درگیری عمده داستان بین مرداس و شهریار است و خرده روایتها به شکلهای گوناگون به داستانهای شاهنامه بهویژه رزمنامه ایران و توران نقب میزند. سرانجام شهریار به آرزویش میرسد. سؤالش را از رضاخان میکند و پاسخی که دریافت میکند دستگیری، شکنجه و مرگ در زندان قصر بهدست پزشک احمدی است که او را به سرنوشت استادش فرخییزدی دچار میکند.
من پیش از خواندن امانت گندمزار پری غلامی را نمیشناختم. یعنی دستکم نمیدانستم داستاننویسی به نام او داریم. اما بعد دیدم که در میان داستاننویسان مشهدی شناخته شده است، هرچند به گفته خودش از دنیای شعر به داستان مهاجرت کرده است و حالا ده سالی میشود که در دنیای داستان سر میکند. بنا بر اظهارات شخصی، علت خلق رمان امانت گندمزار پاسخ به سؤالی است که در روزگار تمرین شعر همیشه برایش مطرح بوده است، اینکه چه اتفاقی در این دنیا میافتد که شاعری قدر میبیند و شاعری ذلت؟ مگر روح شعر بین شاعران یکی نیست؟ در واقع یک دغدغه شخصی موجب شکلگیری ایده اولیه داستان شده است.
پری غلامی در این قصه به سراغ زوایایی از زندگی فرخی یزدی، شاعر آزادیخواه و لبدوخته اواخر عصر قاجار و اوایل حکومت پهلوی اول، میرود و تلاش میکند همین سوال را از شخص رضاخان و شاعران زمان او بپرسد. شهریار طلوع که قهرمان این رمان است، شاعر گورکنی است همسایه آرامگاه قدیم فردوسی در طابران که درددلهایش با فردوسی بیانگر کشمکشهای درونی او و بهانه خلق ماجراهای داستان است.
اولین نکته در امانت گندمزار عنوان «رمان» حک شده بر روی جلد است. حجم کتاب و پیرنگ داستان با مفهوم رمان همخوانی ندارد. یعنی آنچه در پایان با آن روبهرو هستیم داستان است و نه رمان.
داستان بلند، داستانی است که از نظر کمی از داستان کوتاه بلندتر و از رمان کوتاهتر است و از نظر کیفی نیز با داستان کوتاه و رمان تفاوت دارد. داستان بلند تقریبا از نظر کیفی خصوصیتهایش با ناولت و رمان کوتاه مشابه است، یعنی این نوع داستانها بعضی از مختصات و کیفیتهای داستان کوتاه و رمان را توام دارد. خصلت داستان کوتاه در فشردگی و ایجاز محتوای آن است، زیرا در داستان کوتاه اغلب فرصتی برای پرداخت و پرورش شخصیتها و گسترش درونمایه وجود ندارد، اما در داستان بلند و ناولت و رمان کوتاه امکان گسترش شخصیتها و درونمایه بهطور محدود وجود دارد، اما از نظر کمیت برای این سه نوع اختلافهایی قائل شدهاند؛ به داستانی که از 15 هزار کلمه تا 30 هزار کلمه داشته باشد، داستان بلند میگویند و داستانی که از 30 هزار تا 50 هزار کلمه داشته باشد، رمان کوتاه نامیده میشود و برای ناولت در بعضی از فرهنگهای ادبی 15 تا 30 هزار کلمه و بعضی دیگر 30 تا 50 هزار کلمه قائل شدهاند. با توجه به این تعاریف ما در امانت گندمزار با داستان بلند روبهرو هستیم.
از آنسوی دیگر زاویه دید این رمان سومشخص معطوف به ذهن شخصیتهای اصلی است که البته گاهی هم به فراخور روایت به اول شخص و دوم شخص تغییر جهت میدهد. این تغییر زاویه دید برای داستانی در حجم 122 صفحه آن را تبدیل به اثری لاغر اما سختخوان کرده است که میتواند تبدیل به نقطه ضعف اثر شود. اگر با داستانی در حجم رمان مواجه بودیم شاید این تغییر زاویه دید فرصت داشت تا خودش را به عنوان مشخصهای برای اثر جانمایی کند لکن حجم کم قصه، نه فرصت رمان شدن به آن داده است و نه تغییر زاویه دید به نفع آن است.
