جذابیت این سفرنامه تنها در وقایعی نیست که توسط عالیه خانم روایت شده؛ بلکه شخصیت خود او و نفوذ و حضورش در میان افراد سرشناس جامعه، او را به شخصیتی قابل تامل تبدیل میکند.
او زنی با سواد است، مهارت زیادی در روابط اجتماعی دارد، از وقایع جامعه سر در میآورد و از فعالیتهای اجتماعی زنان دربار درک و آگاهی دارد، بسیار قوی و باکفایت است و رنج سفر و حتی بیماری و تب را بیش از همسفرانش تاب میآورد، سعی میکند گلایههایش را بیشتر بنویسد و کمتر به اطرافیان بیان کند، گاهی غر میزند و کلمات را جوری کنار هم میچیند که حتی تصور او در حال غر زدن هم طنز شیرینی ایجاد میکند.
در قسمتی از سفر از همسفران خود جدا میماند و با درایت و هوشمندی، بحران مالی خود را حل میکند و به تنهایی از عهده سفر برمیآید.
در ابتدای کتاب به نظر میآید عالیه خانوم ـ به دلیل همدلی و همراهی دلسوزانه با همسفرانش ـ پیشکار یا یکی از خدمه کاروان باشد اما کمکم در خلال سفر متوجه میشویم زنی از طبقات بالای اجتماعی است که در میان افراد سرشناس، بسیار مورد احترام است و پس از ورود به دربار ناصرالدین شاه و توقف نهچندان کوتاهش، در امور مهمی مانند وصلت شاهزادهها و دختران اندرونی، تصمیمگیرنده و تاثیرگذار است.
با این حال او کمتر از خود سخن گفته و سوالاتی را در ذهن مخاطب بیپاسخ باقی میگذارد؛ نمیدانیم چند سال دارد، از چه خانواده و طبقه اجتماعی است و چرا همسر و فرزندانش در این سفر همراه او نیستند.
نثر قاجاری، به خودی خود شامل طنازیهای زبانی است، حال آنکه عالیه خانوم شیرازی با صداقت و صراحت کلامش در توصیف کامل افراد، مکانها و استفاده از کلماتی که گاهی غیر عرفی مینماید ـ که البته مشخص نیست این الفاظ، امروز غیرعرفی شناخته میشوند یا پیشتر هم همین جایگاه را داشتند ـ طنز ظریفی ایجاد کرده که تاثیر توصیف موقعیتهای دشوار سفر را در ذهن مخاطب تلطیف میکند.
در این کتاب گاهی با اتفاقاتی خارقالعاده و دور از ذهن روبهرو میشویم؛ ولی آنچه برای مخاطب کشش و جاذبه ایجاد میکند، دقت و ظرافت عالیه خانوم در بیان جزئیاتی است که تصورات ذهنی ما را از وقایع روزگار قاجار و دوران ناصرالدین شاه کامل میکند.
اینطور به نظر میرسد که در بخش اول کتاب که مربوط به سفری از کرمان به مقصد عربستان با نیت حج است، گاهی وقایع تحت تأثیر رنج سفر و خستگی مختصر بیان شده است و همین موضوع خواننده را با هیجان یکسفر پر از حادثه و اتفاقات جدید و عجیب درگیر میکند.
در بخش دوم، با ورود عالیه خانوم به تهران و دربار ناصری، او مجال بیشتری برای مفصل نوشتن پیدا میکند و به این ترتیب، سبک زندگی، رسم و رسوم، نوع معاشرت و حتی سلسلهمراتب معاشرتها خواستگاریها و ازدواجها در آن دوران را به خوبی شرح داده است.
«چادر کردیم رفتیم تماشا» اولین کتاب از مجموعه سفرنامههای زنان قاجارِ نشر اطراف است؛ اولین کتاب از مجموعهای که میتوان به گروههای مختلفی از کتابخوانها توصیه کرد؛ آنها که سفرنامه خواندن را دوست دارند، کسانی که زنانهنویسی را دوست دارند، آنها که به تاریخ علاقه دارند، آنها که به مردمشناسی توجهدارند و حتی کسانی که دوست دارند کتابی پر از هیجان و اتفاق بخوانند توقعشان از کتاب خوب برآورده خواهد شد. پس به نظر میرسد لازم است همه کتابخوانها و حتی کتابنخوانها! حداقل یک بار «چادر کردیم رفتیم تماشا» را بخوانند تا تجربه جدید و به یادماندنی و شیرینی را از مطالعه داشته باشند.
عنوان: چادر کردیم رفتیم تماشا؛ سفرنامه عالیه خانم شیرازی/ پدیدآور: زهره ترابی/ انتشارات: اطراف/ تعداد صفحات: 248/ نوبت چاپ:ششم
انتهای پیام/