31 فروردین 1403
Tehran
9 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

مجلهٔ الکترونیک واو

نقد نظام آپارتاید در «زندگی و زمانه مایکل ک»
همه و هیچکس!

«نوشتن، بیدار کردن نداهای معارض و شهامت برقراری دیالوگ با آن‌ها در ضمیر نویسنده است. رسالت نویسنده در متصور شدن آنچه غیرقابل تصور است خلاصه می‌شود.»

این جملات را یکی از اعضای آکادمی سوئد در سخنرانی اهدای جایزه نوبل به «جان مکسول کوتسی» بر زبان آورد.

«جان ماکسول کوتسی» یا «جی. ام. کوتسیا» نویسنده هلندی‌تبار اهل آفریقای جنوبی است که در سال ۲۰۰۳ موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شد. «زندگی و زمانه مایکل ک» یکی از آثار موفق این نویسنده است که در سال ۱۹۸۳ میلادی منتشر و در سال ۱۳۸۳ شمسی به فارسی ترجمه شد. زبان اصلی این کتاب انگلیسی است.

ما در همان سطرهای ابتدایی کتاب با نوزادی مواجه می‌شویم که لب‌شکری به دنیا آمده است. نوزادی که قرار است به شخصیت اصلی کتاب بدل شود و داستان حول محور او بچرخد. او «مایکل» نام دارد. ما هیچگاه به فامیلی کاملش پی نمی‌بریم و تا پایان کتاب او را «مایکل ک» می‌شناسیم.

«مایکل ک» به دلیل نقص‌ ظاهری در یک مرکز نگهداری کودکان دارای نقص عضو بزرگ می‌شود و در پانزده سالگی از آنجا خارج شده و به باغبانی می‌پردازد.

داستان «مایکل» در سال‌های جنگ داخلی آفریقا روایت می‌شود و ماجرای اصلی کتاب از جایی شروع می‌شود که او تصمیم می‌گیرد خواسته مادر پیرش را برآورده کند و او را به زادگاهش ببرد تا باقی‌مانده عمرش را در آنجا سپری کند.

انجام این عمل به دلیل نظام حاکم بر جامعه، جنگ و فقر مایکل با مصائب زیادی همراه است. اتفاقاتی که در نتیجه این تصمیم برای او رخ می‌دهد پیکره اصلی رمان را می‌سازد.ژ

رمان از سه بخش تشکیل می‌شود. در بخش اول و سوم، داستان از زاویه‌دید دانای کل و در بخش دوم از زبان اول شخص روایت می‌شود.

ریتم قصه در بخش اول کند است. این بخش روایت‌محور است و کمتر از گفت‌وگو و حادثه در آن خبری هست. نویسنده در این بخش به شرح شرایط زندگی مایکل می‌پردازد و در همین بخش است که شخصیت مایکل را برای مخاطب شکل می‌دهد و اینجاست که مخاطب پی می‌برد با یک شخصیت عادی مواجه نیست و این، همان متصور شدن امر غیرقابل تصور است.

راوی بخش دوم یک پزشک در یک بیمارستان نظامی است که «مایکل» مدتی در آن نگهداری می‌شود. ریتم روایت در بخش دوم سرعت می‌گیرد. این اتفاق به دلیل شیوه روایت و حضور گفت‌وگوهای بیشتر رقم می‌خورد. نویسنده در این بخش به مخاطب این فرصت را می‌دهد که از نگاه فردی دیگر به «مایکل» بنگرد. از طرفی دیگر گویا راوی این بخش از زبان کوتسیا حرف می‌زند و نظرات نویسنده را پیرامون شخصیتی که آفریده است بیان می‌کند.

در بخش سوم، زاویه‌دید دوباره به دانای کل تغییر می‌کند و ریتم، اگرچه از بخش اول سریع‌تر است، به نسبت بخش دوم کند است.

آنچه در تغییر ریتم این سه بخش مشهود است ارتباط ریتم و القاء کند ذهنی مایکل است. ریتم آهسته بخش‌هایی که دانای کل آن‌ها را روایت می‌کند، به علت نفوذ به لایه‌های ذهنی «مایکل» و آگاه کردن مخاطب از درونیات او کند می‌شود. در حقیقت کوتسیا به طور خلاقانه‌ای ریتم را در راستای شخصیت‌پردازی به‌کار گرفته است.

جی.ام.کوتسیا در اکثر داستان‌هایش نظام آپارتاید آفریقای جنوبی و تبعیض نژادی را به نقد می‌کشد و کتاب «زندگی و زمانه مایکل ک» نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگر چه او هرگز به رنگ پوست «مایکل» اشاره نمی‌کند اما اسارت «مایکل» در نظام آپارتاید غیرقابل انکار است.

مرد کم‌هوش نازیبای قصه کوتسیا در جست‌جوی مأمنی برای زیستن، چیزی به جز کرامت انسانی نمی‌خواهد. او که توان زیستن به شیوه انسان‌های نخستین را دارد و در نهایت قناعت روزگار می‌گذارند، می‌خواهد آنگونه که خود انتخاب می‌کند زندگی کند. او زندگی را به شیوه منحصر به خود می‌بیند اما سایه جنگ و تبعیض دست از سر او برنمی‌دارد و نظام معیوب حاکم بر کشورش او را رها نمی‌کند.

زندگی «مایکل ک» شکل رئالیزه زندگی «جوزف ک» کافکا است. کافکا در داستان «محاکمه» با ساختن فضای سوررئال و سمبلیک منحصر به خود از اسارات انسان به دست نظام حاکم بر جامعه حرف می‌زند و انسانی اسیر در یک سیستم ناعادلانه را به نمایش می‌گذارد.

در هر دوی این آثار، سیستمی تصویر می‌شود که در آن تبعیض و بی‌عدالتی به شکل قانون درآمده‌ است و در قالب قانون به صورت امری طبیعی در جامعه اجرا می‌شود. دستگیری «مایکل ک» به جرم شورش، خنده‌دار است اما ما آن را باور می‌کنیم همانگونه که شرایط غریب «جوزف ک» را باور می‌کنیم و این امر جدا از توانایی نویسندگان این آثار در پردازش موضوع، به این دلیل است که این اتفاقات برایمان آشناست. درواقع جهانی که کوتسیا و کافکا از آن صحبت می‌کنند می‌تواند در هر جغرافیا و در هر تاریخی به‌وقوع پیوندد.

«مایکل ک»‌ای که کوتسیا آفریده است در نوع زیستنش، بی‌نیاز از آب و غذا و تعلقات دنیایی، یادآور «فوسکا»ی کتاب «همه می‌میرند» است و در نوع رفتار و سکوتش پس از دستگیری و به‌ بند افتادن، «مورسو»ی «بیگانه» را به ذهن متبادر می‌کند اما با وجود همه قرابت‌هایش با آدم‌های واقعی و داستانی، غریب به نظر می‌رسد. دور و بعیدی که ما باورش می‌کنیم. تو گویی «مایکل ک» همه است و هیچکس نیست.

 

عنوان: زندگی و زمانه مایکل ک/ پدیدآور: جی. ام. کوتسیا، مترجم: مینو مشیری/ انتشارات: فرهنگ نشر نو/ تعداد صفحات: 224/ نوبت چاپ: ششم.

انتهای پیام/

ارسال نظر