کتاب رشحات جدی و غیرقابلانکاری از واقعیت دارد. مانند هزاره فردوسی که رخدادی واقعی در مشهد دوره رضاخانی است. و همینطور ورود خاورشناسان به ایران، حضور شخص رضاشاه، ملکالشعرا بهار، ادیب نیشابوری و قاسم رسا و سرنوشت تلخ و عجیب فرخییزدی همگی واقعی و رخداده هستند. حتی جلسات شعر چهارشنبهها که روی پلههای باغ نادری در مشهد تشکیل میشده هم در واقع رخ دادهاند. نویسنده همگی این رشحات رخداده را با تخیل ممزوج ساخته و در خدمت گرفته است تا داستانش را بیافریند. نویسنده توانسته است جغرافیایی نسبتا دقیق از مشهد در زمان پهلوی اول به تصویر بکشد. یعنی حتی با اینکه داستان حجم قابلتوجهی ندارد اما متکی به تحقیق و پژوهش است و این نقطه مثبت و قابلتوجهی برای نویسنده آن محسوب میشود. شاید تنها دریغ ما بعد از خواندن آن این باشد که کاش نویسنده موضوعی با این درجه از اهمیت را بسط میداد و ما با اثری حجیمتری هم به لحاظ تعداد صفحات و هم به لحاظ چاقشدن روایت اصلی و خردهروایتهای پیرامونی روبهرو بودیم.
به عنوان نمونه چرایی برپایی جشن هزاره فردوسی موضوع بسیار مهمی در تاریخ معاصر و دوره پهلوی اول است که نویسنده به آن اشاره کرده است. چرایی برگزاری جشنهای هزاره فردوسی را ورای علاقهمندی خودخوانده کسانی به فرهنگ و ادبیات یا مواریث ایران، در پرتو اهداف حکومتی میتوان سنجید. رضاشاه پس از بهدست گرفتن قدرت با افرادی که دانشی داشتند همنشین شد. یکی از این افراد مراد اورنگ بود که مردی بلیغ و دارای طلاقت لسان و خوشبیان بود. او بعضی داستانهای شاهنامه را که مورد علاقه پهلوی بود به نظم و نثر افسانهسرایی میکرد. در این میان اشعار میهنی توجه رضاشاه را به خود جلب کرد. در مدت برگزاری جشن هزاره فردوسی، این شاعر ایرانی قهرمان ملی، حافظ تاریخِ ایرانیانِ آریایینژاد و مخالف ترکان و اعراب معرفی شد. بیتردید تأکید بر مسائل نژادی در کنفرانس فردوسی و اصلاحات پس از آن گامی مهم در جهت پیشبرد سیاستهای فرهنگی دولت ایران برای بازپردازی هویت ایرانیان به عنوان ملتی آریایینژاد بود، اما رضاشاه که خود را از قاجارها تفکیک میکرد، به دامگاه برتری «نژاد پاک آریایی» افتاد. در چنین شرایطی رضاشاهی که تبار شاهی نداشت و نمیتوانست به ساحت مشروعیتبخشِ قاجار بازگردد، فردوسی و ایرانِ پیشااسلام را منبعی مناسب جهت بهرهبرداری برای مشروعیت حکومت خود یافت. اکنون شرایط مهیا شده بود تا رضاشاه با برگزاری جشن هزاره فردوسی از چشمه مشروعیتبخش خود بهرهبرداری کند. وزارت فرهنگ مدالی به یادگار آن جشن سکه کرد و منتشر نمود. گزارش جشنها و خطابهها و مقالات تاریخی که در این موقع ایراد شده بود در دیماه 1313 منتشر شد. تبلیغات رسمی حکومت این بود که مملکت باستانی ایران روزگاری دراز مهد تمدن بوده است. دعوت از شمار زیادی خارجی نشان از آن داشت که دولتمردانِ رژیم پهلوی قصد دارند در جشنی بزرگ، رسما بازگشت به ایرانِ باستان و ایدئولوژی حکومت پهلوی را اعلام کنند. شاید از این رو بود که این کنگره اهمیت جهانی یافت، خبرهای مربوط به آن به تمام دنیا مخابره شد و جشنهای خارجی نیز برگزار شد. تلاش نویسنده برای تبیین این موضوع در اثر مشهود است اما کاملا روشن است که پیرنگ لاغر اثر موجب شده تا قصه عمق لازم را نیابد.
در مجموع امانت گندمزار داستانی تروتمیز و بیحاشیه از بخشی کوچک اما مهم از تاریخ معاصر ایران است.
عنوان: امانت گندمزار/ پدیدآور: پری غلامی/ انتشارات: سوره مهر/ تعداد صفحات: 124/ نوبت چاپ: اول.
انتهای پیام/