مجله الکترونیک
روایتهایی از تنهایی در میان دیگران
یکی دیگر از اولینها در محلهمان، مغازه کوچکی بود سر نبش کوچه ما به خیابان اصلی، که دو پله میخورد و میرفت بالا. این مغازه در طول موجودیتش، مدام تغییر کاربری میداد، از بقالی تا کادوییفروشی و حتی آرایشگاه زنانه. اما آنچه برای من با اربعین پیونده خورده، مدتزمانیست که این مغازه تبدیل شد به […]
زرویی نصرآباد و روایتش از قمر بنیهاشم
راویان در این کتاب بسیار بدیع و دقیق انتخاب شدهاند و همین زاویه دید نو، برایمان داستانهای تازهای تعریف میکند که تا به حال نظیرش را کمتر جایی خوانده یا شنیدهایم. روایتهای ناب و دست اول که مجال تعلل را از خواننده میگیرد و او را به پیش فرا میخواند. میتوان گفت انتخاب راویان تازه […]
روایت یک مادر از اربعینی که جا ماند
آن سال بهمن ماهش بالاخره برف بارید. تمام راه را من هم مثل دانههای ریز سرگردان در آسمان، سبک و رها بودم. به خودم وعده داده بودم صدایش را ضبط کنم. موبایلم آماده بود. حتی گفتم اگر بشود یک عکس هم بگیرم و برایش بفرستم. وقتی رسیدم منتظر آسانسور نماندم. پلهها را آرام و با […]
روایتی متفاوت از داستان تمامنشدنی عاشورا
قهرمان، زبان و دغدغههای رمان شیر نشو نوجوانانهاند اما به خوبی میتواند بزرگسالان را هم جذب خودش کند. شیر نشو نوستالژیای است از روزهای عظمت و شوکت تعزیهخوانی در ایران و همینطوری همدلی مردم در سختیهای دوران جنگ و بدین ترتیب رمانی در فضای معاصر ایران است. کتاب داستان زندگی، ترسها و تصمیمات جمشید است، […]