مجله الکترونیک
نویسنده
کتاب «ماموریت ویژه آیتالله» درباره چیست؟
در مورد آیتالله خمینی در این سالها کتابها، مقالات و حتی داستانها و فیلم و سریالهای زیادی نوشته و ساخته شده است. درباره مردی که تاریخ نیز از او نوشتهها و خاطرات زیادی دارد. چه تاریخی که موافقانش نوشتهاند و چه تاریخی که مخالفانش نوشته و یا گفتهاند. هرکدام از این کتابها به وجوه مختلف […]
مروری بر زندگی سیده کلثوم موسوی در «اشک حوا»
اشک حوا زندگی سیده کلثوم موسوی است. زندگی او که تار و پودش با عشق تنیده شده است و جدایی. با جدایی تنیده شده است و مقاومت. کتاب را که باز میکنی گرمای جنوب و خنکای نخلستان روحت را مینوازد. اشک حوا را می توان یکی از کتابهای برتر حوزه روایت همسران شهدا دانست. در عین […]
روایتی حماسی از روزهای جنگ
موندو روایتی است حماسی از میان مردمی ساده که با تمام توان دست به قهرمانیهای بزرگ میزنند. موندو در لهجه بوشهری به معنی ماندنی است. مهران که او را بهخاطر داستان تولدش موندو صدا میکنند، نوجوانیست جنوبی که دنیای نوجوانی و پر از احساس و طبع لطیفش به ناگاه با دیو جنگ روبهرو میشود و […]
مروری بر رمان «رونی یک پیانو قورت داده»
برای مایی که کودکی و نوجوانیمان را تقریبا در محیطی ایزوله دور از فضای مجازی و فیلمها و سریالهای بودار گذراندیم و یا شاکله و بنمایه ذهنیمان با کتابهایی مثل شازده کوچولو از عشق و انسانیت و اهمیت دوستی عجین شده، رها کردن فرزندانمان در دنیاهای ناشناختهای که دائم در حال بمباران فرهنگی و عقیدتی […]
«سدنصرالدین» روایت گذشته فراموش شده است
شهر اگر پر بوده از خیابانهای بزرگ اما هرکدام با کوچه پسکوچههایی به هم مرتبط بوده که راحت میتوانستند بازیکنان یا رکابزنان تمام آن را طی کنند. «سدنصرالدین» کتاب خاطرات یکی از همین متولدین دهه چهل است. یکی از همینهایی که کودکیاش انگار در جهانی دیگر و مردمانی دیگر گذشته است. امیر خیام خاطرات خودش […]
روایتی از همراهی با پنج فرمانده تیپ ویژه شهدا
«بهنام خدا محمد بروجردیام مصاحبه نمیکنم»؛ این عنوان کتاب است. کتاب را که دست بگیری اول عنوانش جذبت میکند. اگر چه با این عنوان در نظر اول فکر میکنی لابد با زندگینامه شهید بروجردی طرفی؛ اما زیر عنوان نوشته خاطرات قدرتالله شهبازی و بعد وارد فضای قصه زندگی پسرکی میشوی که بیترس و واهمه و […]
مروری بر روایتی عاشقانه در یک زندگی پرفراز و فرود
پروین دختر پر شر و شوری که اولین بار عشق حقیقیاش را با لباس جین روی لبه پشتبام روستای پدریاش میبیند و در دلش هزاران گنجشک شاد شروع به خواندن میکنند. «همان اول که نگاهش کردم و نگاهم کرد، در دلم گنجشکی شروع به بال و پر زدن کرد. صدای قلبم را میشنیدم. انگار روی […]
«رنج بیپایان عشق» سیاسی نیست
به نظرم آقای تنهایی بهجای اینکه بنشیند و خودش خاطراتش را بنویسد باید یک گروه نویسنده یا یک نویسنده چیرهدستتر از این همه خاطرات و تاریخ شفاهی دست نخورده مصاحبه میگرفت و با قلمی قویتر و جذابتر آنها را به ادبیات ایران تقدیم میکرد. با اینکه راوی هم توانسته از پس نوشتن خاطراتش بر بیاید […]
روایت و بیتوجهی به مخاطب در «چند حبه قند»
نعمتاللهی که متولد 1334 در شیراز است در خاطراتش از لحظه ورود به آموزشگاه پرستاری در دوره پهلوی و چالشهای ماندن در این شغل به دلیل اجبار عدم حجاب برای پرستاران میگوید. او در تنشی بین نگهداشتن اعتقادات یا گذر از آن و ادامه دادن آرزوهایش به سر میبرد. سپس از خاطراتش از دوران انقلاب […]
خرمشهر آزاد شد ـ 7
نمیدانم جدای از احترام و ارج و قربی که شهدا بین ما دارند، آیا رزمندگان این دفاع هشت ساله نیز برایمان همان قدر آشنا و قابل احتراماند؟ آیا آنها را که خود حافظه شگفتانگیز تاریخ و بخش مهمی از سرنوشت کشورمان هستند را میشناسیم؟ محمدعلی نورانی خودش به تنهایی گنجینه زندهایست از روز اول جنگ […]
روایتی از تولد تا شهادت در «ماه همراه بچههاست»
محمد ابراهیم در شهرضا بزرگ شد و طبق گفته برادرش از همان کودکی در مشی و سلوک رفتارش متفاوت از آنها بود. «من و ولیالله خیلی شیطانتر از ابراهیم بودیم. خاطرم هست که توی دبستان به ما شیر میدادند. یک دیگ پر از شیر به عنوان کمک تغذیه. من و یکی دوتا از بچهها دیگ […]
روایت یک شهروند عراقی از جنگ ایران و عراق
سید عباس موسوی که دلش نمیخواسته برادر مسلمان، برادرش را به خاک و خون بکشد؛ دلش نمیخواسته شیعه روی شیعه اسلحه بردارد. همان طور که در صفحه 101 کتاب میخوانیم: «از خط که دور شدم دیگر سر و صدا ها کمتر و کمتر میآمد. اصلاً انگار همه چیز متوقف شد. انگار همه کشته، مجروح یا […]