مجله الکترونیک
روایتی تاریخی با چاشنی هنرهای ایرانی
منیژه آرمین متولد بیستوسوم آذرماه سال هزاروسیصدوبیستوچهار، در تهران، روانشناسی هنرمند است که علاوهبر داستاننویسی به پیکرسازی و سفالگری نیز، اشتغال دارد. همزمان با فارغالتحصیل شدن در رشته تربیت معلم، به رشته روانشناسی پرداخته و درکنار آن مدرک کارشناسی مجسمهسازی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را نیز کسب کرد. زمینه فعالیت گسترده خانم آرمین به […]
روایتی کمحجم ولی مهم از دوران معاصر
درگیری عمده داستان بین مرداس و شهریار است و خرده روایتها به شکلهای گوناگون به داستانهای شاهنامه بهویژه رزمنامه ایران و توران نقب میزند. سرانجام شهریار به آرزویش میرسد. سؤالش را از رضاخان میکند و پاسخی که دریافت میکند دستگیری، شکنجه و مرگ در زندان قصر بهدست پزشک احمدی است که او را به سرنوشت […]
پیشنهادی برای بیحوصلهها
در پایان کتاب انگار که نویسنده از طولانی شدن کتاب ترسیده، تلاش کرده هرطور شده کتاب را تمام کند و برخی گرههای ریز زندگی شخصی شخصیتهای داستان، مثل داستان ماهی و همسرش بدون دلیل و توضیح منطقی حل میشود و این حل شدن ناگهانی در کنار مقاومت عجیب کاراکتر در طول داستان عجیب و باورناپذیر […]
معمولی بودن بد است؟
«گاف» داستان زن جوانیست که تلاش میکند تاثیرگذار باشد. همچنان که رسالت معلمان بوده، از دیرباز تاکنون. آنها که چراغ راه بودهاند و نور و ماهتاب و هر شیء تابناک دیگری که راه را روشن کرده و گاها نیز خود را به آتش کشیدهاند، تا اثری از خود بر جای بگذارند. فارغ از رنگ و […]
مروری بر رمانی که پا در واقعیت دارد
شخصیت احمد در رمان یاماها شخصیتی چندبعدی است؛ کسی که در عین اینکه در یک خانواده سنتی بزرگ شده و سنتها و قوانین خانوادگی آن را پذیرفته و به آن پایبند است، مسیری به ظاهر متفاوت را در پیش میگیرد و در این مسیر تجاربی را از سر میگذراند که باعث تحول شخصیت و دیدگاه […]
آغازی خوب با پایانی روشن
محله ناظرآباد مصداقی از محلههای فقیرنشینِ حاشیهایِ شهرهای بزرگ است. اما آنچه به عنوان اوج نقطه تضاد در رمان رخ نشان میدهد و از این رهگذر عدمِ تعادلِ رمان تعلیق و جذابیت را افزایش میدهد آنجاست که ارغوان، معلم شاگردانی است که هیچ شباهتی به ناظرآبادیها ندارند. در واقع هرچه آنان دارند، ناظرآبادیها ندارند و […]
شخصیت اصلی «گاف» زن است
من رمان گاف را یک اثر چند وجهی میدانم که از هر سو سعی کرده است دایره نگاه خود را وسعت بدهد و در میزانسنهای مختلف حرف برای گفتن داشته باشد. چه درباره فرم اثر که مختصری به آن اشاره کردم و چه درباره ماهیت و مضمون اثر. یکی از نکتههایی که در این رمان […]
«خانه ادریسیها» و سخن عشق و آزادی
اشیا در این رمان آنقدر با شخصیتها عجین میشوند که انگار جزئی از وجودشان هستند. نه به خاطر دلبستن شخصیتها به آن چه دارند، که به خاطر جاگیری دقیق و مناسب شی در داستان. ادوکلن کاوه، شال کشمیر خانم ادریسی، نشانهای شوکت، روسری تیرهرنگ لقا، تصویر راهبهای در اتاق… تنها یادگار خانم ادریسی از شوهر […]
