مجله الکترونیک
نویسنده
«آنجا که زنبقها میشکفند» و دردسرهای یک نوجوان
ورا و بیل کلیور نویسندگان این کتاب را باید از آن دسته نویسندهها دانست که بهدنبال تجربههای جدیدند و خودشان هم از دل تخیلاتشان به جهان رنگرنگ داستانهایشان سفر میکنند. لابد از همین جهت بوده که آنها برای توصیف بهتر کوهستانی که داستان در آن اتفاق میافتد، به این منطقه سفر کردهاند و مدتی را […]
آموزش شکرگزاری در سفر با گنشجک
خداوند قدرت مطلق است و تسلیم خواسته خدا بودن در زندگی، آرامش عجیبی به آدمها میدهد که تحمل دنیا و اتفاقهایش را آسان میکند. البته تسلیم خواست خدا بودن هیچ منافاتی با درخواست داشتن از خداوند بزرگ ندارد. تسلیم بودن در مقابل خواست و اراده خداوند یعنی نداشتن احساس نگرانی برای اجابت خواسته و حاجت […]
تمرین اتحاد و با هم بودن با زبان نمایش
کودکان عاشق بازی کردن آن هم به صورت دستهجمعی و گروهیاند و دوست دارند خودشان را جای شخصیتهای مختلفی بگذارند و از زبان آنها حرف بزنند و خودشان را جای حیوانات یا اشیا بگذارند و اصطلاحا با آنها همذاتپنداری کنند. نمایش میتواند برای کودکان علاوه بر خود موضوع نمایش که با هدف انتقال یک پند […]
«مهدکودک گربهها» و پاسخ به سوالات بچهها
در کتاب «مهدکودک گربهها»، در یکی از شعرها، گربه پرهای جوجه را کنده است و او به فکرش میرسد که از مادرش بخواهد تا چند پر از داخل متکا در بیاورد و به او بدهد تا با چسب مایع پرها را به جوجهاش بچسباندکه جوجهاش مثل قبل شود و دیگر ناراحت نباشد و غصه نخورد. […]
«مهاجران و پناهندگان»، جوابی برای پرسشها
داستانها و رمانهای بسیاری درباره مهاجرت نوشته شده است که گاه تجربه شخصی نویسنده در آن آورده شده است که بهخوبی تمام احساسات، سختیها و فراز و نشیبهایی را که ممکن است برای هر فرد در طول سفر و بعد از رسیدن به مقصد اتفاق بیفتد، روایت کرده است. همینطور از آنجایی که مهاجرت و […]
همیشه «از کوزه برون همان تراود که در اوست» درست نیست
مترسکی که با دستان کشاورز ساخته و متولد شده است و کشاورز برای هرچه زشت و وحشتناکترشدنش از هیچ چیزی دریغ نکرده است. با کوبیده شدن پای چوبی مترسک در خاک سفت کارش در دل مزرعه آغاز میشود. با وجود این، خود مترسکِ داستان، برعکس ظاهرش دل مهربانی دارد و با دیدن هر زیبایی کوچکی […]
پرواز تخیل بچگانه با تصاویر کتاب
قصه از این قرار است که موشی به دنبال یک جای خوب برای خوابیدن میگردد. وقتی با خوشحالی به یک لنگه کفش یا یک قوطی خالی و یا حتی یک سبد پر از لباس میرسد، با خودش فکر میکند جای خوب برای خوابیدن را پیدا کرده؛ اما کمی که میگذرد متوجه میشود آن جای خواب […]