مجله الکترونیک
نگاهی به زندگینامه شهید محمود شهبازی
کتاب «راز نگین سرخ» به قلم حمید حسام، به زندگی فرمانده شهید محمود شهبازی میپردازد که مبتنی بر خاطراتی از شهید حاج حسین همدانی نوشته شده است.
روایت زنی که تجسم زندگی است
گلستان جعفریان در قامت نویسنده این کتاب سعی کرده تصویری از حضور یک زن در لحظهلحظه زندگی را به تصویر بکشد. ما در این کتاب کمتر حضور نویسنده را حس میکنیم و در واقع باید گفت جعفریان در کناری ایستاده تا مخاطب راوی کتاب را تماشا کنند. همین مسئله سبب میشود خواننده با روایت فخری […]
نمودار سختی کار فرهنگی برای انقلاب به روایت «مادر برام قصه بگو»
کتاب را باید در دسته کتب تاریخ شفاهی موضوعمحور قرار داد. از این حیث این کتاب یک گام از سایر کتابهای تاریخ شفاهی جلوتر است. زیرا اغلب کتابهای این دسته فردمحور روایت میشوند و کمتر پیش میآید به یک موضوع یا یک مکان یا اثری هنری بپردازند. پس باید کتاب «مادر برام قصه بگو» را […]
زندگی بدون روتوش
وقتی کتاب تمام شد از خودم پرسیدم، «ما وقتی کتاب میخوانیم دنبال چی میگردیم؟» در واقع حسی که این کتاب از همان اوایل تا خط آخر به من منتقل کرد، این سوال را برایم ایجاد کرد. سوالی که از همان ابتدا جوابش را داشتم ولی باز هم از خودم پرسیدم تا مطمئن شوم آن چیزی […]
«ساجی» میتوانست معمولی باشد!
فصل مشترک تاریخ در همه جوامع بشری تا پیش از عصر روشنگری، تک روایتهای مبتنی بر خواست حاکمیت از سوی یک فرد یا افرادی خاص بوده است. پس از این دوران نگارش تاریخ گسترهای دراز دامن یافت که زوایای مختلف آن از سوی همه مردم نگاشته می شد. از این پس تاریخ شفاهی وجه غیر […]
یادداشتی که چیزی را لو نمیدهد
راوی و نویسنده هر دو ساده و صمیمی پیش رفتهاند و نسرین باقرزاده زندگی واقعیاش را آنقدر واقعی روایت کرده که میشود با او به سالها قبل قبر سفر کرد و جهان و زندگی را از دریچه چشمهای نگاه کرد. *خطر شیرین لو رفتن ماجرا فکر کنم بهتر باشد اول این بخش یکی از این […]
«ساجی» حلقه وصل نسل جنگ است
برخی از اهالی بازار کتاب، افزایش تعداد عناوین در این حوزه از یکسو و گرایش به تدوین خاطرات همهی شهدای جنگ تحمیلی – بدون توجه به ظرفیتهای ادبی و دراماتیک روایت زندگی آنها – از سوی دیگر را عامل این ماجرا میدانستند. «ساجی» اما یک مثال نقض برای این ادعاست؛ کتاب ساده و بیحاشیهای که […]
زندگی نقطه قوت این کتاب است
«بهناز ضرابیزاده» نویسنده این مجموعه خاطرات است که کتابهایی چون «دختر شینا» و «گلستان یازدهم» را در کارنامه نویسندگیاش دارد. روایت کتاب روان و سادهاست و از زبان نسرین باقرزاده نوشتهشدهاست. توصیف، نقطه قوت روایت است. «ساجی» از سالهای قبل از جنگ شروع به روایتگویی میکند و با سرآغازی منحصر به فرد به بیان خاطرات […]
مروری بر کتاب «ساجی»
نسرین باقرزاده همسر شهید بهمن باقری، فرمانده مخابرات سپاه خرمشهر، راوی این داستان است و از کودکی خودش قصهها میگوید، از نوجوانی و جوانی و عاشق شدنش مرثیهها میسراید. همین که اینها را روایت میکند، انقلاب میشود و پس از آن سایه سیاه جنگ بر سر خانوادهاش میافتد. باقرزاده از دورانی میگوید که به واسطۀ […]
کتابی که بنایش تکرار مکررات نیست
ما بعد از کربلای 5 جنگ را لمس نمیکنیم. انگار اتفاقی نیفتاده و همه فقط در حال گفتوگو پیرامون پایان جنگ هستند. کمتر پیش آمده کسی دستمان را بگیرد و توی اهواز آن سال بگرداند. سال آخر جنگ، سال فراموش شده جنگ است زیرا جزو فتوحات رسمی ما محسوب نمیشود. ما عادت کردهایم که تنها […]
