21 اردیبهشت 1403
Tehran
23 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

پربازدیدترین تگ

در جهانِ من همه چیز «عطر و بو» دارد، آدم‌‌ها، مکان‌ها، اشیاء و حتی مناسبت‌ها! «عید نوروز» در شامه من، نه بوی توپ می‌دهد نه بوی کاغذ رنگی. نوروز برای من مساوی است با بوی آرد برنجی که خامی‌اش گرفته

این روزها که همچون ژانوس، الهه‌ رومی دروازه‌ها، در آستانه‌ ورود به سال جدید قرار گرفته‌ایم و همزمان نگاهی به پشت سر و پیش رو داریم، زمان مناسبی است برای آروزهای خوب برای آینده. شاید عجیب باشد سال آینده را

بیایید این نوروز، برای امتحان هم که شده، به اتفاقات آزاردهنده تا حد ممکن نه بگوییم. هم برای خودمان و هم برای آدم‌های اطرافمان.

هیچ کتابی پیدا نکردم که دلم بخواهد سال آینده حتی به فضای آن نزدیک باشد. اما در آخرین دوری که در کتابخانه‌ام گشتم، چشمم روی «گزینه اشعار عمران صلاحی» ایستاد. «گزینه اشعار عمران صلاحی» شاعر وطنزپرداز بزرگِ درگذشته مناسب‌ترین کتابی

هر کس به من بگوید پیر شده‌ای خودش پیر است، موهای سفید نشانه پیری نیست، من هنوز خیلی جوانم. آن‌قدر که مداوم بخواهم اثر هنری تازه خلق کنم، فکر کنم، زندگی را نفس بکشم. بارها و بارها از پنجره خانه‌ام

یکی از لذت‌های زندگی‌ام این است که به تماشای بالرین‌های کوچک قرمز رنگی بنشینم که سفره هفت‌سین را زیباتر می‌کنند.

به لحاظ داستانی هیچ چیز ارزشمندی در «نوبت ناتانائیل» دستتان را نمی‌گیرد. اما اگر به کتاب به چشم یک پاورقی مدرن از حسینقلی مستعانِ زمانه نگاه کنید شما درست‌ترین زاویه را انتخاب کرده‌اید.

شخصیت «تئو» در مان «محرمانه میلان» نماد انسان معاصر رانده از اینجا و مانده از آنجاست نه فقط یک افغانستانی و نه فقط یک ایرانی.

پروانگی داستایفسکی از «جنایت و مکافات» شروع می‌شود. در «جنایت و مکافات» است که در آن «وجدان اخلاقی» را در داستانش می‌سازد.

رومن گاری در رمان «زندگی در پیش رو» همان‌قدر که واضح و روشن از تیرگی‌ها نوشته از مهر انسان غافل نشده که مهر نجات‌دهنده است. پایان رمان آنقدرها هم تلخ نیست. بیشتر از تلخ، تکان‌دهنده است.