آموزش مهارت دستشویی رفتن با یک کتاب

رقابت نفس‌گیر با رقیب بدبو!

06 آذر 1401

نه اینکه استنلی نخواهد. گاهی مهارکردن جیش و پی‌پی سخت می‌شود. بازی همه فکروذکرش را به خودش مشغول می‌کند و درست وقتی که فکرش را نمی‌کند، جیش و پی‌پی از راه می‌رسند و لباس استنلی کثیف می‌شود. گاهی از دستش در می‌رود که باید سریع‌تر و زرنگ‌تر و شجاع‌تر از جیش و پی‌پی باشد.

این‌طوری می‌شود که مامان استنلی هم احساس مسئولیت می‌کند و استنلی را در این رقابت نفس‌گیر تنها نمی‌گذارد. انصاف هم نیست! جیش و پی‌پی یک طرف و استنلی هم یک طرف؟! آن‌هم با این‌همه بازی‌های مختلف که دور استنلی را گرفته‌اند و حواس برایش نمی‌گذارند؟ بالاخره یک روز باید این کار انجام می‌شد و هیچ‌وقت دیر نیست برای اینکه مامان آدم بیاید توی تیم بچه‌اش و کمک کند که جیش و پی‌پی توی امتیاز گرفتن از بچه خوشگل و تپلی و تودل‌برو جلو نزنند.

 هرچی نباشد، مامان طرف استنلی است و تمام سعی‌اش را می‌کند تا استنلی برنده بشود و جیش و پی‌پی هم بروند به همان جایی که باید بروند، نه توی شلوار استنلی قهرمان!

این لُب حرفی است که جولیا کوک و لورا یانا در کتاب «زرنگ‌تر از جیش و پی‌پی» زده‌اند. کتاب دیگری از نشر نردبان که ابتدایش یادداشتی است از جولیا کوک خطاب به پدر و مادرها و معلم‌های ایرانی که به «نگاه کردن به مسائل از نقطه دید کودک» تأکید می‌کند.

 این کتاب مختص گروه سنی الف است و موضوعش مهارت‌آموزی رفتن به دستشویی است.

نویسنده این کتاب را از زبان استنلی به نگارش درآورده و از این حیث، خواسته تا با ایجاد همذات‌پنداری، احساس و توجه کودک را بیشتر و بهتر جلب و تحریک کند. آن‌طور که روان‌شناسان و متخصصان کودک می‌گویند، پیش‌فرض نانوشته نویسنده هم این است که استنلی از جهت رشد فیزیولوژیک به مرحله‌ای رسیده که بتوان دادن آموزش دستشویی‌رفتن را آغاز کرد. موضوع مهم در اینجا، «ناقلا»شدن جیش و پی‌پی است که استنلی با اینکه یک «توالت‌رو حرفه‌ای» است، اذعان دارد که یک‌روزه نمی‌شود در نگه‌داشتن خودش ماهر بشود.

البته استنلی یک «راز» دارد که به بچه‌ها می‌گوید. راز استنلی خیلی مهم است و بچه‌های شنونده قصه چون این یک «راز» است، از اینکه استنلی با آن‌ها درمیان بگذارد، در خودشان احساس اهمیت می‌کنند و از رازنگهداری هم مثل یک بازی لذت می‌برند.

راز استنلی این است که باید زرنگ‌تر از جیش و پی‌پی باشی! و با به‌کاربردن کلمه مثبت «زرنگ» و ایجاد حس رقابت با جیش و پی‌پی (زرنگ‌تربودن) مشوق کودک در کسب مهارت می‌شود.

کوچولوی قصه‌گو، داستان خودش را می‌گوید که همیشه با گفتن جیش ندارم، پی‌پی ندارم، می‌خواسته تا لحظه‌ای از بازی‌کردن منصرف نشود و سر آخر هم وقتی کار از کار می‌گذشته با پرسش مادرش و تشویق پدر که از او می‌خواسته سعی خودش را بکند که این‌جوری نشود، روبه‌رو می‌شده است. البته که پدر و مادر استنلی فقط نقش حمایتی و تلنگر زدن دارند، نه تنبیه و سرزنش. برای همین استنلی و بچه‌هایی که به قصه‌اش گوش می‌کنند، احساس ناامن‌شدن یا فقدان پناه و امنیت نمی‌کنند.