روایت یک شهروند عراقی از جنگ ایران و عراق
سید عباس موسوی که دلش نمیخواسته برادر مسلمان، برادرش را به خاک و خون بکشد؛ دلش نمیخواسته شیعه روی شیعه اسلحه بردارد. همان طور که در صفحه 101 کتاب میخوانیم: «از خط که دور شدم دیگر سر و صدا ها کمتر و کمتر میآمد. اصلاً انگار همه چیز متوقف شد. انگار همه کشته، مجروح یا […]
«پوتین قرمزها» چه حرفی برای گفتن دارد؟
«پوتین قرمزها» خاطرات مرتضی بشیری است. کارمند وزارت امور خارجه که سال 66 خیلی اتفاقی به سمت مدیریت عملیات روانی قرارگاه خاتم الانبیا منصوب میشود. رستهای از اطلاعات عملیات که قرار است در تخلیه اطلاعاتی نیروهای دشمن کمک کند و از این افراد و اطلاعاتشان برای تضعیف جبهه مقابل استفاده کند. جنگ در این ساحت […]
قهرمانان واقعی «هفت روز آخر» را از یاد نخواهید برد
در جریان کتاب، آدمها کمکم از القابشان فاصله میگیرند و دیگر به چشم رزمندگانی که قرار است درگیر مبارزه همیشگیشان باشند، نگاهشان نمیکنید. اینها انسانهاییاند که مبارزه تازهای انتظارشان را میکشد. انسانهایی به تنگ آمده از تشنگی و گمگشتگی در مسیرهای سنگلاخ. این نکته مثبت اثر است. این که از القاب و عناوین میگذرد و […]
مروری انتقادی بر روایت زندگی یکی از فرماندهان جنگ
فکر میکنم بهترین و قابل اعتناترین اقدام نویسنده در نگارش این کتاب انتخاب نام کتاب بوده است. از این منظر که این شهید و البته هر شهیدی، آرام و قرار ندارند تا زمانیکه نزد معبود آرام گیرند. شهید اسماعیل فرجوانی، فرمانده تیپ یکم لشکر هفت حضرت ولیعصر و فرمانده گردان کربلا، بیآرامی است که نویسنده […]
گفتوگو با جواد کلاته عربی درباره «عملیات عطش»
ـ «عملیات عطش» را مهندسیشده نوشتید یا آزاد؟ کلاته عربی: یعنی چی؟ از فیلم تنگه ابوقریب ناراضی بودند ـ یعنی چقدر سعی کردید به روایت رسمی پایدار باشید و چقدر روایت به آن چیزی که اتفاق افتاده نزدیک است؟ کلاته عربی: من این چیزها در ذهنم نبود، وقتی پیشنهاد نگارش این کتاب به من شد، […]
مروری بر کتاب «تابستان 69»
هر جامعهای به هر مقدار که به حفظ تجربیات، مهارتها و سنتهایی که در بوته فراموشی قرار دارند، ارزش قائل شود و به تبیین زمینههای پنهان وقایع و حوادث بپردازد، به همان میزان به تاریخ شفاهی در آن جامعه اهمیت میدهد. وجه تمایز تاریخ شفاهی با خاطرهنویسی در این است که در خاطرهنویسی، فرد مطالعات خود […]
«برده سور»؛ شیک و پوک مثل کومله
سازمان کومله کردستان حزب کمونیست ایران با مشی سیاسی کمونیستی و چپ رادیکال فعالیت میکند. این گروه در گذشته سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران نام داشت، اما با تأسیس حزب کمونیست ایران در سال ۱۳۶۲ به این حزب پیوست و با پذیرفتن نقش سازمان منطقهای این حزب در کردستان ایران، نام خود را به کومله […]
روایتی از همراهی با پنج فرمانده تیپ ویژه شهدا
«بهنام خدا محمد بروجردیام مصاحبه نمیکنم»؛ این عنوان کتاب است. کتاب را که دست بگیری اول عنوانش جذبت میکند. اگر چه با این عنوان در نظر اول فکر میکنی لابد با زندگینامه شهید بروجردی طرفی؛ اما زیر عنوان نوشته خاطرات قدرتالله شهبازی و بعد وارد فضای قصه زندگی پسرکی میشوی که بیترس و واهمه و […]
جواهری که با زحمت بسیار به دست خواننده رسید
