شیراز اما در داستاننویسی ما هم جایگاه ویژهای دارد، همانطور که مهدی حمیدی شیرازی و خیلی از دیگر شعرای معاصر هم از شیراز سرودهاند و هنوز هم میسرایند، داستاننویسان بزرگ بسیاری دارد که گاه در دل شهرشان هم داستان خلق کردهاند. همینطور کم نیستند داستاننویسان غیرشیرازیای که دل به این شهر جادویی سپردهاند و در دل آن داستانی را خلق کردهاند که نشان از الهامبخش بودن این شهر برایشان دارد. همان چیزی که نویسندگان زیادی در سراسر جهان درباره استانبول میگویند، و هرچند هم به ناحق نمیگویند، اما باید همهشان را جمع کنیم و بگوییم شما هنوز شیراز ما را ندیدهاید، کمی در سایه کاجهای سعدیه بنشینید، شربت بهارنارنجی، فالودهای، چیزی نوش جان کنید و بعد فهرست شهرهای الهامبخشتان را بهروز کنید!
شیراز ـ نخستین رمان تاریخی ایران
«شمس و طغرا» رمان مهمی است، اولین رمان تاریخی ایران که محمدباقر میرزا خسروی دولتداد یا محمد باقر میرزا دولتشاه، متخلص به خسروی آن را نوشته است. این رمان در سال ۱۲۷۸ خورشیدی (۱۳۲۷ هجری قمری) در سه جلد تحت عناوین شمس و طغرا، طغرل و هما و ماری و نیسی منتشر شده است.
وقایع داستان دوره ۲۴ سالهای از قرن هفتم هجری و عهد حکومت آبش خاتون آخرین اتابک از سلسله سلغریان و دختر اتابک سعد بن ابوبکر در فارس را دربرمی گیرد و داستان در این سالها که مصادف با روزگار فرمانروایی اباقا خان و احمد تگودار و ارغون شاه از ایلخانان مغول است، اتفاق میافتد.
شمس، قهرمان رمان، که نسب از دیالمه میبرد، همراه پدر برای خوشامدگویی به امیر مغول به شیراز آمده است. او در گفتوگویی با نوکرش، خرم، بیزاری خود را از مغولها ابراز میکند. در این میان، خانه سرکرده مغولها آتش میگیرد و شمس، دختر او طغرا را میرهاند. این حادثه آغازی است بر عشق آنها. یکی از شخصیتهای مهم این رمان، سعدی است که مراسم ازدواج دو شخصیت اول داستان را برگزار میکند.
شیراز ـ از کاوش باستانشناسی تا آیین پهلوانی
«سال دوم بود که کاوش «متروپولیتین میوزیوم شیکاگو» نزدیک شیرﺍز، باﻻی تپه «تخت ﺍبونصر» کاوشهای علمی میکرد. ولی به غیر ﺍز قبرهای تنگ و ترش که ﺍغلب ﺍستخوﺍن چندین نفر در ﺁنها یافت میشد، کوزههای قرمز، بلونی، سرپوشهای برونزی، پیکانهای سه پهلو، گوشوﺍره، ﺍنگشتر، گردنبندهای مهرهﺍی، ﺍلنگو، خنجر، سکه ﺍسکندر و هرﺍکلییوس و یک شمعدﺍن بزرگ سهپایه چیز قابل توجهی پیدﺍ نکرده بود.» این چند سطر آغاز یکی از داستانهای مهم صادق هدایت است. داستانی به نام «تخت ابونصر» که نخستین بار در سال ۱۳۲۱ خورشیدی همراه با هفت داستان دیگر در مجموعه «سگ ولگرد» در تهران منتشر شد و محل وقوع ماجرایش اطراف شیراز است. او در این داستان به گفته منتقدان به اندیشههای فروید نظری خاص داشته و نکات جالبی را درباره آدمی و روح او مطرح میکند.
این نویسنده داستان دیگری هم دارد که بسیار مشهور است و مسعود کیمیایی هم بر اساس آن فیلمی ساخته است. داش آکُل یا داش آکَل لوطیِ شیرازی اواخرِ دوره قاجار بوده که آوازهاش با داستان «داش آکل» صادق هدایت در ایران و حتی فراتر از ایران پراکنده شد. سیمین دانشور از هدایت نقل کرده که او بارها به قهوهخانه سر دو میلِ شیراز رفته تا داستانِ «داش آکل» را بنویسد.
داش آکلِ هدایت عاشقِ دختر میشود، ولی ابرازِ عشق نمیکند، و پس از مرگش طوطیای که همدمش بوده، عشقش را لو میدهد و بقیه میفهمند او عاشق مرجان بوده است. این داستان روایتی بسیار ساده دارد اما در ذهن مخاطبان ماندگار شده است.
