کتاب «تا نفس دارم میجنگم» با وجود حجم اندک، کتاب شریفی است که از مردی بزرگ سخن میگوید، مردی که هنرش را تا آنجا که توان داشت برای آرمانش خرج کرد.
نویسنده در این کتاب برخلاف اکثر آثار این گونه، نه به دنبال ارائه مسیر سیر و سلوک و بیان صرف حالات عرفانی و مکاشفات روحانی است؛ و نه در پی دادن دستورالعملهای سلوکی و بیان ریاضات شرعی و همگانی کردن
کتاب «حال حیرت» برای خوانندهای که با گلستان آشناست فاقد هرگونه حال و نکته حیرتانگیز است.
کتاب «درویشخان» به زبان ساده روی جلدش، یک رمان عاشقانه درباره موسیقی است؛ روایتی از زندگی غلامحسین درویشخان که از همان اوان کودکی دستانش با نوازش سهتار آشنا شد و در دوران تاریک و خفقان پادشاهی سلسله قاجار با نور
«ماه همراه بچههاست» یک کتاب روایی مستند کامل است با جزئیات دقیق. جذابیت دیگر کتاب مصاحبهها و نوارهای سخنرانی از خود شهید همت است.
«برخیزید» روایتی است از سالهایی که افراد برای یک آرمان مشترک کنار هم ایستاده بودند و با حداقلی از امکانات و وسایل کارهایی کردند که شاید دیگر تکرار نشود.
کتاب «خاطرات صفرخان» از آن آثاری است که تصویری دقیق از سیر مبارزه و نحوه برخورد حکومت پهلوی با مخالفان و ناراضیان ارائه میکند
«رنج بیپایان عشق» یک روایت جذاب و انسانی از زندانبانی است که درهای درونش را به روی حقیقت نمیبندد. او به این بهانه که مامور است و معذور گوشها و چشمهایش را نمیگیرد تا صداها را نشنود. او در تاریکی
«هشت میلیمتر از انقلاب» نمیخواهد تاریخ بسازد. میخواهد آنچه بوده را نشان دهد. قرار نیست از یک حادثه بزرگ و تاریخی حرف بزند. میخواهد نشان دهد یک نفر در یک زمان چگونه میتواند در جای درستی باشد و قدر موقعیتی
«بانگ آزادی» روایتی غریبانه از هنر در تمامی اعصار است. این کتاب خوب شروع میشود و غمانگیز به پایان میرسد.