مجله الکترونیک
روایتی غریبانه از هنر در تمامی اعصار
راغب در این کتاب خاطراتش را از کودکی آغاز میکند. شاید از دو منظر بتوان به این مسئله نگاه کرد. یکی اینکه ما قرار است خاطرات یک آهنگساز و نوازنده را بخوانیم که زندگی هنری داشته و در مسیر رسیدن به آرمانهایش فراز و فرودهای بسیاری را تجربه کرده که از این زاویه روایت از […]
روایتی از مبارزانی که برادرکُش شدند
عنوان بلندبالای «مروری بر تاریخچه و تفکرات سازمان مجاهدین خلق از زمینه تأسیس تا عملیات فروغ جاویدان» نام کتابی است که خضاب در آن تاریخ شکلگیری سازمان مجاهدین خلق ایران در سال 44 تا عملیات «مرصاد» و شکست آنها در گردنه چهارزبر و حسنآباد را بررسی کرده است؛ تاریخ و روزگاری که مجاهدین با ادعای […]
فریدون فروغی پس از بیست سال
از اینها که بگذریم تا مدتی هرکار میکردم فریدون فروغی با آن صدای بم برایم هضم نمیشد. تا اینکه یکشب در بزرگراه نیایش (آن زمان هنوز مرحوم هاشمی رفسنجانی در قید حیات بود و بزرگراه نیایش به آیتالله هاشمی رفسنجانی تغییر نام نداده بود) قطعه «مشتی ماشالا» پخش شد. هرکار کردم چیزی دستگیرم نشد. ریتم […]
قضیه روز تولد فردوسی از کجا آمده است
در مورد محاسبه سال تولد فردوسی، چند اشاره از خود فردوسی در متن «شاهنامه» داریم. اول جایی که در انتهای کتاب و ضمن شرح رنجهایش در مدت کار روی شاهنامه در این آخرین ابیات، میگوید: چو سال اندر آمد به هفتاد و یک همی زیر بیت اندر آرم فلک … ز هجرت شده پنج هشتاد […]
«ماتی خان» حرفهای تازه و جذابی دارد
نویسنده در داستانش از عناصری یاد میکند که در حیات ترکمنها نقش اساسی دارند. با این همه مخاطب ایرانی از ماجرای آن خبر دارد. اسکان اجباری ترکمنها در حوالی رود اترک و از قدرت افتادن خانهای ترکمن، در زمان رضا خان، داستان ناآشنایی نیست اما تصویر کردن این داستان بر اساس موقعیتهای دراماتیک تازه، حرفهای […]
«اعتراف» تولستوی راهگشا نیست!
او عنوان «من چیستم؟» را برای کتابش انخاب کرد ولی از زمانی که در ژنو به چاپ رسید به نام «اعتراف» یا «اعتراف من» معروف شد؛ البته پس از خواندن کتاب متوجه میشوید که شاید اصلاً نام «اعتراف» برای آن مناسبتر بوده است زیرا او صادقانه و بیمحابا و بدون هیچ ترسی درباره افکارش و […]
زیستی زنانه، از پسِ مرگی مردانه در «خانم دلوی»
همان عناصر اصلیِ جهان جدید است زمانی که در گفتمانهای مختلف و روایتهای کلی دیگر، «علم و متعلقاتش» به عنوان موضوع پیش چشم ما قرار داده میشود. اشاره به همان شناختی است که در دورترین فاصله از موضوع، مدعای علم جدید را بیان میکرده و شالوده روش علمی با تکیه بر همین کلمات ساخته میشده […]
«اثریا» اول اغراق را کنار میگذارد
نیما اکبرخانی نویسنده جوان کتاب «اثریا» در این رمان صد و بیست صفحهای به جنگ سوریه پرداختهاست. او به شیوه داستانی (و نه مستندنگاری یا خاطرهنویسی)، ماجرای شکستن محاصره منطقهای به نام اثریا در سوریه را روایت میکند. داستان، پیرنگ مشخص و منسجمی دارد. تعلیقها و اوج و فرودها متناسب با فضای داستان بر جذابیت […]
