مجله الکترونیک
روایتی از رفاقت و شهر و شبنشینی
نورهای شهر مانند نقاشیهای اکسپرسیونیستی شد و فکر کردم چطور میشود توصیف کرد که نورها شبیه نقاشیهای اکسپرسونیستی شده بدون آنکه بگویی نورها شبیه نقاشیهای اکپرسیونیستی شده؟
پیشنهادی برای بیحوصلهها
در پایان کتاب انگار که نویسنده از طولانی شدن کتاب ترسیده، تلاش کرده هرطور شده کتاب را تمام کند و برخی گرههای ریز زندگی شخصی شخصیتهای داستان، مثل داستان ماهی و همسرش بدون دلیل و توضیح منطقی حل میشود و این حل شدن ناگهانی در کنار مقاومت عجیب کاراکتر در طول داستان عجیب و باورناپذیر […]
روایتی از اشکها و لبخندهای مستطیل سبز
رابطه فوتبال و سیاست را همیشه شنیدهایم اما واقعا این ورزش ارتباطی با سیاست دارد؟ اگر کمی فوتبالی، یا اهل سیاست باشید میدانید که فوتبال، مردم و سیاست؛ سه جز جدا نشدنی جوامع از حوالی قرن بیستماند. اصلا بگذارید عقبتر برویم، با شروع انقلاب صنعتی در قرن ۱۹، کشوری که به عنوان مبدا این تحولات […]
یادداشتهای یک سرپیشخدمت از زیسته و نزیستهاش
اول از همه باید مرحوم نجف دریابندری را ستود. حداقل به این دو علت: 1ـ مقدمه شاهکار! با اطمینان میگویم که خواندن مقدمه دریابندری بر این کتاب، کم اهمیتتر از خود کتاب نیست. حتما مقدمه ایشان را بخوانید که در ارتباطگیری بیشتر با این اثر بسیار کمک میکند. 2ـ ترجمه درخشان که جز این هم […]
«رنج بیپایان عشق» سیاسی نیست
به نظرم آقای تنهایی بهجای اینکه بنشیند و خودش خاطراتش را بنویسد باید یک گروه نویسنده یا یک نویسنده چیرهدستتر از این همه خاطرات و تاریخ شفاهی دست نخورده مصاحبه میگرفت و با قلمی قویتر و جذابتر آنها را به ادبیات ایران تقدیم میکرد. با اینکه راوی هم توانسته از پس نوشتن خاطراتش بر بیاید […]
«زمستان 62» آینه تمامنمای جنگ نیست
«زمستان62» که از سه بخش کلی تشکیل شده است به سه سفر جلال آریان به اهواز تقسیم میشود. بخشهایی که با عناوین «سفر اول»، «سفر دوم»، «سفر سوم» از یکدیگر تفکیک شدهاند. جلال آریان که شخصیت اصلی و راوی کتاب «ثریا در اغما» نیز است؛ در این کتاب به شرح ماوقع سفرش در زمستان سال […]
گزارش بیکم و کاست یک بحران
فردین آریش به واسطه جنوبی بودنش توانسته است با تجربه زیستی مردم خوزستان احساس همذاتپنداری برقرار کند و از در فرهنگ خاص مردم غیزانیه وارد شود. او جنس معیشت مردم خوزستان را میشناسد و رنجشان را میفهمد. به همین دلیل در بیان روایت نقاط بحرانی موثری میسازد و گرانشهای خردهروایتهایش حول محور مناسبی میچرخند و […]
روایتهایی از تنهایی در میان دیگران
مادر دوست داشت قفسههای چوب بلوط کتابخانه، جایی کنار پذیرایی داشته باشند و هر مهمانی که میآمد خانهمان، آن قطار رنگارنگ کاغذی از کتابهایمان را ببیند. از بوفه کریستال و ظرف بدش میآمد. اما بابا برایش این مهم بود که جایی داشته باشد که با خیال راحت ولو شود بین کتابها و هی ناچار نباشد بهخاطر […]
روایتهایی با محوریت یک خانه
خاطره علاوه بر بعد مکان، به بعد زمان هم مربوط میشود. خاطرات شبیه قورمهسبزی میماند که باید زمان زیادی روی شعله بماند تا حسابی جا بیافتد و عطرش فضا را پرکند. گذر زمان است که به خاطرات رنگ و بوی دیگری میدهد. اصلا هرچه قدیمیتر با ارزشتر. برای همین است که امیر خیام در شصت […]
