«مهدکودک گربهها» و پاسخ به سوالات بچهها
رویاهای بچهها را جدی بگیریم
دنیای کودکان، دنیای شیرین، پراز تخیلات و رویاهاست. دنیای عاری از بدیها و کینهها. دنیایی که در آن مشکلات راحتترین راه حلها را دارند. دورانی که کوچکترین کارها بهانهای میشود برای شادی و خنده از ته دل و البته همینطور گریههایشان. آنها دنیای پیرامون خود را درک میکنند ولی زاویه دیدشان با ما بزرگترها متفاوت است. کودکان برای حل کردن مشکلی که برایشان اتفاق میافتد راحتترین و دم دستیترین پیشنهادها را دارند که از نظر ما بزرگترها غیرمنطقی و نشدنی است، اما برای خودشان کشف بزرگی به حساب میآید و با تمام هیجان سعی میکنند آن را برای ما بزرگترها توضیح دهند.
دنیای بچهها دنیای پیچیدهای نیست. عوامل موثر بر این دنیا اندازه دنیای آدمبزرگها نیست و خیلی زود گرههای مشکلات حل میشود. همین که آقای پستچی بستهای را تحویل میدهد یعنی کار انجام شده و فقط قبلش کافی بوده در یکی از فروشگاههای اینترنتی محصول دلخواه را انتخاب کنی تا آقای پستچی آن را جلوی در تحویل بدهد. خیلی کاری به چگونگی و امکان یک اتفاق فکری نمیکنند چون تصوری ندارند و همین دنیای آنها را دنیای ساده و روشنی میکند. آنها بدون کینه و حساب و کتاب دل میبندند و یا دل میکنند. در لحظه زندگی کردن اصلیترین ویژگی دنیای کودکی است که بزرگترها برای رسیدن به آن باید مرارتها بکشند تا به شبحی از آن دست پیدا کنند.
در کتاب «مهدکودک گربهها»، در یکی از شعرها، گربه پرهای جوجه را کنده است و او به فکرش میرسد که از مادرش بخواهد تا چند پر از داخل متکا در بیاورد و به او بدهد تا با چسب مایع پرها را به جوجهاش بچسباندکه جوجهاش مثل قبل شود و دیگر ناراحت نباشد و غصه نخورد. همین قدر راحت و همین قدر غیرمنطقی و از نظر ما بزرگترها نشدنی. اما برای کودکان راه حل درست و شدنی. چرا که کودکان مسائل را با درک خود تحلیل میکنند و برایش تصمیم میگیرند.
برای همین است که زمانی یکی از ما در مورد مسئلهای راه حلی پیدا میکنیم که دور از ذهن است در ادامه جمله «مگر بچه شدهای» را میشنویم، گویی کودکی با غیرمنطقی بودن گره خورده است. دنیای آنها همینقدر ساده است و پیچیدگیهای دنیای بزرگترها در آن وجود ندارد. برای درک دنیایشان باید بتوان دنیا را از دید آنها نگاه کرد و آن را شناخت.
تشبیه کردن دنیای پیرامون از چیزیهاییست که بسیار دوست دارند و مسائل و اتفاقات را با تشبیه کردن به مسائل سادهتر، به ذهن میسپارند. شاعر این کتاب با این ویژگی کودکان به خوبی آشنا است و در شعرهایش آن را به کار برده است.
کودکان مانند لوحهای سفیدی هستند که به مرور با دیدن آموزشهای متعدد آن لوح پر میشود. این دوران طلایی، زمان یادگیری و شکلگیری شخصیت آنها در بزرگسالی است. در دنیای امروز که پر از الگوها و منابع مختلف است، باید پدر و مادر آگاهی باشیم برای نشان دادن و قرار دادن کودکانمان در مسیر درست و یکی از بهترین کارها آشنا کردن آنها با کتاب، البته با محتوای خوب و کارشناسی شده است. کتابی که با شناخت کامل از دوران کودکی و تمام روحیاتشان نوشته شده باشد. کودکان هر آموزش را که در این دوران فرابگیرند فراموش نخواهند کرد مثلا اگر شعر یا داستانی را یاد گرفته باشند اگر در بزرگسال دوباره آن را بشنوند به خاطر میآورند. بهترین راه آموزش مسائل مختلف، چه علمی، چه اجتماعی و… به کودکان به صورت غیرمستقیم و با کمک گرفتن از داستان و شعر است. آنها همیشه سوالهای چرا، چگونه و چیستِ زیادی دارند که باید متناسب با سنشان به آنها پاسخ داد و اگر با ریتم و شعر باشد راحتتر و بهتر به خاطر میسپارند.
خانم طیبه رضوانی در کتاب «مهدکودک گربهها» یک مجموعه شعر را با ده موضوع مختلف سرود است که در آن به خوبی به موضوع تخیلی و رویایی فکر کردن کودکان نسبت به دنیای اطرافشان پرداخته است و در دل شعرهایش محتوای آموزشی را گنجانده است. همچنین خانم سحر آزادمهر به زیبایی تمام آن تشبیهها را با استفاده از تمام صفحه با رنگهای شاد و تصاویر فانتزی به تصویر کشده است و نشر مهرک با یک قطع مناسب آن را برای گروه سنی خردسال به چاپ رسانده است.
عنوان: مهدکودک گربهها/ پدیدآور: طیبه رضوانی، تصویرگر: سحر آزادمهر/ انتشارات: مهرک/ تعداد صفحات: ۳۲/ چاپ: اول.
انتهای پیام/