شیراز ـ اردیبهشت با عطر بهارنارنج
«صبح دوم یا سوم اردیبهشت بود، خورشید مثل غنچه گل شکفت و به شیراز نور پاشید، عطر بهارنارنج سرتاسر کوچهها را پر کرده بود، مستوملنگ و سرشار از لذت دیدار صبح، آماده رفتن مدرسه بودم…» رسول پرویزی بوشهری هم دل در گرو شیراز داشته است و «زار صفر» را اینطور شروع کرده است. این نویسنده را با نخستین و معروفترین مجموعه داستانش «شلوارهای وصلهدار» میشناسیم. البته او فریب سیاست را خورد و از نوشتن فاصله گرفت. اوسالها در مجلات قلم زد و خود را بهعنوان یکی از نمایندگان اصلی تیپ داستانی جمالزاده معرفی کرده بود؛ با اینحال پرویزی نتوانست همراه و همگام با چهرههای تأثیرگذارتر مانند صادق هدایت، بزرگ علوی، و صادق چوبک حرکت کند. پرویزی در آبان ۱۳۵۶ در ۵۸ سالگی در شیراز درگذشت و در حافظیه به خاک سپرده شد.
شیراز ـ روزگار سیاه مردم شیراز
«سنگ صبور» قصه شیراز است، اما تلخ و دردناک، یک قصه شبیه قصههایی که ناتورالیستها مینویسند و در ایران هم صادق چوبک استادش است. رمان در سال ۱۳۴۵ خورشیدی منتشر شده و ساختارش بر اساس تکگویی یا مونولوگ است. تمام شخصیتها در فصولی جداگانه به شیوه راوی اول شخص و به زبان گفتاری حرف میزنند. فن یا صناعت رمان، شیوه جریان سیال ذهن است که جیمز جویس پیشتر در رمان معروف خود اولیس اجرا کرده بود.
احمدآقا شخصیت اصلی این رمان است، که با نگاهی تیزبین، خرافه، جهل و تهیدستی مردم شیراز یا مردم ایران را به تصویر میکشد. تمام رمان و تمام تک گوییها، بازتاب جهان تاریک و خونآلودی است که نویسنده از ایران در سالهای نخستین قرن بیستم تصویر میکند. جنایتکاری بیرحم به نام سیفالقلم در شیراز زنهای صیغهرو را به دام انداخته و میکشد. احمدآقا در نقش معلم و نویسنده گویی ناخودآگاه روایتگر همه این فجایع از زبان شخصیتهای این رمان است.
«سنگ صبور» یکی از آثار معروف چوبک، تصویری سیاه از زندگی آمیخته با فقر مردم شیراز در سالهای حکومت پهلوی است. در بسیاری از بخشهای رمان جهانبینی و نگرش اجتماعی شخصیتها ارائهگر نوعی ابهام دهشتناک از جامعه است، طوریکه فضای رمان را به کابوس هراسآوری بدل میکند که در آن همهچیز در ناامیدی ابدی ساکن مانده و امکان عبور و گذار از آن وجود ندارد.
ناگفته نماند «کفترباز» هم داستان کوتاهی است از چوبک که در شیراز میگذرد.
شیراز ـ سالهای پایانی جنگ جهانی دوم
این رمان را همه میشناسیم، حتی اگر نخوانده باشیمش، که البته بعید است کسی اهل خواندن باشد و نخوانده باشدش. «سووشون» سیمین دانشور در شیراز و در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم رخ میدهد و فضای اجتماعی سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ را ترسیم میکند. به عقیده بعضی از منتقدان، برخی از وقایع تاریخی دهه ۱۳۳۰ مانند کودتای ۲۸ مرداد هم در روند رمان انعکاس داشته است؛ چنانکه یکی از شخصیتهای محوری داستان در روز ۲۹ مرداد کشته میشود.
علت نامگذاری این کتاب، نیز تشابه سرانجامِ یکی از شخصیتهای داستان با سرنوشت سیاوش، قهرمان اسطورهای ایران باستان است. سووشون یا سیاووشان برگرفته از عنوان مراسم سوگواری برای سیاوش است. این کتاب نخستین بار در تیرماه سال ۱۳۴۸ منتشر شد و یکی از پرمخاطبترین رمانهای فارسی در ایران است و برآورد شده تا سال ۱۳۹۵ بیش از پانصد هزار نسخه از آن به فروش رسیده باشد.
