مجله الکترونیک
مروری بر زندگینامه داستانی یک زن افغانستانی
مسکوی کوچک افغانستان کتابیست که کفه رنجش به خوشیهایش میچربد و گواه دیگریست بر این که، تاریخ روایت پر تکرار ملال و رنج و خوشی و ناخوشی مردمان است.
مروری بر روایت هشام مطر از بازگشت به سرزمین پدری
اگر نتیجهگرا هستید یا داستانهایی را دوست دارید که پیرنگ مشخصی دارند، «روایت بازگشت» دیوانهتان خواهد کرد؛ زیرا احتمالا نویسنده از ان آدمهایی است که مسیر را به مقصد ترجیح میدهد.
کتاب «ماموریت ویژه آیتالله» درباره چیست؟
در مورد آیتالله خمینی در این سالها کتابها، مقالات و حتی داستانها و فیلم و سریالهای زیادی نوشته و ساخته شده است. درباره مردی که تاریخ نیز از او نوشتهها و خاطرات زیادی دارد. چه تاریخی که موافقانش نوشتهاند و چه تاریخی که مخالفانش نوشته و یا گفتهاند. هرکدام از این کتابها به وجوه مختلف […]
چند نکته درباره خاطرات شمسی عصار
«دختری ایرانی روی مرز» که خاطرات خودنوشت شمسی عصار است را چرا بخوانیم؟ شاید بد نباشد با این پرسش نگاهی به این کتاب بیندازیم تا برای تصمیمگیری به نتایج بهتری برسیم. از این منظر که قرار است خاطرات زنی را که بعدها (سالهای بعد از مهاجرتش از ایران) به فعالیت هنری و فرهنگی رو آورده […]
روایت زنی که تجسم زندگی است
گلستان جعفریان در قامت نویسنده این کتاب سعی کرده تصویری از حضور یک زن در لحظهلحظه زندگی را به تصویر بکشد. ما در این کتاب کمتر حضور نویسنده را حس میکنیم و در واقع باید گفت جعفریان در کناری ایستاده تا مخاطب راوی کتاب را تماشا کنند. همین مسئله سبب میشود خواننده با روایت فخری […]
«آینههای بیکران» مروری بر زندگی منیر فرمانفرمائیان
«آینههای بیکران» در دسته آثار زندگینامه قرار میگیرد که در آن ما شاهد روایت زندگی یکی از هنرمندان مهم تاریخ هنر مدرن ایران هستیم. روایتی که خواننده قدم به قدم متوجه اهمیت زیست هنری او و جایگاهش در بیرون از مرزهای این کشور میشود. او که نمایشگاههای هنریاش در کشورهای مختلف و در مکانهای مهم […]
مروری بر زندگی سیده کلثوم موسوی در «اشک حوا»
اشک حوا زندگی سیده کلثوم موسوی است. زندگی او که تار و پودش با عشق تنیده شده است و جدایی. با جدایی تنیده شده است و مقاومت. کتاب را که باز میکنی گرمای جنوب و خنکای نخلستان روحت را مینوازد. اشک حوا را می توان یکی از کتابهای برتر حوزه روایت همسران شهدا دانست. در عین […]
بدسلیقگی در کتابآرایی با روح اثر مغایر است
کتاب دویار در قالب یک زندگینامه است. زندگینامه مردی که بیحاشیه و دور از غوغا موسیقی مقامی ایران و دوتار شرق خراسان را متحول کرد. بدون هیچ تحصیلات موسیقایی و آموزش آکادمیک فقط با فوران عشق توانست هم دوتار را بیاموزد و هم پرده بر پردهاش بیفزاید. و آن مردی کسی نیست جز استاد عثمان […]
«لحظههای انقلاب» پیشدرآمد ادبیات انقلابیست
