مجله الکترونیک
تجربهنگاری مادرانه از «مادری کردن»
آخر دکتر شیرخشک نوشت، آرزو داشتم با شیرِمادر، بزرگ شود اما دندان گذاشتم بر جگر و شیر و آب جوشیده را ریختم درون شیشه. گرسنه بود، سیمیل شیر را یک نفس خورد، آرام گرفت، اما ربع ساعت بعد هر چه خورده بود بالا آورد. دکتر شیرخشک را عوض کرد، شیر دیگر و شیر دیگر و […]