«آیزاک آسیموف» از آن صیدهای فوق العادهی ایالات متحده از سیاست مهاجر پذیریاش بود. کودکی که 1920 در «اسمولنسک» واقع در «اتحاد جماهیر شوروی» متولد شد و شاید آن موقع اسمش «اسحاق عاصماف» بود ـ راستش نمیدانم درستش کدام است ـ بعدها در دانشگاه بوستون دکترای بیوشیمیگرفت و چندی بعد کار و بار دانشگاه را سپرد به اهلش و نشست به نوشتن و صد البته کاری کرد که درآمد نویسندگیاش از کار در صنعت و دانشگاه پیشی گرفت. (اگر اهل قلم و نوشتن باشید معنی جملهی بالا را بهتر درک میکنید و اگر در این فضای کسب و کار نیستید، بروید خدا را شکر کنید!)
بعدها در گونهی ادبیات علمی ـ تخیلی سه غول بزرگ جایگاهشان تثبیت شد، احتمالا برای همهی دورانها:
«آرتور سی. کلارک»، «رابرت آنسون هاینلاین» و «آیزاک آسیموف».
از مرحوم «آسیموف» اگر داستان «من ربات» را نخوانده باشید احتمالا فیلمش را دیدهاید. همان فیلمیکه «ویل اسمیت» دنبال قاتل یک دانشمند میگردد و شک اولش به سمت یک ربات میرود که صد البته هم بیگناه است و تا به امروز صدا و سیما چند ده باری روی آنتن برده است.
اما سهگانهی «بنیاد»؛ از آن آثار بزرگی است که خیلی به درد بزرگسالان میخورد و از طرف دیگر از همانهایی ست که اگر کسی در نوجوانی با آن مواجه شود، ممکن است اثر زیادی روی آیندهاش بگذارد و حداقل او را به آدم کتابخوانی تبدیل کند و تضمین میکنم در آینده باز هم سراغ «بنیاد» و دوباره خواندنش خواهد رفت.
اثری مثل «ارباب حلقهها» یا «تلماسه» و «هری پاتر»؛ اگر فکر میکنید دارم ادعای گزافی میکنم باید خدمتتان عرض کنم قصد توقف در چنین نقطهای ندارم، «بنیاد»ها شاید از هر سه تای اینها و بسیاری آثار دیگر این گونهی ادبی بهتر هم باشد.
اما «بنیاد»ها تفاوت شگرفی با سه اثر بزرگی که پیشتر گفته شد و بسیاری از آثار دیگر دارد. در «بنیاد» هیچ خبری از قهرمانی شجاع، بزن بهادر، پوست کلفت، قدرتمند و… نیست. «بنیاد»ها در واقع به آنچه در دنیای امروز به «تصویر بزرگ» معروف است میپردازند. «بنیاد»ها چگونگی کارکرد و اثر بخشی نقشههای راهبردی و سیاستهای کلان را نشان میدهند و قلم استاد بزرگ آنقدری توانا هست که مخاطب را حسابی شیر فهم کند.
دنیای «بنیاد»ها در آیندهای بسیار بسیار دور شکل میگیرد. دورهای که آدمها سفرهایی به طول قطر کهکشان میروند و به جای «کلاشنیکف» با «شکافنده» یکدیگر را روانهی دیار باقی میکنند. اما همین دو مثالی که عرض کردم را اگر فقط قدری دقیقتر بنگرید، میبینید آدمها فرق چندانی هم نکردهاند.
داستان «بنیاد»ها داستان آدمهاست.
دقیقتر بخواهیم بگوییم داستان اجتماعات بشری است. این آدمهای مثلا ده هزار سال بعد خیلی فرقی هم با ما یعنی اجداد قدیمیشان یا حتی با آدمهای ده هزار سال قبل از ما ندارند.
هنوز هم نیازمند مرکبی هستند برای سفر؛ وسیله نقلیه است دیگر حالا یک دورهای اسب بوده، الآن خودروست و شاید در آینده فضاپیما. درست است که همهاش الآن هم هست منظورم دسترسی عمومی به آن است.
