مجله الکترونیک
تجربه جهانهای نزیسته از پنجره کلمات
ماجرای کتاب فلفلی و دزد مرغ که شروع شد خیالهایم رنگ تازهای گرفت. این فلفلی همانی بود که در داستان قبلی با برادرش قلقلی، حسنی را بهخاطر حمام نرفتن لایق رفاقت ندیده بود و تنهایش گذاشته بود. در این کتاب احتمالاً بزرگتر شده بود و این بار بدون پدر و برادرش راه میافتاد دنبال دزد […]