مجله الکترونیک
روایتی از رفاقت و شهر و شبنشینی
نورهای شهر مانند نقاشیهای اکسپرسیونیستی شد و فکر کردم چطور میشود توصیف کرد که نورها شبیه نقاشیهای اکسپرسونیستی شده بدون آنکه بگویی نورها شبیه نقاشیهای اکپرسیونیستی شده؟
قرن نو ـ سالی که 1400 نبود 1300 بود!
آقا از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان که من و ابراهیم بیک هر روز و هر شب باهم نقل و ماجرا داریم. او در ادامه سفرش به کلبه محقر ما رسید و کنگر خورد و لنگر انداخت اما بیانصاف کلمهای هم از من و اینهمه قهوه و تنقلات که به خیکش ریختم در […]
قرن نو ـ میدانستید هنرمند و طبیعت به هم شبیه هستند؟
بگذارید یکجور دیگر بگویم. از قدیم، از زمانی که نمیدانیم دقیقا چه زمانی بوده، همه از عشق گفته و نوشتهاند، بعضی آثار و حرفهایی که دربارهاش خلق شده باقی مانده و برخی دیگر نه. هیچکس خالق عشق نیست اما همه از عشق مینویسند. آیا عشق تکرار میشود؟ نه. ممکن است ما تفسیر و اثرهای تکراری […]
قرن نو ـ چطور سراغ متون کهن برویم؟
ـ اولین نکتهای که باید بدانیم این نکته است که کتابهای قدیمی، مطالبشان، برخلاف اسمشان قدیمی و بهدرد نخور نیست. حتی در علوم عملی مثل پزشکی هم تازگیها دوباره بازگشت به آثار قدیمی دارد مد میشود و نوبل پزشکی ۲۰۱۵ را به گروهی که از طب سنتی چینی یک درمان مدرن پیدا کرده بودند دادند، […]
قرن نو ـ برای همه سبزه سبزکنندگان و سبزنکنندگان
بعد از مرور همه این فکرها اما با خودم دو دوتا چهارتا میکنم. از نوع اقتصادیاش را که یاد نگرفتهام، اما میتوانم این تحلیل حسنه ریاضیات را بیاورم به دیگر ساحتهای زندگی و مثلا با صدای بلند از خودم که دارد خسته و کوفته و مثل همیشه خوشحال چای کیسهای را میاندازد توی لیوان بپرسم […]
قرن نو ـ روایتی از نوروز کرونایی در دیار غریب
مامانجون و پدرجون کل اسفند را چشم به راه بودند. مدام تماس میگرفتند و تشویقمان میکردند که کارها را زودتر راستوریس کنیم و شده یک روز زودتر راه بیفتیم به سمت بابل. پروژه بزرگ دیگر روزهای آخر اسفندمان، بستن بار بود. یک صندوق عقب ماشین بود و کل وسایل مورد نیاز خانواده شش نفری برای […]
قرن نو ـ ماهی قرمز که تحلیل نداره!
شما باید درون مایع مغزی ـ نخاعی من باشید تا این تعداد ماهی قرمز را درک کنید. شاید برای شما ماهی قرمز فقط یک تعریف داشته باشد و همهشان شبیه هم باشند اما برای من و هم نسلانم ماهیهای قرمز برای خودشان تفسیرنامهای دارند و شجرهنامهای و حتی طبقه زیستی! نسلهای قبل و بعد من […]
«درویشخان» عاشقانهای درباره موسیقی است
آدمیزاد است دیگر، دلش میخواهد نیازهای دلش را برطرف کند و من نمیدانم، هنوز نمیدانم که چرا این نیاز فطری در انسان آنچنان مغضوب علمای دین قرار گرفته که موسیقی و موسیقیدان را جزء بدترین و مضرترین موجودات عالم دانستهاند. درست مثل حاجی بشیر که در یکی از بدترین دورههای خفقان اجتماعی و مذهبی با […]
قرن نو ـ روایت یک رسم شمالی در «چهارشنبه سوری»
آن روز عطرِ خوش سبزیهای محلی در خانه پیچید و غذاها کمکم آماده شد، من چشمم به در بود. منتظرِ آمدن خاتون بودم. شاید باورش سخت باشد اما من واقعا فکر میکردم در خانه باز خواهد شد و خاتون پا درون حیاط میگذارد. نمیدانم چرا اما واژه خاتون، برایم مساوی بود با زنی بالابلند، با […]
