مروری بر رمان برگزیده جایزه قلم زرین

ارزش‌ها در قربانگاه منافع

06 مرداد 1400

«بُرشکن» داستانی بومی و محلی است. در این داستان کم‌حجم مسائل مهم مخفوف و پیچیده در هم طرح شده است. ماجرای داستان «بُرشکن» با اصلاحات ارضی زمان پهلوی دوم آغاز می‌شود. نویسنده خیلی زود پرده از ماجرای نام نامانوس کتاب بر می‌دارد.

بُرشکن یک رسم کهنه و ریشه‌‎‌دار در بین کشاورزان استان چهارمحال و بختیاری بود. کشاورزان هر منطقه برای درو محصولاتشان یک روز در سال را مشخص می‌کردند تا همگی به یک اندازه برداشت کنند. در واقع برشکن تلاشی بود برای جلوگیری از تضییع حق دیگر کشاورزان. این سنت حدود ۲۰۰ سال در کشاورزی این استان رواج داشته است.

از قرار و این چنین که از شواهد برمی‌آید و کتاب هم سعی کرده به اشاره کند این سنت همزمان با اصلاحات ارضی که در دوره پهلوی دوم و شروع روند مدرنیزاسیون ایران بود رو به فراموشی می‌گذارد. به بیان دیگر یعنی وقتی وسایل و ابزارآلات مدرن کشاورزی مثل تراکتور و… به کشاورزی مردم و سبک زندگی و کار آنها اضافه می‌شود، فرهنگ و روابط فردی و اجتماعی مردم تحت تأثیر قرار می‌گیرد و سنت برشکن نیز تضعیف می‌شود. این سنت مانند دیگر سنت‌های دیرین تحت تاثیر آن روند دچار ضعف و تدریجا فراموشی می‌شود. آنچه در ابتدای کتاب رخ عیان می‌کند این است که احتمالا کتاب قرار است در یک نگاه انتقادی به طرح اصلاحات ارضی بپردازد. اما با جلو رفتن  داستان و ورود آدم‌ها به قصه مشخص می‌شود که نویسنده این موضوع را بستری برای حرف‌های مهم‌تر قرار داده است. نویسنده این موضوع را محملی برای خلق شخصیت‌ها و روابط‌شان و در نتیجه به چالش کشیدن آنها قرار داده است و باید بگویم که این کار را با مهارت هم انجام داده است. هرچند شخصیت‌های قصه همه در حد تیپ باقی مانده‌اند اما در همان حد هم قابل فهم هستند و حتی مخاطب معاصر هم با وجود فاصله زمانی قابل توجه با آدم‌ها می‌تواند آنها را درک کند.

زندگی به رغم اختصاصات خانوادگی و فردی برای هر شخص دارای اشتراکات متعدد در زمینه‌های گوناگون است. اشتراکاتی که ورای همه مرزها و ملیت‌ها قابل درک است. چون کم و بیش همه ما در حال تجربه کردن بخشی از آنها هستیم. ظلم و نظام ارباب رعیتی حتما اشکالش تغییر می‌کند. اما روان همه آدم‌ها در هر جای جهان با آن ویران و فرسوده می‌شود چه در چین باشد چه در ایران و یا آفریقا. برشکن از مجاری همین نظام ارباب و رعیتی است که پنجره‌ای به سوی روابط انسانی می‌اندازد.

نگاه انتقادی نویسنده بیش از اینکه معطوف به اتفاقات سیاسی و اجتماعی باشد، متمرکز بر هنجارها و ارزش‌های نهادینه شده و قیمت یافته در جامعه است. هرجند که این هنجارها و ارزش‌ها مانند دیگر مسائل فرهنگی از عوامل سیاسی و اقتصادی تاثیر می‌پذیرد اما نباید فراموش کرد فرهنگ و هر چه که  زیر مجموعه آن قرار می‌گیرد ناشی از نگاه به انسان و جایگاه او در هستی است. در نظام ارزشی که انسان قدر و قیمتش با میزان دارایی و یا نفوذش در طبقه هیئت حاکمه سنجیده شود صحبت از اخلاق و ارزش‌های اخلاقی شوخی به نظر می‌رسد. در این جامعه به محض غلبه غضب و یا طمع، فرد دست به رفتارهایی می‌زند که عواقبش گاهی به قیمت جان و زندگی فردی دیگر تمام می‌شود. مانند مرگ بختی و همسرش در برشکن.

دقیقا به همین دلیل است که مرحوم علیدوستی به موضوعات مهمی چون ننگ بودن دختر داشتن در آن خطه از ایران می‌پردازد. موضوعی که کم و بیش در برخی از نواحی ایران هنوز مهم است. اتفاقا  در همین قصه است که کاکاهیبت هنگام واگویه و شکوایه از روزگار به خدا به علت ننگ بودن دختردار شدن اشاره می‌کند. اینکه پسر برای او نیروی کار بود اما دختر(ماینه) جز دردسر چه دارد؟ و یا عوامی که مقهور قدرت و ثروت هستند.

نویسنده اصلا در پی ریشه‌یابی یا حتی ارائه راهکار نیست. او بیشتر در پی شرح وضعیت است. وضعیتی که به شکل غریبی در یک امتداد تاریخی به ما رسیده است. تنازع بر سر منافع مادی و شخصی قربانگاه همه ارزش‌ها و مفاهیم اخلاقی و انسانی است. به بیان دیگر داستان «بُرشکن» بسان آینه‌ای در مقابل ماست تا در آن گذشته‌ای را ببینیم که اکنون، ما در جهات بسیاری به آن شبیه همانیم؛ گاهی همان‌قدر بی‌منطق، دهان‌بین و ترسو.

دو نکته در این داستان از نقاط مثبت آن محسوب می‌شوند. یکی منطقه‌ای است که ماجراهای داستان در آن رقم می‌خورد. برای خواننده ایرانی این یک فرصت مغتنم است تا از تهران و کلان‌شهرها فاصله بگیرد. از رمان‌های آپارتمانی و معاصر دور شود و در جایی حوالی اصفهان زمان پهلوی دوم در یک روستا با دنیای کشاورزانی مواجهه یابد که در بخشی از سال بزرگترین دغدغه‌شان برداشت گندم است آن‌هم با رسمی که خودشان ابداع کرده‌اند. دیالوگ و روایت همه این اتفاقات با لهجه محلی همان مردم است که به جذابیت کار افزوده است و از این‌رو باید برشکن را داستانی کاملا ایرانی بدانیم.

عنوان: بُرشکن/ پدیدآور: حمید علیدوستی شهرکی/ انتشارات: سوره مهر/ تعداد صفحات: 156/ نوبت چاپ: اول

انتهای پیام/

1 دیدگاه

  • لیلا

    با سلام و خداقوت. معرفی بسیار روان و خوبی بود.

بیشتر بخوانید