آنچه داستانهای عاشورایی عصر حاضر را از دیگر متون نثر پیرامون واقعه عاشورا متمایز میکند، تلاش نویسندگان در دیگرگونه دیدن و دیگرگونه ارایه کردن این روز با مطالعههای دقیق تاریخی است. ظلمی که در روز عاشورا بر حضرت اباعبداللهالحسین (ع) و یارانش رفته، برای هر شیعه در اقصی نقاط عالم، برانگیزاننده نوعی از احساسات دینی است؛ احساساتی که به همت ادیبانی بزرگ در اعصار گوناگون به شکل نظم و نثر به نسلهای بعد منتقل شده است. عظمت واقعه عاشورا باعث شده که هر شاعر و نویسندهای در هر بازه تاریخی، بنا به سلیقه ادبی جامعه، نگاهی عمیق به آن داشته باشد و نویسندگان ما هم بنا بر همین مسؤولیت دینی و تاریخی سعی کردهاند که در حد توان این حرکت را ادامه دهند؛ حرکتی که خوشبختانه تاکنون نتایج شایستهای به دنبال داشته.
علی یاری، نویسنده داستان «سکههای سفالی» بیادا و اصول و بیحاشیه و زواید و بیآنکه آب به کتابش ببندد به برشی کوتاه از آخرین فرازهای زندگی حرمله در کوفه تحت حاکمیت مختار میپردازد.
کتابهایی که به شعائر و یا شخصیتهای مقدس میپردازند میتوانند به راحتی در دام شعارزدگی بیفتند. در دام حرفهای بزرگتر از دهان نویسنده و یا حتی ظرفیت خود داستان. اما در داستان «سکههای سفالی» از این شعارها و فرو کردن حرف و پیام در چشم خوانندگان خبری نیست.
نویسنده در صد و هفت صفحه خیلی جمعوجور به نکبت زندگی حرمله پرداخته است و از این گذر نگاهی کوتاه به توابین و حکومت مختار هم زده است.
کتاب مملو از تصاویر سینماییست. یعنی نویسنده در توصیف صحنه و حالات شخصیتها، کنشها و واکنشهایشان دست به تصویرسازی زده است. توصیفاتی که در جزئیات و با توجه به زاویه دید نویسنده همگی تصاویر سینمایی را تداعی میکنند.
شخصیت حرمله، مختار ثقفی و بنکامل و حتی خود ایده دستگیری حرمله توسط حکومت مختار تحت تاثیر شدید سریال «مختارنامه» رقم خوردهاند. یعنی نویسنده یا نخواسته و یا نتوانسته از آن ایده و جزئیات عبور کند پس لاجرم آنچه شما در این داستان میخوانید تداعی آن سریال است. اما نه! خطا نکنید! آنچه علی یاری در «سکههای سفالی» در قالب داستان برای ما روایت کرده است در اصل ماجرا، نحوه دستگیری و حتی فرجام ننگین حرمله شباهتی به مختارنامه ندارد. آنچه وجه تشابه قرار گرفته است تا حد بسیار زیادی شخصیتپردازی و توصیف حالات و حتی نحوه بیان دیالوگهاست. اصلا شاید این تاثیر فوقالعاده سریال مختارنامه در ناخودآگاه ما به عنوان مخاطب باشد که دیگر خیلی سخت بتوانیم تصویری متفاوت از آنچه در مختارنامه دیدهایم را خلق یا باور کنیم.
اما بیانصافی است اگر به وجه تسمیه کتاب اشاره نکنم. وجه تسمیهای که در واقع واجد حقیقتی تکاندهنده در بطن ماجرای همراهی با جبهه شیطان است. همه سکههای طلایی که حرمله در نتیجه همراهی با سپاه یزید دریافت کرد، تبدیل به تکههای گل و سفال بیارزش شد. این تبدل که در واقع استعارهای بر واقعیت امر است به همراه کابوسهای حرمله و ترس او از مختار و غرق شدن در گنداب مشروب، همه و همه نتیجه گریزناپذیر فروختن جان به ابلیس است که علی یاری با قوت داستانش کرده است.
در مجموع «سکههای سفالی» داستانی پاکیزه و روان و قابل قبول از ادبیات عاشورایی است که با خاطری آسوده میتوانید به نوجوان، جوان و بزرگسالان هدیه بدهید.
عنوان: سکههای سفالی/ پدیدآور: علی یاری/ انتشارات: سوره مهر/ تعداد صفحات: 108/ نوبت چاپ: اول.
انتهای پیام/