تصویری از جامعه از هم گسیخته امروز در «نوبت ناتانائیل»
به لحاظ داستانی هیچ چیز ارزشمندی دستتان را نمیگیرد. اما اگر به «نوبت ناتانائیل» به چشم یک پاورقی مدرن از حسینقلی مستعانِ زمانه نگاه کنید شما درستترین زاویه را انتخاب کردهاید. پاروقی که به درد یک ستون در روزنامه میخورد و بعد پیچیدن سبزی در آن. آنجا که قلندران پیژامهپوش دور هم جمع میشوند، دودی […]
روایتی از زبان یکی از دخترانی که قربانی جنگ شد
عشق همین است گاهی بین آدمهایی اتفاق میافتد که اصلاً انتظارش را ندارند. خودش هم نمیدانست چه شد که اینطور دلتنگ محمدحسین میشد تا اینکه روز خواستگاری به او گفت: «رفتم مشهد از امام رضا خواستم از توی دلم بیرونت کنه نشسته بودم گوشه رواق که سخنران گفت: اینجا جاییه که میتونن چیزی که خیر […]
«ماتی خان» و روایت یک اعتراض
«ماتی خان» روایت یک اعتراض است، اعتراض قبیلهای که قصد ندارد اجازه دهد زیر چرخدندههای مدرنیته وارداتی رضا پهلوی و نامردمی ماموران دولتی له شود و فرهنگش دیگرگونه شود. رمان راوی سالهای ابتدایی حکومت پهلوی اول است؛ راوی تمام کوتاه آمدنها و نرمشهای ماتی خان و اهالی قبیله برای داشتن زندگی آرام، که البته نصیبشان […]
«آبنبات هلدار» روایتیست از دههای عجیب در تاریخ معاصر
دهه شصت از آن مقاطع زمانی است که در میان دهههای معاصر ایران بیش از هر مقطع دیگری واجد مولفههای متعدد و متنوع پژوهشی بوده است. دههای که بلافاصله پس از انقلاب سال 57 از راه میرسد آن هم در حالی که در آن یکی از عجیبترین و طولانیترین جنگها در جریان بود. «آبنبات هلدار» […]
«محرمانه میلان» حکایتگر تضاد میان غرب و شرق است
مهاجر، با سردرگمی در فرهنگ کشور میزبان دچار اختلال هویت میشود؛ گویی از فرهنگ خویش گسیخته است، اما به فرهنگ کشور میزبان نیز هنوز تعلقی ندارد؛ بنابراین، برای یافتن هویت حقیقی خود، همواره در تکاپوست. فرد مهاجر، با دیدن و شنیدن آنچه در کشور میزبان میگذرد، دچار شوک فرهنگی، تزلزل شخصیتی و دوگانگی اندیشگانی میشود. […]
روایتی از تولد تا شهادت در «ماه همراه بچههاست»
محمد ابراهیم در شهرضا بزرگ شد و طبق گفته برادرش از همان کودکی در مشی و سلوک رفتارش متفاوت از آنها بود. «من و ولیالله خیلی شیطانتر از ابراهیم بودیم. خاطرم هست که توی دبستان به ما شیر میدادند. یک دیگ پر از شیر به عنوان کمک تغذیه. من و یکی دوتا از بچهها دیگ […]
کتابی که ناشران راضی به انتشارش نمیشدند
آرتور کانن دویل، پیش از این که به عنوان نویسنده شناخته شود، در جنوب انگلستان به پزشکی مشغول بود اما تعداد کم مراجعان و علاقهای که به نوشتن داشت او را ترغیب میکند تا رمان کوتاهی بنویسد و اینگونه ماجراهایش شروع میشود. داستانی که در این کتاب دنبال میکنیم به قرار زیر است: «دکتر واتسن که […]
«جنایت و مکافات» نقطه پرواز داستایفسکی است
رنج در ادبیات داستایفسکی رسیدن به نقطه اوج است. عیش مدامش درد است و نگاهش به انسان. انسان در ادبیات داستایفسکی غایت و هدف است و او را در جایگاه بالایی میبیند. در مقام سختترین انتخابها میگذاردش و بعد خودش روی چهار پایهای مینشیند و به کنشها و انتخابهای تصویری که خلق کرده است، نگاه […]