از طرف دیگر، حالا که به یاد می‌آورد، ماجرا برای خود او هم دلچسب نبوده. بوی بد اذیتش می‌کرده و باید لباسش را عوض می‌کرده. روبه‌روشدن کودک با جنبه‌های ناخوشایند جیش‌کردن توی شلوار، چنانچه آگاهانه باشد و حس ناخوشایند‌بودن نتیجه در درون کودک ایجاد شود، به تسریع روند کسب مهارت و عادت رفتن به دستشویی کمک زیادی می‌کند. روان‌شناس‌ها می‌گویند بهترین زمان برای آموزش توالت‌رفتن وقتی است که اولاً کودک شما نسبت به عمل فیزیکی ادرارکردن یا مدفوع‌کردن خودش آگاه شود و اظهار کند که الان دارد جیش می‌کند یا پی‌پی می‌کند. ثانیاً و مهم‌تر وقتی که از خیس‌شدن یا آلوده‌شدن پوشک یا لباسش ابراز ناراحتی کند.

استنلی در این داستان، حس درونی بچه‌ها را به سمت آگاهی درباره ناخوشایندی خیس‌شدن یا آلوده‌شدن لباس و پوشک می‌برد.

و… موقع آن می‌شود که مامان تیم دونفره خودش و استنلی را مقابل تیم جیش‌ها و پی‌پی‌ها تشکیل بدهد. اینکه استنلی از طرف والدش مورد حمایت قرار می‌گیرد، به بچه حس امنیت می‌بخشد و از آنجا که در قالب «بازی جدید: توالت‌رفتن استنلی» از آن رونمایی می‌‌کند، می‌شود کلی هم سرگرم‌کننده باشد.

مامان استنلی یک لوح نمایشگر نتایج رقابت‌ها برای او می‌کشد. در یک ستون باید بردهای جیش ثبت شود، یک ستون برای بردهای پی‌پی است و یک ستون هم پیروزی‌های استنلی را ثبت می‌کند. هرقدر دفعات بیشتری اتفاق بیفتد که استنلی نگذارد جیشش ناقلا یا پی‌پی‌اش بداخلاق بشود و آن‌ها را به توالت برساند تا بروند سر جای خودشان توی توالت، ستاره‌هایی که مامان در ستون استنلی می‌چسباند، بیشتر می‌شود. مامان توی تیم پسرش است؛ اما تأکید می‌کند که مسئول تیم خود استنلی است. او هم با درنظر گرفتن ستاره‌های برچسب‌دار طلایی، بردن را برای استنلی شیرین می‌کند و هم حس مسئولیتش را تحریک می‌کند و با احترام‌گذاشتن و بزرگ‌کردن شخصیت استنلی او را به‌سمت خودارزشمندپنداری و عزت‌نفس سوق می‌دهد.

مامان هم روی لبه‌های توالت یک حلقه رنگارنگ با نقاشی‌های زیبا می‌گذارد که جای استنلی موقع نشستن روی توالت برایش جذاب و راحت باشد، هم در مدت زمانی که استنلی روی توالت می‌نشیند تا جیش و پی‌پی‌ها را شکست بدهد، برایش کتاب می‌خواند تا حوصله‌اش سر نرود و از شنیدن قصه‌های شیرین مامانش لذت ببرد.

استنلی یک بازی جالب دیگر هم می‌کند. وقتی بازی تمام می‌شود و استنلی برنده می‌شود، مامان اجازه می‌دهد با دست‌های کوچولویش دگمه سیفون را بزند و نگاه کند که چطور فشار آب پی‌پی‌ها را با خودش می‌برد. علاوه بر چسباندن ستاره در ستون استنلی، زدن سیفون هم ترفند دیگری است که مادر برای تشویق استنلی به کار می‌گیرد و این‌طوری انگیزه پسر کوچولو برای غلبه بر جیش و پی‌پی بیشتر و قوی‌تر می‌شود.

و به این ترتیب، او دیگر گول نمی‌خورد و برنده همیشگی این بازی مهیج، کسی نیست، جز استنلی!

 

عنوان: زرنگ‌تر از جیش و پی‌پی/ پدیدآور: جولیا کوک و دکتر لورا یانا، مترجم: هایده عبدالحسین‌زاده/ انتشارات: نردبان/ تعداد صفحات: 36/ چاپ: اول(۱۳۹۸).

انتهای پیام/

بیشتر بخوانید