شخصیت «محسن» کتاب «آبنبات هلدار» هم در دهه 60 به دنبال همین دغدغه است. آدم شود یا اثبات کند که آدم شده یا آدمش کنند و قول دهد که آدم شده تا بیخیالش شوند. همه این فرایند شیرازه کتاب «آبنبات هلدار» مهرداد صدقی را تشکیل میدهد. محسن پسر یازده ساله بجنوردی است که حتی از نظر خودش هم آدم نیست ولی با جبهه رفتن برادرش و توصیههای او میخواهد تلاشش را بکند تا آدم شود.
این رمان طنز در دهه شصت میگذرد و به همین علت از نظر داستانپردازی غنی است و نویسنده نیازی به خلق ماجراهای عجیب و غیرقابل تصور ندارد. در خرده داستانهای «آبنبات هلدار» به حج خونین 66، جبهه، فعالیتهای پشت جبهه، آزادی اسرا و… ناخنکهایی زده میشود و در فضایی نوستالژیک دهه شصت را با تمام سختیها و حسرتها و شیرینیهایش از ناکام ماندن در خوردن موز تا تماشای سریال اوشین در تلویزیون رنگی هیتاچی روایت میکند.
«آبنبات هلدار» رمان طنزی است که میتوان آن را بلند خواند و خجالت نکشید. البته اگر اهل خجالت کشیدن باشید! شوخیهای کتاب عمدتا در دسته شوخیهای تمیز و سالم قرار میگیرد و از شوخیهای اروتیک فاصله دارد گرچه دورخیزی برای این شوخیها دارد اما عریان نیست و همچنان میتوان آن را بلند خواند و خیلی خجالت نکشید. البته اگر اهل خجالت کشیدن باشید! البته درستتر این است گفته شود کتاب «آبنبات هلدار» یک رمان طنز نیست، انگار دفترچه خاطرات محسن است و محسن خود خودش را روایت میکند، همانقدر شیرین، همانقدر شوخ طبعانه و همانقدر کاچه و به دور از هرزچنگی!
اینکه چرا اسم کتاب «آبنبات هلدار» است را باید در صفحههای کتاب جستوجو کنید شاید دلیلی خاص داشته باشد شاید هم نه! اما قبلش بهتر است به این سوال جواب بدهید تا مفهوم اسم کتاب برایتان آشکارتر شود: «از نظر شما خوردن چای با قند بهتر است یا آبنبات هلدار؟!» اگر چای با قند را ترجیح میدهید که بهتر است لینک سایت را همین حالا عوض کنید اما اگر انتخابتان چای با آبنبات هلدار تازه است بدانید که کتاب «آبنبات هلدار» مصداق خوردن چای با آبنبات هلدار تازه است. قند و آبنبات هر دو شیرین است اما عطر آبنبات هلدار چیز دیگری است.
داستان و خرده ماجراهای کتاب به تنهایی جذاب و شیرین است اما یک نیروی زبردست به کمک داستان آمده و به شوخطبعی و شیرینی «آبنبات هلدار» افزوده است و هم عطر و طعم بهتری زیر زبان میگذارد. این چاشنی هم همان لهجه و اصطلاحات دلنشین بجنوردی و مشهدی است. اصطلاحاتی که جزء به جزء در انتهای کتاب به معنایش اشاره شده تا مخاطب به دردسر نیفتد. این همان برگ برنده کتاب «آبنبات هلدار» است. برای آنهایی که هنوز شک دارند چای با قند بهتر است یا آبنبات هلدار کافیست متن زیر را بخوانند و مقایسه کنند:
«…گوشام ول دی. فهمیدما… خر که نیستم. اون دفعهیم عمه بتول خبرتازی کرد..»
«…گوش هام رو ول کن. فهمیدم خر که نیستم. اون دفعه هم عمه بتول خبرچینی کرد…»
تفاوت دو عبارت بالا همان اعجاز استفاده از گویشهای مختلف در داستان و رمان است. کاری که مهرداد صدقی به خوبی از پسش برآمده. اعجازی که در اجرای یک متن تخت و کم شوخی استنداپ کمدی هم میتواند به کمک کمدین بیاید و حداقل اجرایی شیرین و دلنشین تحویل مخاطب بدهد اگر قادر به خنداندن نیست.
اگر آدم شدن برای شما هم دغدغه است، اگر برابر شیرینیجات نفسوک هستید، اگر رمان طنز انتخاب اولتان در یک کتابفروشی است، بدانید که مهرداد صدقی بیخیال یک طعم آبنبات نشده و طعمهای دیگر آبنباتهایش را به ویترین طنز کتابفروشیها آورده، تازهترین کتابش هم «آبنبات نارگیلی» است.
عنوان: آبنبات هلدار/ پدیدآور: مهرداد صدقی/ انتشارات: سوره مهر/ تعداد صفحات: ۴۱۶/ نوبت چاپ: بیستوپنجم.
انتهای پیام/