بازسازی قاب‌های بورخسی توسط نویسنده عرب

از جنگ رهایی نداریم

22 دی 1400

برای من اولین جذابیت کتاب «شوخی با نظامی­‌ها» طرح روی جلدش بود. طراح، گرامافونی آغشته به خون در پس زمینه‌­ای خاکستری رنگ را به تصویر کشیده بود. همه چیز روی جلد بی‌جان بود، جز قطرات خون که به تازگی از محل زخمی ناشناس شتک زده بودند.­کتاب را از بین قفسه تازه­‌های نشر برداشتم. تندتند ورق زدم و نثر روان، کوتاه‌نویسی و تخیل قوی نویسنده مجبورم کرد کتاب را بخرم. نویسنده را نمی‌­شناختم؛ اما با یک جستجوی ساده متوجه شدم مازن معروف، شاعری جوان و روزنامه­‌نگاری همه فن حریف است. او در اولین مجموعه داستانی خود جنگ را روایت کرده و انصافا درخشان ظاهر شده است.

«نکات المسلحین» در ترجمه فارسی توسط منصوره احمدی جعفری به «شوخی با نظامی‌ها» برگردان شده. چهارده داستان در 110 صفحه که هر کدام حال و هوای متفاوتی دارند. خواندن کتابی که نامزد نهایی جایزه بوکر سال 2019 شده، زمان نسبتا کمی از من گرفت. چیزی حدود چهار پنج ساعت.

بعد از اینکه کتاب را خواندم دوباره به طرح جلد نگاهی انداختم؛ گرامافون خونی بازخوانی تمام داستان‌­های کتاب بود؛ در یک قاب. تمام شخصیت­‌های داستانی مازن معروف به‌نحوی زخم خورده‌اند. حتی سال­‌ها بعد از اتمام جنگ از محل زخم­­شان خون جاری می‌شود و گویی جنگ خیال ندارد تا لحظه‌ای که زنده‌اند دست از سرشان بردارد.

در نگاه اول داستان­‌های کتاب به نظرم احوالات شخصی آمدند؛ اما در واقع مضمونی کاری‌تر به من منتقل ­شده بود. جنگ و آوارگی. جنگ و زخم‌های ابدی. جنگ و جدال درونی انسان‌ها. نویسنده علاوه براینکه سوژه‌های کم­تر دیده شده‌ای را برای قهرمانی داستان‌هایش انتخاب کرده بود، از رگه‌های جهان فانتزی و سورئال هم غافل نشده و جذابیت کتاب را دوچندان کرده است.

شخصیت‌ها در کتاب «شوخی با نظامی‌ها» به واسطه قرار گرفتن در بستری ملتهب، بخشی و گاهی تمام دارایی­ خود را از دست داده‌اند؛ اما ویژگی مشترک­شان این است که قصد دارند با شرایط پیش آمده، خو بگیرند. سرکار بروند و هرطور شده زندگی را از سر بگیرند، اما جنگ حتی بعد از تمام شدن، حتی بعد از مهاجرت کردن، رهای­شان نمی‌کند.

نویسنده کتاب در خانواده‌ای فلسطینی، در شهر بیروت به دنیا آمده و سال‌ها مقیم ایسلند بوده. به احتمال قریب به یقین می‌توانم بگویم داستان­ آدم‌هایی را نوشته که با آن­ها بیگانه نبوده. مازن معروف به نحوی شاهد رنج­ کشیدن­شان بوده. واقعیت بستگان و دوستانی که مجبور به ترک وطن شده‌اند را با تخیل درهم آمیخته. لحظات تلخی که لابد شعرهای محمود درویش را زمزمه می­‌کرده‌اند: «ای وطن برای تو بسیار غمگینم برای تمام زخم‌هایت برای شاد نبودنت…»

