داستان با راوی اول شخص و با شیبی ملایم از مادرانگی خدیجه کبری(س) شروع میشود و تا لحظه وفات او ادامه مییابد. ضربآهنگ قلم دلنشین است و ریتم روایت آهنگین. زبان داستان در عین پختگی و دوری از هر تکلف و اغراق بهقدری روان و سیال است که خواننده را تا پایان داستان با خود همراه میکند. بیان راوی آنقدر دقیق و جزء به جزء است که خواننده را به همزادپنداری با شخصیتهای داستان وامیدارد. بهطوری که جرئت یافته و در تمامی هفت فصل خودش را جای تکتک راویان اثر میگذارد. جای امایمن که در پی دل سپردن به حرفهای بانویش یاد واسطهگری نفیسه میافتد. جای بحریه که از لحظه خواستگاری ابوطالب از خدیجه زیبا میگوید و شادمانی محمد جوان. یا جای خدیجه(س) که در میانه درد وقایع حال و گذشته را مرور میکند و قلبش آرام نمیشود مگر به ندایی از بطن که «یا اُمّا!… لاتحزنی… ولاترهبی… فان الله مع أبی…».
در واقع در این اثر هرکسی کارش را بهنحو احسن انجام داده است. روایتگرانی که روزیخور خوان کرم و احسان خاندان محمد(ص) هستند و به دلیل ارادت وافرشان به این آستان در رقابتی تنگاتنگ از سر صبر و حوصله همنوا با خدیجه کبری(س) از دریچه نگاه خویش ما را مسافر لحظهها و ثانیههای تلخ و شیرین خاندان محمد(ص) میکنند. روایت شیرین بحریه از هنگامه مقدس و حال و روز خدیجه از دیدن نور نبوت پیامبر آخرین، روایت تلخ امهانی از دوری چهل روزه محمد(ص) از خدیجه. روایتهایی که مجموعه آنها میشود دومین رمان مریم راهی که در صد و شصت و چهار صفحه منتشر شده است.
محور اصلی این رمان همانطور که از نامش پیداست، به وجه مادر بودن حضرت خدیجه(س) مرتبط است. بزرگ بانویی که بیش از 1400 سال پیش در جامعه عرب جاهلی با حفظ حیا و پاکدامنی در حین انجام وظایف همسری و مادری بهنحو احسن، حضوری فعال و مؤثر در عرصههای مختلف اجتماعی داشته و مدیریت یک تجارتخانه بزرگ برعهده او بوده است. ایشان با انتخاب سبک زندگی منحصر بهفردش از مردان پرقدرت عرب پیشی میگیرد و تبدیل به قطب اقتصادی مکه میشود. مادری صبور، باتدبیر و فعال که نویسنده در هفت فصل او را بهعنوان الگویی جامع و کامل از زن مؤمن اجتماعی معرفی کرده و هدف خود را از نگارش کتاب به رخ خواننده کشانده است.
علاوه بر علاقه قلبی خانم مریم راهی به حضرت خدیجه (س) آنچه که او را به نوشتن این رمان عاشقانه ترغیب کرده است کمبود منابع مکتوب در باب زندگی سیده قریش است. همچنین اطلاعاتی که از منابع موجود دریافت شده اکثراً مربوط به زندگی ایشان بعد از ازدواج با حضرت محمد(ص) بوده و در مورد خود شخص بانو خدیجه (س) مطالب تاریخی خیلی کمی در دسترس است. که به عقیده نویسنده در این امر قصد و غرضی در کار بوده است.
از ویژگیهای کتاب، دو یا سه اپیزودی بودن هر فصل آن است. هفت فصلی که اولین راویاش حضرت خدیجه(س) است و راویهای دیگر به فراخور ماجرای آن بخش تغییر میکنند. در حقیقت با اضافه شدن هر راوی به داستان دنیای جدیدی برای مخاطب باز میشود. اینگونه میتوان گفت که با روایت هر راوی در داستان با برشهای زمانی زیاد و متنوع روبهرو میشویم. برشهایی که قصه را از یکنواخت بودن خارج کرده و سبب ایجاد فرازها و فرودهای خاصی در آن میشود.
نکته برجسته دیگر اینکه نویسنده کوشیده تا در حین به کارگیری قوه تخیل در حوادث پیرامونی داستان جهت جذابتر کردن آن برای خواننده، به تاریخ نیز پایبند باشد و از چهارچوب واقعیت پا فراتر نگذارد.
از زیباییهای رمان وجود اشعاری است منتسب به حضرت خدیجه (س) در طول اثر، خاصه شعری که در بخش پایانی کتاب، حضرت برای دخترشان فاطمه زهرا(س) میخواندند.
عنوان: یوما/ پدیدآور: مریم راهی/ انتشارات: کتاب نیستان/ تعداد صفحات: 164/ نوبت چاپ: ششم.
انتهای پیام/