برداشتی ایرانی از یک نمایشنامه سوئیسی
تغییر یک تفکر فلسفی به نفع «عرف»
فیلم سینمایی «بیهمه چیز» اثر محسن قرایی را در روزهای آغازین اکران عمومی دیدم. طبق ادعای ویکی پدیا، این اثر با نگاهی به نمایشنامه «ملاقات بانوی سالخورده» اثر فردریش دورنمات؛ توسط محسن قرایی و محمد داوودی نوشته شده است. البته اهالی ادبیات میدانند اقتباس، ایرانیزه کردن و برداشت آزاد از اصل اثر تفاوتهای جزئی باهم دارند اما من ترجیح میدهم بی همه چیز را نسخه ایرانیزه شده بدانم. از این منظر فقط به تفاوتهای نوشتاری دو اثر خواهم پرداخت و با سایر شئون سینمایی آن کاری ندارم.
اولین تفاوت اینجاست که نمایشنامه برای صحنه تنظیم میشود و شکل اجرای محدودی دارد اما فیلمنامه اجرای خاص خود را دارد. از تعدد لوکیشن و شرایط واقعی بهره میبرد. مهمترین تفاوت؛ دو اثر ژانر آن است. اثر اصلی لحن طنز دارد ولی اثر اقتباسی، در دقایق ابتدایی طنز است و سپس کاملا لحن عوض شده و تا پایان به شکل تراژدی ادامه مییابد این دوپارگی نقص است. در سکانسهای ابتدایی فیلم، شبیهسازی زیادی با ورود بانو شده و لحن طنز است اما از جایی که بانوی ایرانی پا روی خون گذاشته و عبور میکند؛ فضا عوض میشود. اما به لحاظ شخصیتشناسی، کاراکترها هم از نظر تعداد و هم نوع شخصیتپردازی فرق دارند. یکی از اشخاصی که به کل حذف شده کشیش است. دیگری پسر آلفرد ایل(شخصیت اصلی مرد) است و شوهر کلر به اضافه چند نوکر و همراه. معلم در نمایشنامه پیر است ولی در فیلم جوان و عاشق دختر ایل که همین عامل کشمکش و اکتی در فیلم میشود.
در اقتباس، لیلی همراه یک پسر جوان برگشته، زنی باوقار است که یکبار در جوانی شوهر کرده اما بانوی سالخورده مدام به قول خودش درحال تعویض شوهر است. ایل و کلر دو عاشق قدیمی همچنان با اشتیاق و علاقه با هم برخورد میکنند در حالیکه امیر مثل یک مرد سنتی ایرانی از لیلی دوری میکند و به همسری که برایش انتخاب کردهاند وفادار است. او حتی از وجود نامش در نامه دعوتکنندگان بانو به روستا ابراز بیاطلاعی و ناخرسندی میکند. اما آلفرد ایل از اینکه کلر به خاطر تقاضای او بازگشته به خود میبالد. کلر زنی شصت و چند ساله است و لیلی چهل ساله.
از دیگر حذفیات فیلم، یهودیت و صهیونیست است. دورنمات از تاثیر صهیونیسم و ماسونها بر حوادث پیرامون روستا نوشته. در واقع مذهب و سیاست در روایت ایرانی به کل حذف شده و با یک داستان عاشقانه بیخطر و تا حدودی شعار زده مواجهیم. شخصیت امیر که قهرمان روستا است در تقابل لیلی قرار گرفته و مردم بین قهرمان ایدئال و آرمان، پول را انتخاب میکنند و پشت پا میزنند به همه آرمانهایی که عمری برایش احترام قائل بودند.
بخش دیگر محاکمه ایل است که در حضور همه اعلام میشود که بانو به چه دلیل و از چه کسی شکایت دارد اما در فیلم طی سکانسهایی پراکنده متوجه مساله میشویم. همین امر باعث شده «مساله» مورد توجه عوض شده یا به تعویق بیفتد. دورنمات در یک سوم اول متن میگوید چه بلایی سر کلر آمده و درخواست انتقام دارد و در باقی داستان به نحوه مواجهه اهالی شهر با این مساله میپردازد. اما قرایی گفتن و روشن کردن مطلب را به تعویق انداخته اول مخاطب را درگیر کشف این موضوع میکند و سپس نوع برخورد مردم با آن. اساسا چون نوع گره عوض شده گره گشایی هم تغییر کرده تا جایی که این گره گشوده شده و بعد گره بعدی که، نحوه برنامهریزی برای رسیدن به انتقام بود. این اتفاق باید عملا به تعلیق و ریتم فیلم کمک کند اما در پرانتز عرض کنم که چنین اتفاقی نیفتاد.
دو تفاوت شخصیتپردازی درباره زن قهرمان اینجاست که کلر از ایل نفرت دارد و درد و رنجهایش عینی است. او در تصادفات متعدد دست و پای خود را از دست داده و ضمنا هوسباز ودمدمی مزاج است. اما شخصیت لیلی چندان منفی نیست او به اتهام زنا و به خاطر تجاوز امیر، از روستا اخراج شده و برای گذران امورش رقاصه کاباره شده. اما عشق به صورت آینه زنگار گرفته در دلش وجود دارد چون در سکانس آخر از خون امیر میگذرد. نوعی انتقام عاشقانه از معشوق خطاکار. قصد ارزشگداری ندارم که از پایه غلط است، فقط میتوانم بگویم این فیلمنامه با روحیات و عرف جامعه ما مطابقت بیشتری دارد. بیننده ایرانی از بانو توقع عفو دارد و از امیر قهرمان، توقع نماندن میان جماعت بوقلمونصفت و اعتراض به تلون عقایدشان.
از دیگر تفاوتهای پررنگ، فرق کاراکتر زن ایل با زن امیر است. زن ایرانی، تیپیکال همسر خانهدار، حرف گوش کن و وفادار روستایی است. زن ایل از همان ابتدا با منتقمان همراه شده و حتی دخترش هم برای کسب ثروت حاضر است پدرش را بکشد. تنها کسی که در نمایش دورنمات، مخالف اعدام ایل بود معلم شهر است. دانایی به فکر نجات بشر است، نه مذهب، خون و خویشی و نه قانون. تفاوتها اگرچه در جزئیات شکل گرفته ولی متوجه میشویم؛ دورنمات با همین جزئیات قصه را بر اساس تفکر فلسفی خود ساخته و نمونه ایرانی آن بر اساس عرف جامعه تغییرش داده. بنابراین دیدن این فیلم در کنار مطالعه نمایشنامه اصلی میتواند برای نویسندگان نکات آموزندهای داشته باشد.