اختلاف طبقاتی و تبعاتش به روایت «گاف»
«معمولی بودن خیلی دامنگیر است و ملالآور. من و ایمان معمولی هستیم. یک خانواده کوچک سه نفره بدون چالهای که آنقدر گود باشد تا بتوانی اسمش را بگذاری چاه. دو تا آدم که مثلا سی سال است ناهارشان را سر وقت میخورند و قبل از ناهار قابلمه را باز میکنند. بو میکشند و میگویند هووومممم […]
هر دفترچه خاطراتی ارزش انتشار دارد؟
در ایران نیز کم و بیش شاهد خلق آثار ادبی با این موضوع هستیم. کتاب «به من دست نزن» نوشته فائضه غفار حدادی از این دست آثار است. این کتاب که در سال 1399 از انتشارات شهید کاظمی منتشر شد؛ در 336 صفحه به روزنوشتهای یک زن خانهدار در روزهای همهگیری کرونا میپردازد. در حقیقت […]
روایت مادری که راوی رنج نیست
شصت یک کتاب تلخ در راهروهای بیمارستان است. از بخش زایمان شروع میشود و تلاش یک زوج جوان برای نگه داشتن دختر کوچولویشان را از زبان مادر روایت میکند. توصیه میکنم این کتاب را آرامآرام در چند مرحله نخوانید بلکه پشت سر همْ یک نفس بخوانید. نه به خاطر کم حجم بودنش. بلکه به خاطر […]
نویسنده «گاف» کار سختی انجام داده است
«گاف» که اولین اثر این نویسنده است در قالب رمانی کوتاه به شرح سختیهای کار در نهادهای مردمی خیریه پرداخته است. رمان از زبان زنی به نام «ارغوان» که شخصیت اصلی کتاب است روایت میشود. مهمترین مسائلی که در روایت به آنها پرداخته شده؛ شکاف طبقاتی و شکاف بین نسلی است. نقطه قوت کتاب شخصیتپردازی […]
مرز باریک میان روایتپردازی آیینی و روضهخوانی
کتاب «بگذار اسبت بتازد» نوشته محبوبه زارع از همین دست آثار است که از زاویه نگاه «حر بن یزید ریاحی» به روایت حوادث کوفه و کربلا پرداخته است. زارع در این اثر از شخصیتهایی حقیقی و رخدادهایی واقعی مدد گرفته است تا با چاشنی صور خیال به روایت واقعه کربلا بپردازد. ماجرا به زبان اول […]
روضهخوانی یک خبیث برای مظلوم
شخصیت اول کتاب آنقدر قسیالقلب است که به حیوانات هم رحم نمیکند و آنها را از پستان مادرشان جدا کرده و لگدی هم به کاسه آبشان میزند. او همینطور نسبت به انسانها هم بیرحم است. شخصیتی را در کتاب پیدا نمیکنید که زرعه را دوست داشته باشد و یا اگر زمانی دوست داشته بعدا پشیمان […]
«گاف» و چیزهایی که هست
گاف یک رمانِ استوار است؛ و شاید بتوان گفت مهمترین دلیلِ این استواربودنِ، تکیه نویسنده (خانم سارا گریانلو)، بر تجربه زیسته معلمیِ خودش باشد. تجربه زیستهای که به مخاطب کمک میکند معلمی را ـهرچند کوتاهـ زندگی کند. اجازه بدهید از این موضوع ساده گذر نکنم و اندکی آن را بسط بدهم. هر فردِ رمانخوان، به […]
«کولی کنار آتش» آینه تمامنمای زنان
راستش منیرو روانیپور چنان هنرمندانه داستان «آینه» را روایت کرده است که من نمیتوانستم از فکر چیرهدستیاش بیرون بیایم. «کولی کنار آتش» یک اثر پسامدرنیستی در ادبیات داستانی ایران است که از بارزترین مشخصههایش زاویه دید آشفته و یا اسکیزوفرنیک[2] آن است. این آشفتگی در زاویه دید و گسست در روایت، فرمی را در داستان […]