تفاوت این کتاب با کتابهای دیگر در آن است که نویسنده به چند و چون شهادت عباس بن علی نپرداخته است؛ بلکه با توجه به راویها و نحوه ارتباطی که میتوانستند با ایشان داشته باشند خاطرههایی از کودکی، ازدواج، دلاوری، بزرگمنشی و تواضع و… را بیان میکند و ما را با ابعاد مختلف شخصیت این بزرگوار بیشتر آشنا میکند.
یکی از جذابیتهای دیداری کتاب پایانبندی هر فصل و آغاز فصل دیگر آن است. هر بخش با جمله با عبارتی به پایان رسیده است که فصل دیگر با عبارتی شبیه به آن شروع شده است. یا اینکه موضوع به شخصیت خاصی ربط پیدا میکند که راوی فصل بعدی کتاب است. همین امر ساده دقت نویسنده را برای جابهجایی فصلها به ما نشان میدهد؛ مثلا نویسنده در چند جمله آخر فصل چهارم از جمله: «و با تکیه بر چارچوب درگاه بر زمین نشست» استفاده کرده است و فصل بعد را با جمله: «با تکیه بر چارچوب درگاه، بر سکوی کنار در مینشیند» شروع کرده است.
زبان حالی که مرحوم زرویی برای راویان این کتاب برگزیده است لحنی احساسی دارد. راویها هر کدام به گونهای اتفاقات زندگی خود را بیان میکنند که به پسر بزرگ امالبنین ربط پیدا میکند. درواقع راویان پازل زندگی عباس(ع) را تکهتکه برای خواننده میچینند تا او با نگاه متفاوتی به آن بنگرد و این شخصیت بزرگ را بهتر بشناسد؛ ولی این سبب نمیشود که مخاطب اطلاعاتی از دیگر شخصیتها به دست نیاورد. هر کدام از راویها کمتر یا بیشتر، به بخشی از زندگی خود پرداختهاند؛ اما نقطه مشترک همه نقلها قمر بنیهاشم است و اگر خاطراتی گفته میشود در راستای رسیدن به سرنخی برای شناختن بیشتر سقای کربلاست. چون شرح زندگی راویان کتاب در خدمت معرفی شخصیت قمر بنیهاشم است، به دلیل تغییر راویها در هر فصل؛ پرداخت خود شخصیتها کم است. برای همین فصلها فضای خاطرهمانند و روایتگونه دارند و از فضای داستانی دورند.
یکی از خوبیهایی کتاب این است که در کنار تاریخ قمری اتفاقهایی که در کتاب آمده، تاریخ شمسی آنها هم ذکر شده است. این کار نویسنده باعث میشود احساس خوشایندی به خواننده دست بدهد و احساس نزدیکی متفاوتتری به اتفاقها داشته باشد. مثلا در فصلی که از زبان زینب (س)نقل میشود در جایی میخوانیم: «جدم رسول خدا روز بیست و هشتم صفر سال یازدهم هجری قمری(هفتم مرداد ماه سال یازدهم هجری شمسی) به نزد پروردگارش بازگشت.»
ممکن است برخی از مطالب و اطلاعات تاریخی را در جاهای دیگر خوانده و یا شنیده باشیم؛ اما هر کس برای تعریف کردن زبان خودش را دارد و همین باعث میشود خواندن کتاب دلانگیز باشد و مطالب انگار تازه. در جایجای کتاب هم نویسنده اطلاعاتی را در روح خواننده میچکاند و او را از شور دانستن سرخوش میکند. به عنوان مثال در فصلی که از زبان لبابه همسر عباس بن علی روایت شده به شباهتهای عباس بن علی و عباس عموی پیامبر اشاره شده است: «پدربزرگم عباس عموی پیامبر گرامی اسلام است و همسرم عباس بن علی بن ابیطالب، نوه عموی دیگر پیامبر. هر دو در رشادت و بلندی قامت، نه فقط در میان بنی هاشم، بلکه در میان تمامی قبایل عرب، مشهورند. نام پسر اول هر دو «فضل» است و کنیه هر دو «ابوالفضل». هر دو پسری نیز با نام «عبیدالله» دارند. نام همسر هر دو «لبابه» است. پدربزرگم سقایت حجاج را در مکه برعهده داشت و همسرم سقایت و آبرسانی زاِئران و کاروانیان مدینه را. و آخر اینکه هر دو را در جوانی، به واسطه زیبایی و جمال، ماه بنیهاشم لقب دادهاند.»
عنوان: ماه به روایت آه/ پدیدآور: ابوالفضل زرویی نصرآباد/ انتشارات: کتاب نیستان/ تعداد صفحات: 144/ نوبت چاپ: نهم.
انتهای پیام/