جوابهای عجیب و غریب برای یک سوال
قبل از اینکه به سوال خودم جواب بدهم میخواهم چند تا دستهبندی انجام دهم. میخواهم گروههایی را مشخص کنم که احتمالا شما در یکی از این گروهها قرار میگیرید. اگر قرار نگیرید هم مسئلهای نیست، قرار نگرفتهاید دیگر… شما احتمالا از آن دسته افرادی باشید که عنوان نویسنده و ناشر برایتان در انتخاب یک کتاب […]
سینما هنر رویاساز است
اولین باری که به سینما رفتم را یادم نیست، اما میدانم با خواهرم رفتم. خواهری که از من و دو تا برادرم بزرگتر بود و میدانست که هر سه ما عاشق قصهگویی با تصاویر متحرک هستیم برای همین است که زل میزنیم به تلویزیون سیاهوسفید. برای همین است همه شخصیتهای فیلمها و سریالها را میشناسیم […]
«عاشق داعشی من» یا سریال «کلید اسرار»
«حبیبی داعشی» که در ترجمه فارسی به «عاشق داعشی من» برگردان شده، رمانی است 300 صفحهای که میتوانست 150 صفحه باشد. رمانی که محصول دغدغه نویسنده درباره جذب جوانان ناآگاه به داعش است ولی متأسفانه نتوانسته دغدغهاش را خوب بیان کند و از زوایای مختلف به این مقوله بزرگ اجتماعیـفرهنگیـسیاسی بپردازد. او این معضل و […]
روایت تجربهای موسیقایی در یک نیمهشب سرد
ماشین که حرکت کرد، دکمه پاورِ ضبطش را زد. گوشم را تیز کرده بودم تا آهنگش را بشنوم. توی آن دستاندازها که ماشین بالا و پایین میشد و کله عروسکی سگِ خالدارِ روی داشبورد چپ و راست میرفت، آهنگی شروع به خواندن کرد: «امشب که مستِ مستم، دست و پای غم رو بستم، از من […]
«دیلماج» از هر نظر یک شکست بزرگ است
نیمی از رمان به «شعر» عاشقانه میگذرد و ناگهان دیلماج خود را در دامانِ لژ فراماسونری ایران مییابد و از آن مهمتر دوستی ریشهیافته در کودکیِ او با محمدعلی فروغیست که او را در دامانِ این نام میاندازد که در ایران، یکی از ناشناختهترین نامها و مکاتب است که اکثریت مردم با شنیدنش به یاد […]
روایتی از طولانیترین شب سال که تمام میشود
از کی دچار افسردگی شد؟ او که از این مرضا نمیگرفت. در هر شرایطی سرحال بود. مثل بولدوزر کار میکرد که چرخ زندگیاش خوب بچرخد و لنگ پول و این حرفا نباشد. چند جا کار میکرد. زن و مرد نداشت. هر کی میگفت، ببین! پولت را از پول شوهرت جدا کن… تشرش میزد. خانواده و […]
از معاشرت با آدمهای این داستانها لذت ببرید
قصه اول به نام «بختک» بار طنز هم دارد. طنز موقعیت یا گاه کلامی با جملات عاری از لودگی لبخندی به لب خواننده مینشاند. در خانوادهای که مرگامرگی رهایشان نمیکند واکنش اهالی، رفتار نوجوانها در ختم و خرابکاریهای ناخواسته، ما را به یاد همه خاطرات نوجوانیمان میاندازد. در باقی داستانها نیز هسته اصلی همان خرافات، […]
آیا آزادی امکان تحقق دارد؟
شاید بیراه نباشد بگوییم «قاضی» یک رمان اخلاقیست. یا یک رمان فلسفی که در بطن جزئیاتِ داستانی که در متون فلسفی به مثالهای نارسا بدل میشوند، سؤالاتی درباره یکی از نهادهای انسانی طرح میکند، که در ذهن اکثریت قریب به اتفاق مردم، بدیهی و حتی ضروری فرض میشود: چه چیزی به من ـ قاضی ـ […]