در دنیای «بنیاد»ها مثل دنیای خودمان و مثل قبایل وحشی چندهزار سال قبل هنوز هم وقتی گیر میکنند و به مشکلاتی بزرگتر از شعورشان بر میخورند به خشونت متوصل میشوند. خشونت هم خشونت است دیگر، حالا چه با گرز و تبر، چه با مسلسل و بمب افکن چه با سفینهی جنگی و «شکافنده».
همین است که باید «بنیاد»ها را خواند. «آسیموف» حرفهایی در این کتاب در مورد چگونگی کنترل جامعه، نظارت، هدایت افکار عمومی و ساخت باورها و ایدئولوژیها میزند که بعید میدانم هیچ دولت و مملکتی اجازه چاپ اثرش را در فضایی واقع گرایانه و به اصطلاح «رئال» میداد.
طرف واقعا درست گفت: «هیچ ژانری جدیتر از علمی-تخیلی نیست».
آسیموف توضیح میدهد و برای مخاطبش خوب جا میاندازد همان طور که مرکب، مرکب است و سلاح، سلاح. ذهن بشر هم همان است که بود و از همه مهمتر شیوهی کنترل این بشر هم است. در طول داستان شاید خیلی زیاد وقتی صحبت امپراتوری رو به افول میشود یاد اواخر امپراتوری «روم» بیفتید. اصلا شاید خود نویسنده هم از همان الهام گرفته باشد. یادآوریهای بسیاری از این دست برای شما دارد، به شرط اینکه بخوانید، که من بیش از این لو نمیدهم.
اگر دنبال اثری پر از بزن بزن و برخورد و قهرمان بازی هستید ـ که خیلی هم خوب است و من هم خودم عاشقش هستم ـ سراغ «بنیاد»ها نروید که بعدا ناله و نفرین نثار بنده کنید. «بنیاد»ها از آن دست کتابهایی است که باید آرام آرام بخوانید و به خودتان فرصت دهید تا خوب هضمش کنید و از طرف دیگر اجازه دهید تا در ذهنتان رسوب کند. از آن مجموعههایی است که باید پای خواندنش فسفر بسوزانید و میتواند برای اهل تفکر یک چالش ذهنی درست و حسابی و ذهن باز کن هم باشد.
سه جلد کتاب پیش روی شماست. کتاب اول: «بنیاد»، کتاب دوم: «بنیاد و امپراتوری» و کتاب سوم: «بنیاد دوم». قبول دارم اسمهایشان قدری گیج کننده است.
کتابها را انتشارات «کتابسرای تندیس» که این روزها پرچمدار ترجمهی آثار خوب علمی ـ تخیلی است با ترجمهی بسیار خوب «حسین شهرابی» که او هم مثل ناشرش این روزها حسابی پای ترجمهی همین گونهی ادبی است، منتشر کرده است.
از طرف دیگر اگر اهل خواندن کتاب الکترونیک هستید ـ که خیلی هم برای طبیعت بهتر است و هم جیب مبارک ـ میتوانید هر سه اثر را با قیمتی نازلتر و بدون نیاز به قطع درختان و مصرف کاغذ در کتابخوان الکترونیک «فیدیبو» تهیه کنید و بخوانید.
خلاصه که قدری از فضای مجازی بکاهید هم بد نیست. باور کنید رصد کردن لحظه به لحظهی اخبار فلان سلبریتی یا فلان رویداد سیاسی اگر ضرر نداشته باشد، مفید هم نیست. به جای اینها میتوانید با «آسیموف» و «بنیاد»ها سفرهای کهکشانی بروید و بر دانش خود بیفزایید.
عنوان: بنیاد/ پدیدآور: آیزاک آسیموف؛ مترجم: حسین شهرابی/ انتشارات: کتابسرای تندیس/ تعداد صفحات: جلد اول 367، جلد دوم 343، جلد سوم 327/ نوبت چاپ: اول
انتهای پیام/