مجله الکترونیک
روایتی از رفاقت و شهر و شبنشینی
نورهای شهر مانند نقاشیهای اکسپرسیونیستی شد و فکر کردم چطور میشود توصیف کرد که نورها شبیه نقاشیهای اکسپرسونیستی شده بدون آنکه بگویی نورها شبیه نقاشیهای اکپرسیونیستی شده؟
معجزه در همین زندگیهای معمولی است
«رگ و ریشه» ترجمهای ضمنی از عنوان «the brotherhood of the grape» است که در 1977 منتشر شده است. نویسنده در این کتاب بر روی یکی از حساسترین روابط جهان هستی دست میگذارد. رابطهای که از ابتدای خلقت بشر تا کنون بار درام عمیقی را حمل کرده است. این رابطه برای برخی یک خاطره تلخ […]
تصویری ملموس از رنج در «عاشقی به سبک ونگوگ»
«عاشقی به سبک ونگوگ» در دو خط داستانی پیش میرود. اما این خطوط موازی اصلا با هم خوب تنیده نمیشوند و کلمات کتاب مثل ذرات جدا از همِ معلق مانده در اتمسفرند. همین یک دست نشدن و گم شدن سر رشته در پیش رفت و ادامه رمان سبب میشود که علیرغم نثر خوب، مخاطب رمان […]
روایت یک شهروند عراقی از جنگ ایران و عراق
سید عباس موسوی که دلش نمیخواسته برادر مسلمان، برادرش را به خاک و خون بکشد؛ دلش نمیخواسته شیعه روی شیعه اسلحه بردارد. همان طور که در صفحه 101 کتاب میخوانیم: «از خط که دور شدم دیگر سر و صدا ها کمتر و کمتر میآمد. اصلاً انگار همه چیز متوقف شد. انگار همه کشته، مجروح یا […]
«جواهر مصری» تجربه مصر عهد باستان را برایتان زنده میکند
نویسنده در داستان، یک شخصیت بیاطلاع (به اسم پونتی) قرار داده تا شخصیت اصلی یعنی آسیه، بتواند داستان را برایش روایت کند. این روش، راه حل نسبتا خوبی برای پیش بردن داستانهای تاریخی است؛ به شرطی که دیالوگها، در همان مسیر داستانی بودن متن باقی بمانند و شبیه بیانیههای طولانی و تک گوییها نباشند. در […]
روایتهایی از تنهایی در میان دیگران
برادرش را چندهفتهای بود که ندیده بود. بعد از آخرین ملاقاتشان، مادر تقریبا برادرش را از خانه بیرون کرده بود و آنها دیگر ندیده بودندش. بهنظر میرسید دیگر در آن شهر نیست. چون بارها گروه دوستان برادرش را اینطرف و آنطرف دیده بود و برادرش همراه آنها نبود. مطمئن بود برادرش از دلیل غیبتش چیزی […]
روایتی از دلدادگی با واسطهگری یک شی مقدس
امروز هم همینطور شد. یکهو به دلم افتاد که نکند این چیزها که در تلگرام میگویند راست باشد و یک باتی، اپلیکیشنی، کوفتی، چیزی درست کرده باشند که صاحب پیج بتواند از آنجا بفهمد که چه کسی روزی چندبار آیدیاش را با طمانینه و نیش گشاد در آن یک وجب کادر بالای صفحه تایپ میکند. […]
عشق در «عاشقی به سبک ونگوگ» با زیادهگویی گم میشود
بیایید از اول شروع کنیم. ابتدای رمان جذاب است و با روایت البرز، نوکر خانهزاد سرتیپ آغاز میشود که در لانه سگ گیر افتاده. به خاطر نازلی، دختر سرهنگ که عشق همیشگی البرز بوده. از همان بچگی تا حالا. لحظههای گفتن از این عشق آتشین، این از خود بیخود شدگی و خود را فراموش کردن […]
«ژنرال دلا رُوِره» از نفوذ فاشیستها حرف میزند
جووانی برتونه یک قمارباز کلاهبردار است که به عنوان مهرهای برای رسوخ به هستههای مقاومت و جاسوسی از دستگیرشدگان، در کسوت یک ژنرال، به زندان فرستاده میشود. شاید بد نباشد نگاهی گذرا به داستان بیندازیم. در همان فصلهای ابتدایی کتاب جووانی برتونه که توسط نیروهای امنیت ملی دستگیر شده، از انگیزههای کلاهبرداریاش میگوید و سعی […]