نویسنده سرنخهایی برای کشف تمثیلهای موجود در کتاب به مخاطب میدهد تا بتواند ارتباط آن را قهرمانهای مذهبی یا ملی مانند حسین بن علی، سیاوش و یحیی پیدا کنند. دانشور در تمام داستان بر نقش فرهنگ و اختلاف فرهنگی انگلیسیها و ایرانیها اشاره میکند و بهصورت غیرمستقیم میگوید که هر کس سرانجام به اصل و ریشه خود بازمیگردد.
سووشون پایداری در برابر اشغالگر و شهادت در این راه را در درجهای والاتر از مذهب، عشق، علایق شخصی و خانواده میستاید. اگرچه این راه با کشتهشدن شخصیت محوری داستان ناکام میماند، اما نویسنده در پی انتقال این مفهوم است که نسل یا نسلهای آینده موفق به ادامه راه ظلمستیزان و روشنفکران خواهند شد. اشاره نویسنده، به تفکرات و احساسات ضداستعماری و غربستیزانهای است که میتوان اثر و دامنه آن را در دهههای بعد در شکلگیری انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ مشاهده کرد.
شیراز ـ با لهجه کودکی
داستان بلند «از روزگار رفته حکایت» یکی از داستانهای ابراهیم گلستان است و با زبانی کودکانه و با لهجه شیرین شیرازی روایت میشود و بعد از پیروزی انقلاب هم در در قالب کتابی جدا با همین عنوان از طرف نشر بازتاب نگار منتشر شده است.
«از روزگار رفته حکایت» پسر نوجوانی به نام پرویز از خانوادهای مرفه و آبرودار شهر و یکی از خدمتکاران آن خانه به نام بابا است. بابا که مشدی اصغر نام داشت به گفته راوی خانواده برای نگهداری برادر راوی وارد خانواده شده است حالا خدمتکار پرویز است و او به دلیل رابطه نزدیکی که با او داشت هنوز پس از سالها گذر زمان در خاطره پرویز مانده است. پرویز حالا بعد از گذشت سالیان سال از آن روزها به روایت آن روزگار رفته میپردازد.
گلستان همواره در آثار خود به مسایل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی از رهگذر داستان میپردازد این کتاب نیز روایت یک خانواده در روزگار پهلوی اول است. روایتهای تاریخی شورشها، تغییرات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی در بستری خانوادگی و از زاویه دید یک پسر بچه روایت میشود. انتخاب راوی پسر بچه این امکان را میدهد که او تنها مانند یک دوربین باشد و به گزارش آنچه میبیند بسنده کند و به دلیل اینکه سواد و دانش تجزیه تحلیل سیاسی ندارد ما شاهد قضاوت او نیستیم. با توجه به اینکه پرویز نگاهی کودکانه به مسائل دارد و بدون تامل از کنار ماجراها میگذرد، تامل در رویدادها و تجزیه و تحلیل آنچه میگذرد، به عهده مخاطب است.
شیراز ـ بینام شیراز
در فضاهای داستانی عجیب و وهمآلود ابوتراب خسروی، نمیشود دنبال یک شهر مشخص گشت، هرچند میدانیم داستان کوتاه «دهان دوخته» در شیراز و شاهکار او «اسفار کاتبان» در فسا میگذرند، اما مکانها هم مثل اتفاقها جادویی هستند و با منطق داستانهای سورئال و سیال ذهن پیش میروند. اما خودش میگوند هرچه نوشته تحت تأثیر شیراز است. این نویسنده متولد شهر فساست و سالهاست در شیراز زندگی میکند. او میگوید: شیراز یک بستر فرهنگی بالنده است که تولید فرهنگ و تولید هنر منتج به فرهنگ میکند. نویسنده «رود راوی» با اشاره به حضور و زیست تعداد قابلتوجهی از نویسندگان و هنرمندان در شیراز، میافزاید: دلیل این اتفاق، وجود یک بستر فرهنگی از دوران کهن تاکنون در این شهر است. رابطه زادگاه و زیستگاه نویسنده با نویسنده، مانند رابطه ظرف و مظروف است و در واقع، هر دو روی سکه است و نمیتوان آن را از نویسنده و هنرمند تفکیک کرد.
