مجله الکترونیک
«رنجینکمان»؛ همزیستی گوش شنوا و چشم بینا
اگر به ادبیات مکتوب هم نگاه کنیم میبینیم از شاهنامه که داستانی حماسی است تا قصههای عاشقانه ما سراسر رنج و سختی است. داستان کاوه آهنگر، رستم و سهراب، لیلی ومجنون، شیرین و فرهاد، ویس و رامین، بکتاش و رابعه، جمشید و خورشید، سلامان و آبسال و… که اگر قرار باشد نام ببریم این قصهها […]
«ویولونزن روی پل»؛ هم نور، هم تاریکی
کتاب دو بخش دارد. البته به نظر من. وگرنه که در چندین بخش نوشته شده است. بخش اول، داستان ظلمت است و بخش دوم داستان نور. نمیگویم که سیاهی را به سفیدی ترجیح میدهم، اما در ظلمت چیزی وجود دارد که قلقلکم میدهد. وسوسهام میکند. پس با چنین روحیهای طبیعیست که نیمه ابتدایی کتاب را […]
روایتی زنانه که مردان هم باید بخوانند
«دوجان» کتابی است پر از همین حرفهای زنانه، اما تنها برای زنان نیست. دوجان کتاب تخصصی دوره بارداری هم نیست. یا مرجعی که همه زنان باردار نیاز دارند تا از احوالات هفتگی جنینشان با خبر شوند. بلکه روایتی است از سختیهای فرآیندی شیرین؛ فرآیند مادر شدن. روایتی از آرزوها و تلاشهای زنان برای رسیدن به […]
جانمایه «ویولونزن روی پل» رنج است
مهمترین ویژگی در «ویولونزن روی پل» همین است که نویسنده قصد ندارد خود را قضاوت کند. به نظر میرسد راوی داستان، در قدم نخست نوشتن قصه، اول سنگهایش را با خودش واکنده و به تعادل رسیده است زیرا قلم خود را آزاد میگذارد تا نگفتهای باقی نماند. به نظر من همین نکته نقطه عطف روایت […]
جای خالی انسجام در روایتها
یکدست نبودن راویان اصلی و زاویه دیدشان و توصیفهای منحصر بهفرد افراد مختلف احتمالا دلیل عدم یکدستگی بیان و لحن روایات کتاب است که البته اصلا آزاردهنده نیست. چون هر روایت حال و هوا و بستر خاص خودش را دارد که با شروع روایت در ذهن ما آغاز میشود و با پایانش ما هم پرونده […]
«چمدانهای باز» نگاهی منطقی به مهاجرت دارد
نگاهی که البته این روزها در «چمدانهای باز» سیدمحسن روحانی با آن روبهروییم که مهاجرت را یک پدیده خاکستری میبیند و بررسی میکند. او ابدا قصد ندارد پدیده مهاجرت را سیاه یا سفید تعریف کند و با نثری ساده و روان ماجرای مهاجرت تحصیلیاش به آمریکا را تعریف کرده و در ادامه به بیان خاطرات […]