پرت شدن به دنیای غریب با روایت زنانه
از تمام اینها که بگذریم، فرهنگ زنان فرانسوی زمین تا آسمان با فرهنگ زنان مسلمان عرب تفاوت داشت. مادر امین تا به حال از خانه بیرون نیامده بود، پا در کوچههای خاکی و نارنجی رنگ مدینه نگذاشته بود و شهر را تنها از پشت پنجرههای مشبک دیده بود. درسی نخوانده بود و تمام زندگیاش در […]
مروری بر «مکاشفه بهاری یک همسایه واله»
محمد عربی در نقش نویسنده این داستان، خساست به خرج نداده و از هر طیفی در حوزه یک نماینده در داستانش قرار داده است. از آدمهایی سطحی، فرصتطلب و خشن و گاهی حتی فحاش بگیرید تا بریده از حوزه و حتی نمایندگانی با تفکرات انجمن حجتیه. (من در فرایند اشاره به این موضوعات در پی […]
مروری بر تاثیرگذارترین اثر یک نویسنده ژاپنی
«یوزو» همان ناآدمیزادِ قصّه است، و یا دست کم خودش چنین میپندارد. او از کودکی خود را همواره وصله ناجوری بر اجتماع انسانی میبیند و مسیر حیاتش از ابتدا با شیبی رو به پایین، رو به اضمحلال، به سمت بزرگسالی پیش میرود. و آن سه تصویری که دازای در پیشدرآمد کتاب برایمان شرح میدهد گواه […]
قهرمانِ روایت، بدون قهرمانسازی
قبل از هرچیز باید یادآوری کنم که حجم کتاب و میزان نزدیکی راوی کتاب به شخصیت حاج قاسم سلیمانی، با یکدیگر همخوانی ندارد و به نظر میرسد بسیاری از خاطرات یا در ذهن راوی باقی نمانده یا به مصلحت از گفته شدنشان خودداری شده است. در واقع اینطور به نظر میآید خاطرات به صورت گزینش […]
مروری بر یک کتاب و اینکه چرا زندگینامه مینویسیم؟
خواندن زندگینامهها جذاب است اما وقتی که حرف جدیدی برای گفتن داشته باشند. وقتی زندگینامه یک شخصیت علمی را میخوانیم که به واسطه شغلش، تجربیات تازهای به دست آورده (دکتر قریب)، یا وقتی زندگینامه یک مبارز را میخوانیم که بر کلیشههای دنیای عادی غلبه کرده (زندگینامه خانم مرضیه دباغ) یا وقتی زندگینامه داستانی یک مرجع […]
نوشتن با دوربین؛ توماس مان و لوکینو ویسکونتی
نویسندگان ادبیات آلمان تعلق خاطر زیادی به افسانههای ادبی گذشته خود دارند. یکی از اصلیترین موتیفهایی که میتوان در این آثار مشاهده کرد، «موتیف تسخیر» است که در آن موجوداتی غیرواقعی با ظاهر انسانی ظاهر میشوند و قهرمان را به دنبال خود میکشانند. چیزی که میتوان آن را در «فاوست» گوته هم دید. جالب این […]
«گروگانکشتگی» و چندصدایی تاریخی
نویسنده این کتاب که ایده کلی خود را از اتفاقات و اسناد واقعی وام گرفته؛ با به کار بستن عناصر داستانی و صحنهها و گاه شخصیتهایی خیالی رمانی تاریخی آفریده است. رمانی که میتوان آن را از منظر دارا بودن مولفههای یک رمان تاریخی بررسی کرد و البته از همین منظر نیز نمره قبولی به […]
کتابی برای مطالعه در وقت اضافه
آقای «امیر خیام» در کتاب سدنصرالدین نه همه زندگیاش را که اتفاقات شاخص دوران کودکیاش (که از نظر خودش جذابیت یا نکتهای دارد) در روایتهای کوتاه بیان میکند و همین قابلیت کتاب را برای مطالعه در وقتهای اضافه بالا میبرد. اما از نظر من برخلاف موضوع کلی کتاب، موضوع برخی روایتها ساده و پیش پا […]