شیراز ـ حافظیه
شهریار مندنیپور هم از آن نویسندههای اهل شیراز است که انگار اصلا خود شیراز را مینویسد. در داستانهای او حتی اگر آدرس شهر به ما داده نشود، ناخودآگاه حس میکنیم در شیراز هستیم. با اینحال او در بسیاری از داستانهایش هم به ما آدرس دقیق داده است، از محل حفاری در تخت جمشید و اطرافش تا داستان معروفش «شرق بنفشه». این داستان روایت عشقی است که به رموز خاص خودش پیش میرود. در داستان با کتابهایی مواجه میشویم که حروف رمزیِ نامههای میان ارغوان و ذبیح در آنها نوشته شده است و راوی داستان بهرغم مخالفت خانواده ارغوان، در پی یافتن راهی برای رسیدن به اوست؛ از فرار گرفته تا خودکشی. و داستانهای بعدی هم بهطور غیرمستقیم به خفقان حاکم بر جامعه اشاره دارد تا جاییکه باورهای سیاسی و اجتماعی خانوادهها را تحتالشعاع قرار داده است. در چنین شرایطی، عشق تنها جای امنیست که شخصیتهای داستان به آن پناه میآورند: ذبیح بیمِ آن دارد که زمانْ عشق را کهنه کند، نامه های سربهمُهر میان خود و معشوقهاش در «غزلیات شمس» رمزگشایی میشود، و با «آناکارنینا» حرفهای دلش را به ارغوان میزند.
شیراز ـ ماجرای یک جنایت
کتاب «خانهای در شیراز» نوشته آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستانهای جنایی و ادبیات کارآگاهی است. کریستی با نام مستعار مِری وستماکوت، داستانهای عاشقانه و رمانتیک هم نوشته است، ولی شهرت اصلیاش به خاطر ۶۶ رمان جنایی اوست.
«خانه ای در شیراز» به بررسی رویداد مرموزی در شهر شیراز میپردازد. این رمان داستانی در مورد پرونده خانم ثروتمندی به نام رایمر است که پسرش را گروگان گرفته و او را تهدید کردهاند. هواداران ادبیات پلیسی و معمایی میدانند آگاتا کریستی، سه بار به ایران سفر کرده بود. یکی از داستانهای آگاتا کریستی «خانهای در شیراز» نام دارد که به بررسی رویداد مرموزی در شهر شیراز میپردازد. آگاتا کریستی در زندگینامهاش درباره شهر شیراز و زیباییهای آن نوشته: «خوب یادم هست که شیراز چقدر قشنگ بود. باغهای شیراز مثل یک زمرد سبز خالص بودند که رگههایی از خاکستری و قهوهای را در خود جای داده بودند. شیراز یک زمرد سبز زیباست!»
کتاب «خانهای در شیراز» یکی از مجموعه داستانهای آگاتا کریستی است که نام اصلی آن «parker pyne investigate» یا «تحقیقات پاکر پاین» است و در سال ۱۹۳۴ منتشرشده است. این مجموعه ۱۲ داستان دارد که نام یکی از آنها «خانهای در شیراز» است و جنایتی را روایت میکند که در ایران اتفاق افتاده است. مترجمان ایرانی برای ایجاد جذابیت بیشتر برای مخاطب فارسیزبان نام این تک داستان را روی کل مجموعه گذاشتهاند.
در این مجموعه داستان برخلاف سایر داستانهای کریستی خبری از کارآگاههای معروف نیست و پارکر پاین است که ماجراهای مختلفی را حل میکند. او در این کتاب به سرزمینهایی مانند دمشق، بغداد، ایران و مصر سفر میکند و در هر شهر با ماجرای متفاوتی روبهرو میشود.
کتاب «خانهای در شیراز» توانست توجههای زیادی را به خود جلب کند و به چندین زبان مختلف برگردانده شد اما کریستی دیگر از پارکر پاین در داستانهایش صحبت نکرد و این آخرین مجموعه داستان با حضور این کارآگاه خصوصی جذاب است.
شیراز ـ نیم قرن گذشته
«گهواره دیو» هنوز منتشر نشده، اما به نظر میرسد یکی از کارهای جذاب اکبر صحرایی باشد و جا دارد از همین حالا بگوییم منتظرش باشید. «گهواره دیو» مجموعهای از داستانهای بومی شهر شیراز است که در بازه زمانی خاصی مطرح شده و به رویدادهای نیم قرن اخیر شهر شیراز پرداخته است. این کتاب داستانهایی در حوزه پیش از انقلاب اسلامی تا روزهای پس از انقلاب دارد و همچنین قصههایی از هشت سال دفاع مقدس را نیز در بر دارد، در این اثر رویدادهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خصوصا آداب و رسوم مردم شیراز در آن برهه زمانی مطرح شده است.
آنطور که صحرایی گفته، کتاب «گهواره دیو» در ۲۵ فصل نوشته خواهد شد البته اکنون ۱۲ فصلش به طور کامل نوشته شده و بقیه فصلها در حال بازبینی و تدوین نهایی است، این اثر ۲۵ فصل جذاب و خواندنی دارد که اطلاعات فراوانی را برای مخاطب به همراه دارد.
انتهای پیام/