مجله الکترونیک
«کشتی ساکورا» و بحران هویت در قرن بیستم
«بعضیها من را خوک صدا میکنند، بعضی دیگر موش کور؛ با صد و هفتاد و دو سانتیمتر قد، صد کیلوگرم وزن، شانههای گرد، بازو و پاهای پتوپهن.» اینها عبارات صفحه نخست رماناند که «آبه» با آنها دستمان را میگیرد و با خود به کشتی ساکورا میبرد. به معدنی فراموش شده و متروک که برای شخصیت اصلی […]