این بکر بودن سوژه در مواقع زیادی میتواند برای پدیدآورنده یک اثر هنری همانقدر که فرصت و عامل برانگیختن کنجکاوی مخاطب باشد، تهدید و عامل نکوهش هم شود. بسیاری از مولفان آثار هنری در پیدا کردن سوژههای ناب موفق عمل کردند اما در پرداختن آنها ضعیف ظاهر شده و شماتتها را به سمت خود جلب […]
مروری بر سهگانه کیانوش گلزار راغب
داستان «شنام» داستان خود آقای کیانوش گلزار راغب است که به عنوان بسیجی و برای دفاع از اسلام و ایران راهی جبهه میشود و دست روزگار در تقسیمات قوای نظامی او را راهی جبهه غرب میکند. بسیجی جوان و کم سن و سال آن روزها که راه افتاده و دست از زندگی شسته و از […]
مروری بر کتاب «عملیات عطش»
مهمترین خصیصه در عملیات عطش این است که نویسنده در تمام صحنهها حضور تاثیرگذار و متحرک دارد. این که میگویم متحرک به معنای این است که عنصر نویسنده در داستان منفعل نیست و انعطافپذیری دارد و در نهایت همین حضور پررنگ نویسنده در وسط معرکه سبب زیبایی زبان و استاتیک شدن روایت شده است. نویسنده […]
خرمشهر آزاد شد ـ 7
نمیدانم جدای از احترام و ارج و قربی که شهدا بین ما دارند، آیا رزمندگان این دفاع هشت ساله نیز برایمان همان قدر آشنا و قابل احتراماند؟ آیا آنها را که خود حافظه شگفتانگیز تاریخ و بخش مهمی از سرنوشت کشورمان هستند را میشناسیم؟ محمدعلی نورانی خودش به تنهایی گنجینه زندهایست از روز اول جنگ […]
خرمشهر آزاد شد ـ 5
آغاز قصه از کودکی محمود است. کودکی که در پنج سالگی بهخاطر یاد نگرفتن قرآن فلک میشود و حالا در سن بیست سالگی پس از نه سال اسارت، نه تنها خودش حافظ کل قرآن شده بلکه در اردوگاه موصل عراق هزار و صد نفر را یا حافظ کل قرآن یا حافظ بسیاری از قرآن میکند. […]
گفتوگو با سعید علامیان درباره «پسرهای ننهعبدالله»
ــ علت اینکه از بین راویان جنگ و خرمشهر سراغ آقای نورانی رفتید، چه بود؟ علامیان: چون آقای محمدعلی نورانی در روزهای مقاومت و حصر خرمشهر و بین یاران شهید جهانآرا اسم شناختهشدهای است. این افراد نسل انقلابی خرمشهر بودند که در پیروزی انقلاب، دفاع در برابر خلق عرب، ضد انقلاب و نهایتا هجوم سراسری […]
قهرمانِ روایت، بدون قهرمانسازی
قبل از هرچیز باید یادآوری کنم که حجم کتاب و میزان نزدیکی راوی کتاب به شخصیت حاج قاسم سلیمانی، با یکدیگر همخوانی ندارد و به نظر میرسد بسیاری از خاطرات یا در ذهن راوی باقی نمانده یا به مصلحت از گفته شدنشان خودداری شده است. در واقع اینطور به نظر میآید خاطرات به صورت گزینش […]
روایتی از تولد تا شهادت در «ماه همراه بچههاست»
محمد ابراهیم در شهرضا بزرگ شد و طبق گفته برادرش از همان کودکی در مشی و سلوک رفتارش متفاوت از آنها بود. «من و ولیالله خیلی شیطانتر از ابراهیم بودیم. خاطرم هست که توی دبستان به ما شیر میدادند. یک دیگ پر از شیر به عنوان کمک تغذیه. من و یکی دوتا از بچهها دیگ […]
تصویری تازه از حاج قاسم سلیمانی در زندگینامه خودنوشتش
«از چیزی نمیترسیدم». این، نام کتابیست که شگفتزدهمان میکند. زیر دستخط سرخی که روی پیشانی کتاب این عنوان را نوشته، نام نویسنده، با همان خط فرز عجول، نوشته شده: «قاسم سلیمانی». این نام هم سرخ است. سرخِ سرخ. این کتاب، زندگینامه خودنوشت سردار شهید حاجقاسم سلیمانی است. سال گذشته، حوالی اولین سالگرد شهادت سردار، انتشارات […]
روایتی از زندگی یک قهرمان که نمیشناسیمش
ایرانی ترابی نیش و کنایهها را تحمل میکند و کاری میکند که وقتی امروز کتاب «خاطرات ایران» را دست میگیریم به وجود ایران افتخار کنیم.
