جهان کتابخوانها یک سری اسلوب و آیین نانوشته دارد که همه کتابخوانها تا آخرین قطره خون به آن پایبندند. قلم و کاغذ بردارید که میخواهم یادتان بدهم چگونه یک کتابخوان حرفهای باشید.
اگر هنوز یک کتابخوان تازهکار هستید باید دو نکته را مد نظر داشته باشید:
اول آنکه کتابخوان حرفهای شدن به این راحتیها که فکر میکنید نیست و هر کسی نمیتواند از پیچ و خم این مسیر به سلامت عبور کند.
دوم اینکه به هیچ عنوان نباید کتابی را که از دیگران به امانت گرفتهاید پس بدهید. شما باید کتاب امانتی را سالها نزد خود نگه دارید. خیلی سخیف و سبک است که آدم کتاب مردم را سریع پس بدهد. اگر احیانا دیدید جایتان را تنگ کرده و مجبورید پسش بدهید حداقل چند لک آبگوشت و قرمه سبزی رویش بیندازید یا گوشه صفحات را مثلثی تا کنید تا صاحب کتاب بداند شما آنقدر مشتاق خواندن بودهاید که حتی موقع غذا خوردن هم بیخیال آن نشدهاید، تا دفعات بعد هم بهتان کتاب امانت بدهد.
پس از رعایت این نکته میتوانید وارد مرحله اول بشوید که «کرم کتاب» یا «Book worm» شدن است. در این مرحله باید چند خروار کتاب بخرید. خواندنشان آنقدری که فکر میکنید مهم نیست. فقط بخرید و قفسه پر کنید. فرصت ناب نمایشگاه کتاب تهران را از دست ندهید. کرم های اصیل با چمدان به آنجا میروند. در این مرحله شما بخش اعظم پرستیژ کتابخوانی را به دست آوردهاید و در اذهان عمومی فردی فرهیخته و خردمند به نظر میآیید. سعی کنید روی کتابهای خود غیرت داشته باشید و حداقل به تازهکارها امانتشان ندهید چون خودم همین الان بهشان گفتم کتابتان را پس ندهند. البته معمولا حرف گوش نمیکنید و چندین بار از این بابت که کتاب دادهاید و جگر زلیخا تحویل گرفتهاید، زخم میخورید.
گذر از این مرحله همت بالایی میطلبد. خیلیها تا آخر عمرشان همچنان کرم باقی میمانند. آنها که تفکر بیشتری کردهاند و چندتایی از آن خروار خریداری شده را خواندهاند به مرحله بعد میروند و «لارو کتاب» میشوند.
لارو های کتاب از بند ظواهر آزاد شدهاند و به معانی و مفاهیم گرویدهاند. آنها از این جهت لارو نامیده میشوند که درون خود پیلهای ساختهاند تا آن کرم خزنده محدود به خاک را به پروانهای تبدیل کنند که از بال زدنش، آن طرف دریاها طوفان به پا شود. مرحله بسیار سختی است و ضریب خطای بالایی دارد. برای لارو بودن باید اندیشههای مختلف را بررسی کنید و خط فکری منحصر به خودتان را بسازید. قرار است توی این خط فکری صاحب نظر بشوید و چون به این بینش رسیدهاید که قرار نیست از همه چیز سر در بیاورید، در مواقع نیاز از صاحبان نظر سایر خطوط هم کمک میگیرید. لاروها اگر در نهایت موفق بشوند آن پروانه لامصب را بسازند و پیله را پاره کنند، گنجینههایی خلق میکنند برای لاروهای بعدی. گاها حتی میگویند:
بردار کتاب از برم و جام می آور
تا آنچه که در جمع کتب نیست بجویم
از پیج و خم علم و خرد رخت ببندم
تا بار دهد یار به پیچ و خم مویم1
من آن قدر از گود پروانگی فاصله دارم که حتی نمیگویم لنگش کن. بروید از خودشان بپرسید در جهان بعد از پروانه شدن چه خبر است؟
همانطور که دیدید دانایی مسئولیت دارد. علاوه بر آن امروزه با تبدیل شدن کتاب به کالای لوکس و با این قیمتهای کهکشانی، انصافا صرف در نادانی است. حالا مثلا انسان هیچ وقت نفهمد داستایفسکی بعد از چاق کردن چپقش چه آشی برای استپان تروفیموویچ ورخاوینسکی نیهیلیست پخته. چی از آدم کم میشود؟ هیچ. چی از آدم کم نمیشود؟ چیزی حدود دویست هزار تومان وجه رایج مملکت.
در پایان لازم به ذکر است، چون قدیم کتاب تنها ابزار فراگیری بوده، فرهیختگان لزوما کتابخوان بودهاند. اما امروزه با وجود این همه ابزار ارتباطی و کانال تلگرام و نینی سایت و… واقعا لازم نیست حتما کتابخوان باشید تا پروانه شوید. ببینید مردم از همین کانالهای تلگرام به چنان درجاتی رسیدهاند که کرونا را با بخار جوش شیرین و لیمو درمان میکنند. آن وقت ما اینجا داریم سر قیمت و تعداد کتاب چک و چانه میزنیم.
چنانچه نکتهای در این باب به نظرتان میرسد با ما در میان بگذارید.
پانوشت:
1ـ امام خمینی (ره).
انتهای پیام/