«هزار خورشید تابان» داستان چفت و بستداری نیست
«هزار خورشید تابان» شرح زندگی کمفراز و پرنشیب دو زن افغانستانی است. به نامهای مریم و لیلا. نویسنده در یک بازه زمانی 50 ساله، سرگذشت مریم و لیلا را برایمان روایت میکند. یک روایت خطی، مثل «بادبادکباز». مریم، یک حرامزاده است که با مادرش ـننهـ در کلبهای دور از شهر زندگی میکند. جلیل سینمادار شهر […]
برداشتی ایرانی از یک نمایشنامه سوئیسی
در اقتباس، لیلی همراه یک پسر جوان برگشته، زنی باوقار است که یکبار در جوانی شوهر کرده اما بانوی سالخورده مدام به قول خودش درحال تعویض شوهر است. ایل و کلر دو عاشق قدیمی همچنان با اشتیاق و علاقه با هم برخورد میکنند در حالیکه امیر مثل یک مرد سنتی ایرانی از لیلی دوری میکند […]
طبقه اجتماعی در روایت زندگی افراد نادیده گرفته میشود
برگردیم سراغ کتاب «برخیزید». کتابی که خاطرات سیدحمید شاهنگیان را از کودکی تا آخرین سالهای فعالیتش در خود دارد. گفتم «کشکول»، چون با وجود مقدمه محقق و تدوینگر کتاب درباره مسیری که برای رسیدن به برخی ابهامات و برطرف کردن آنها طی کرده اما سوالاتی همچنان وجود دارد که پاسخی برای آنها در دل متن […]
تا لباس بپوشد و بخواهد از خانه بزند بیرون، بابا با واکر خودش را رسانده بود جلوی در تا پیشانیاش را ببوسد و با برقی در چشمهای خیس و خاکستریاش «خیر پیش» بگوید. طفلکها چه خوشحال بودند که او عازم است تا کمی استراحت کند. بینواهای خجالتی! گمان میکردند اینکه از قرار دوستانه او خوشحال […]
روایتی از سیودو سال اسارت در زندانهای شاه
همانطور که دیدید ذهن ما عاجز از تصویرسازی زندگی در زندان ولو برای مدت کوتاه و مشخص است اما باید دید کسانی که سالیان متمادی پشت میلههای زندان روزگار گذراندند و گرد سفیدی بر سر و رویشان نشسته چگونه توانستند تحمل کنند. «صفر قهرمانیان» مشهور به «صفرخان» یکی از آن کسانی است که بیش از […]
خواننده «شادیهای گنبد» باید کارآگاه باشد!
در نمایشنامه جزئیات خجالتآور زندگی بازیگران که از قضا افرادِ با آبرو و موجهی به نظر میرسند از جمله خشم، فساد و انحطاط اخلاقی به طور کامل آمده است. با وجود مخالفت بازیگران برای ایفای نقش، آنها مجبور میشوند برای تطهیر گناهان گذشته، اجرای نمایش را ادامه بدهند. این رمان در سال ۱۹۸۱ میلادی نوشته […]
«آه با شین» و مردمی که فرصت تحلیل مدرنیته را نیافتند
«آه با شین»، قصه مردی است که در انتهای زندگی با بیماری کهنه «زندهبودن» و «زندگی» به بیمارستان میرود و هربار با یک بهانه کوچک به خاطرات گذشته بازمیگردد. گذشتههای دور، گاهی آنقدر دور که سنش قد نمیدهد و میرسد به خاطرات پدربزرگهایش، اما چون معتقد است که زندگی و رنج و راحتش ارثی است […]
«رنج بیپایان عشق» کلیشه زندانبان و زندانی را میشکند
«رنج بیپایان عشق» ماجرای عشقی سوزان است. عشقی به دانایی، به پاکی و انسانیت. این کتاب تمام تصورات رایج درباره کمیته مشترک ضدخرابکاری را بهم میریزد. البته تصور نکنید میخواهد چهره سیاه و وحشتناک کمیته مشترک و بازجوهای خونریز آن را تطهیر و سفید کند، اینطور نیست! بلکه نشان میدهد در مزبلهها هم روزنه نور […]