این کتاب تنها دو ماه و چند روز قبل از پیروزی انقلاب را روایت میکند و بیست و سوم بهمن 57 روایت آن تمام میشود. اما این چند روز و امان از قلم افسار گسیخته محمود گلابدرهای! که انقلاب را از زبان یک نویسنده که جایگاه و اعتباری در گعدههای روشنفکری دارد روایت میکند. این […]
نگاهی به قصه تولید پیکان
خط اصلی داستان، قصه متولد شدن کارخانه ایرانناسیونال را روایت میکند، گذر کردن از یک مسیر پر پیچ خم و پر فراز و فرود برای تولید خودروی ایرانی. راهی که البته ابتدای مشکلات مسیر طولانی و مناقشه برانگیز پنجاه و چند ساله ماشینی به نام «پیکان» بود. روندی که در کمتر از چند سال راه […]
روایتی از همراهی با پنج فرمانده تیپ ویژه شهدا
«بهنام خدا محمد بروجردیام مصاحبه نمیکنم»؛ این عنوان کتاب است. کتاب را که دست بگیری اول عنوانش جذبت میکند. اگر چه با این عنوان در نظر اول فکر میکنی لابد با زندگینامه شهید بروجردی طرفی؛ اما زیر عنوان نوشته خاطرات قدرتالله شهبازی و بعد وارد فضای قصه زندگی پسرکی میشوی که بیترس و واهمه و […]
نزدیک شدن به روایت با «سلولهای بهاری»
حسین بهاروند، استاد و پژوهشگر در پژوهشکده زیستشناسی و فناوری سلولهای بنیادی پژوهشگاه رویان، در اسفند ۱۳۵۰ در شهر اصفهان به دنیا آمد. اما پدر و مادرش از اهالی خرمآبادند. او در دانشگاههای شیراز، شهید بهشتی و خوارزمی تحصیل کرد و در سال ۱۳۷۶ به پژوهشگاه رویان پیوست و پس از چند سال پژوهش، در […]
«سدنصرالدین» روایت گذشته فراموش شده است
شهر اگر پر بوده از خیابانهای بزرگ اما هرکدام با کوچه پسکوچههایی به هم مرتبط بوده که راحت میتوانستند بازیکنان یا رکابزنان تمام آن را طی کنند. «سدنصرالدین» کتاب خاطرات یکی از همین متولدین دهه چهل است. یکی از همینهایی که کودکیاش انگار در جهانی دیگر و مردمانی دیگر گذشته است. امیر خیام خاطرات خودش […]
«سلولهای بهاری» روایت مردم ایران است
من چشمهای زیادی را دیدهام که انتظار میکشند و برای یک سلول و یک مشتِ کوچک امید، هست و نیستشان را وسط گذاشتهاند. من آدمهای زیادی را دیدهام که به خاطر یک سلول زندگیشان تغییر کرده و از ظلمت به نور وارد شدهاند. من پای صحبت آدمهای زیادی نشستهام که به امیدی راههای طولانی را میپیمایند. […]
مروری بر روایت زندگی حاج آخوند
شیخ محمودرضا، روحانی، ملا، ادیب و عارفی بود که حدود بیست سال در حوزههای علمیه مختلف درس خوانده بود ولی در نهایت از شهر گریخته بود. شیخی که خانقاهی نداشت و زندگیاش از کشاورزی و باغ انگورش میگذشت. برای روضه خواندن و عقدکنان پول نمیگرفت، در مجلس طلاق شرکت نمیکرد، دوست و مربی کودکان و […]
«سلولهای بهاری» و قهرمانی بیادعا
سلولهای بهاری روایت اشک و لبخند است، روایت زمین خوردن و بلند شدن، روایت پای چیزی ماندن و برایش جنگیدن تا انتهای راه، حال آن که علم را انتهایی نیست. نقل قولیست از دختر دکتر بهاروند که به یکی از همکلاسیهایش میگوید: «رویان جای آدماییه که تا سر حد مرگ کار میکنن» و این بهترین […]