«ماتی خان» روایت یک اعتراض است، اعتراض قبیلهای که قصد ندارد اجازه دهد زیر چرخدندههای مدرنیته وارداتی رضا پهلوی و نامردمی ماموران دولتی له شود و فرهنگش دیگرگونه شود. رمان راوی سالهای ابتدایی حکومت پهلوی اول است؛ راوی تمام کوتاه آمدنها و نرمشهای ماتی خان و اهالی قبیله برای داشتن زندگی آرام، که البته نصیبشان هم نمیشود و اعضای بسیاری از خانوادهها را پارهپاره میپراکند در این سوی و آن سوی مرزی که با حضور پررنگ شوروی بین آدمهایی که هیچ نقشی در سیاست ندارند، خط کشیده است.
آنطور که اونق گفته ماموران حکومتی در دوره رضاخان مردم منطقه را مورد انواع تعدی قرار میدادهاند و همین هم موجب شده اهالی تصمیم بگیرند خودشان عدالت را اجرا کرده، ماموران را بکشند و به آن سوی مرز بروند. او همین روایت را از پدربزرگش شنیده و در نگارش رمانش آن را بهعنوان خط و ربط اصلی کار در نظر گرفته است تا به مخاطبش یادآوری کند که باید تاریخ خواند، افسانه خواند و روایتهای شفاهی میان مردم هر منطقه را جدی گرفت. در حالیکه شبکههای آن طرف آبی تلاش میکنند از پهلوی اول و دوره حکومت پهلویها چهرهای تطهیرشده ارائه کنند، رمانهای تاریخی با انتخابهایی درست میتوانند به جامعه یادآوری کنند واقعیات دیگرگونه بوده است و البته به مخاطب خود یادآوری کنند چرا باید تاریخ خواند. درواقع یکی از کارهای مهم ادبیات اصیل این است که جلوی تحریف تاریخ در هر دورهای بایستد و تصویر درستی از جامعه و واقعیتها ارائه کند. ادبیات بیش از هر چیزی شاید بتواند بر فهم ذهنی مردم از تاریخ تاثیر بگذارد و اجازه ندهد در این حد با واقعیات بازی شود.
بسیاری میگویند دوره رمان تاریخی گذشته است، راست میگویند دوره رمان تاریخی به معنای ارائه آن دوران طلاییای که ایرانیها خیلی قوی بودهاند و حاکم جهان، گذشته است. مخاطبان امروز بیشتر فکر میکنند، مدام پای اخبار و تحلیلهای ضد ایران هستند و بیشتر کنکاش میکنند تا حقیقت را بدانند، که حتی اگر اینطور نباشد هم وظیفه رسانههای داخلی است که با برخوردی منطقی موضوع را مدیریت کنند. اتفاقی که البته کمتر رخ میدهد و بگذریم… که با خودتان میگویید اینها چه ربطی به «ماتی خان» دارد، ربطش در این است که باید بیشمار رمان با موضوعات تاریخ معاصر داشت. باید وزارت ارشاد هم دیدی بازتر در این مواجههها پیش بگیرد و بگذارد نویسنده مردم را از آدمهای خاکستریای که تعریف میکند برساند به روایت سیاهیهایی که شکل گرفته و سرنوشت زندگی مردم را تحت تأثیر خود قرار داده است.
همین موضوع اسکان اجباری قبایل و ستمهایی که بر مردم ایران در برهههای زمانی خاصی رفته و هدف آن برهم زدن بافت اجتماعی و یکدست کردن مردم بوده، موضوعی است که در هر گوشه و کنار ایران میتوان از آن نوشت. باید نشان داد اجبارها با مردم و زندگیشان چه کردهاند. باید نشان داد سیاست در هر دورهای چگونه بر اجتماع و فرهنگ و روان یک جامعه اثر میگذارد و اینها همه در نگارش «ماتی خان» مدنظر اونق بوده است. طبیعتا نتوانسته به همه آنها بپردازد اما او تلاش موفقی داشته برای روایت درد مردمان ترکمنصحرا. نویسنده تلاش میکند واقعیت تاریخی یک منطقه را بیان کند، که هر نوع بیان غیرواقعی خیانت به مردم یک کشور است.
راستش «ماتی خان» آنقدر حرف دارد که نخواهم به بیان خلاصه داستان و بریده کتاب و… بپردازم. نمیگویم بینقص است، اما میگویم اثری است که باید خواند و شکل دیگر دیدن را با روایت یک واقعیت تمرین کرد. آن هم در فضایی که زندگی ترکمنها به شکل خوبی روایت شده و کلاه پوستی ماتیخان از روی جلد کتاب تا همیشه همراهیتان خواهد کرد. کلاهپوستیای که احتمالا توی ذهنتان بشود نماد غیرت ترکمنها، شاید هم نماد مردی که ریشسفیدی به او میآمد، بزرگ بود و بزرگی به او میآمد.
عنوان: ماتی خان/ پدیدآور: عبدالرحمن اونق/ انتشارات: سوره مهر/ تعداد صفحات: ۴۱۶/ نوبت چاپ: اول.
انتهای پیام/