علی­‌رغم اینکه دغدغه نویسنده کتاب «شوخی با نظامی‌­ها» جنگ بوده اما خیال­تان راحت، قرار نیست مضمون داستان گل‌درشت بخورد توی صورت­تان. به نظر من بزرگ­ترین نقطه قوت کتاب هم همین است. آرام و بی‌صدا رد شدن از کنار مضمون. همین توی قاب تعریف کردن داستان­ که انصافا تکنیک جذابی است. اولین بار با تکنیک قاب­‌درقاب در داستان «زخم شمشیر» بورخس مواجه شدم. داستان سربازهایی که سال­‌ها بعد از جنگ روایت می‌شد. مازن معروف انگار قاب‌­های بورخسی را از نو بازسازی و ترمیم کرده. قاب­‌ها دور داستان را گرفته‌­اند و خواننده را توی سه‌­کنج می‌­اندازند. قاب­ بهانه‌­ای شده­ برای روایت کردن ویرانی آدم‌­هایی که زخم­شان همچنان تروتازه است. نحوه داستان‌­گویی مازن معروف شبیه به «هزارتوی بورخس» است. کوتاه‌نویسی آمیخته به قدرت تخیل بالا. داستان‌­های بدیع و خلاقانه «شوخی­ با نظامی‌­ها» را از دست ندهید. داستان مردی که زیر آوار هر دو دستش قطع شده، زنی که آلزایمر گرفته و همسرش بعد از جنگ مفقودالاثر شده، پسری که آتش گرفتن برادر و هم­کلاسی‌­هایش را توی مینی­‌بوس دیده، مادری که در آسایشگاه دچار حملات عصبی شده…

داستان اول مجموعه، سر شوخی را با کسی باز نمی­‌کند؛ حتی با نظامی‌­ها. هیچ‌کدام از اتفاقات به شوخی شباهتی ندارد و لبخندی بر لب نمی‌نشاند. شاخه‌­ای توی گلدان پژمرده می‌­شود، چشم مصنوعی کودک برق می‌­زند، مادری متلاشی و مردی در خاورمیانه ربوده می‌شود.

معروف، هنرمندانه بار داستان‌های مجموعه را روی دوش قهرمانی انداخته که از قضا در حال روایت کردن ماجرا هم هست.­ کتاب به دور از بازی­‌های فرمی نوشته شده و این امکان را به هر نوع خواننده‌­ای از جمله مبتدی و حرفه­‌ای می­‌دهد که از خواندن­ داستان­‌ها لذت ببرد.

از این مسائل که بگذریم، می­‌رسیم به پایان‌بندی داستان­‌های مجموعه. معمولا بعد از خواندن چند داستان از یک مجموعه متوجه سبک پایان‌بندی نویسنده می­‌شدم؛ اما دست معروف تا آخرین داستان برایم رو نشد. هر پایان‌بندی مساوی بود با شگفتانه‌­ای دور از انتظار که سرخوشم می­‌کرد و برای روانه شدن سمت داستان بعدی کتاب مشتاق‌­تر می‌­شدم.

راستش را بخواهید من به این زودی­‌های زود قصد معرفی کتابی را نداشتم؛ اما حیفم آمد یادداشتی برای این کتاب تازه از تنور بیرون آمده ننویسم. حیف است صحنه جوانه زدن دست قطع شده‌­ای را در حالی‌که به صدای گرامافون گوش می‌­کنید؛ نبینید. حیف است وارد رویای زنی نشوید که مردی قدرتمند در آن، ماشین‌­ها را به بیسکویت تبدیل می­‌کند. حیف است طرح گرامافون روی جلد را با مضمون کتاب تطبیق ندهید.

 

عنوان: شوخی با نظامی‌ها/ پدیدآورنده: مازن معروف، مترجم: منصوره احمدی جعفری/ انتشارات: ققنوس/ تعداد صفحات: 111/ نوبت چاپ: اول.

انتهای پیام/

1 دیدگاه

  • فاطمه السادات شه روش

    ترغیب شدم بخونم کتاب رو. من الان دارم کتاب زندگی ما اثر سبا مقدم رو میخونم و که مصاحبه با فرزندان شهداست. به نظرم کتابی که معرفی شد را باید بعد از این زندگی ما بخونم حتما

بیشتر بخوانید