آشکار میسازد. غذا، وسیلهایست برای بقا. آلتی که در پسِ بقا […]
یادداشتی درباره رمانی از فرانتس کافکا
شاید برایتان جالب باشد بدانید که فرانتس کافکا این رمان را بدون اینکه پایش به ینگه دنیا باز شده باشد، تنها از روی سفرنامهها، گزارشها و مقالاتی که درباره آمریکا منتشر شده بوده نوشته و تعجبآور است که نوشتههای او با وجود اینکه قریب به صد سال از آن میگذرد امروز هم باورکردنی و منطبق بر واقعیت است.