مروری بر زندگی سیده کلثوم موسوی در «اشک حوا»
اشک حوا زندگی سیده کلثوم موسوی است. زندگی او که تار و پودش با عشق تنیده شده است و جدایی. با جدایی تنیده شده است و مقاومت. کتاب را که باز میکنی گرمای جنوب و خنکای نخلستان روحت را مینوازد. اشک حوا را می توان یکی از کتابهای برتر حوزه روایت همسران شهدا دانست. در عین […]
روایتی از یک آری و هزار اندوه
فخری در طول این زندگینوشت به تمام این سوالات پاسخ میدهد. به حس و حالی که تجربه کرده میبالد و تلاش میکند بخشی از آن فضای معنوی و آرامشبخش را برای ما بسازد. همان چیزی که باعث شده پای این زندگی بماند. بهشتی که در پس هر لذت کوتاهش، غم از دست دادن رخ نشان […]
«دختر شینا» و روایت یک رزمنده در پشت جبهه
من معمولاً مقدمه، پیشگفتار و هر آنچه قبل از محتوای اصلی و بعد از آن باشد را میخوانم البته اعتراف میکنم گاهی آنقدر برای متن اصلی ذوق و عجله دارم که ترجیح میدهم سرسری بخوانم یا نخوانم و بعد از خواندن متن اصلی نگاهی هم به این موارد بیندازم و فکر میکنم وقتی بعد از […]
مروری بر روایتی عاشقانه در یک زندگی پرفراز و فرود
پروین دختر پر شر و شوری که اولین بار عشق حقیقیاش را با لباس جین روی لبه پشتبام روستای پدریاش میبیند و در دلش هزاران گنجشک شاد شروع به خواندن میکنند. «همان اول که نگاهش کردم و نگاهم کرد، در دلم گنجشکی شروع به بال و پر زدن کرد. صدای قلبم را میشنیدم. انگار روی […]
روایت و بیتوجهی به مخاطب در «چند حبه قند»
نعمتاللهی که متولد 1334 در شیراز است در خاطراتش از لحظه ورود به آموزشگاه پرستاری در دوره پهلوی و چالشهای ماندن در این شغل به دلیل اجبار عدم حجاب برای پرستاران میگوید. او در تنشی بین نگهداشتن اعتقادات یا گذر از آن و ادامه دادن آرزوهایش به سر میبرد. سپس از خاطراتش از دوران انقلاب […]
«مهاجر سرزمین آفتاب» روایت ارادههاست
تمام تصاویر بعد از خانم کونیکو یا سباخانم، توی تهران است و شاید نقطه عطف داستان همینجا باشد. مگر چندتا دختر ژاپنی داریم که هزاران کیلومتر دورتر از وطنش، در یک کشور آسیایی دیگر زندگی کند و حتی نتواند فارسی را درست صبحت کند و زبان مشترکش با همسرش، انگلیسی باشد؟ تا اواسط کتاب، منتظر […]
نگاهی تازه به جنگ در «مهاجر سرزمین آفتاب»
نکتهای که در بررسی این روایت به لحاظ فرم وجود دارد، تقابل فرهنگ است. این که بتوان حول دو فرهنگ از دو جامعه که فاصله بسیار زیادی با هم دارند دست به مشاهده و بررسی زد، یکی از ویژگیهای بارز این اثر است. نویسنده در کنار راوی، به دوگانگی فرهنگ اول واقف میشود و بعد […]
جستاری بر کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب»
هجرت یک اصل بزرگ و بسیار عمیق است. هجرت به دو حوزه داخل و خارج وجود انسان قابل تقسیم است، لذا در یک تقسیمبندی کلی، دو نوع هجرت، انفسی(درونی) و آفاقی(بیرونی) وجود دارد. تعابیر مختلفی از این دو مفهوم قابل ذکر است: مکانی و مکانتی، بیرونی و درونی، جسمی و روحی، ظاهری و باطنی، مادی […]
کتابی که تلنگر میزند
سبا بابایی در وطن خویش نام دیگری داشته است. کونیکو یامامورا. کونیکو یعنی دختر وطن. نامت دختر وطن باشد و خودت را بی وطن بدانی و تا نرسیدن به وطنی که آرام و قرارِ از کفدادهات را به تو بازگرداند، به استقبال چالشها بروی! حبذا خانم بابایی! حبذا کونیکو یامامورا! آموختنیها در این کتاب کم […]