مجله الکترونیک
مروری داستانی بر ماجرای فلسطین
من پناهنده نیستم از معدود کتابهای ترجمه شده از ادبیات عرب در زبان فارسی است که به قضیه فلسطین و اشغال سرزمینهای آنها توسط رژیم اشغالگر قدس پرداخته و به خوبی تاریخ این سرزمین و اتفاقات را با زبان داستان بازگو کرده است. زنان و مردانی که اشغال را باور نکردند و به امید روزی […]
مروری بر رمان «مدار صفر درجه» احمد محمود
باران، خاور، بلقیس، نوذر، نوروز، یارولی، رئیسه، کتایون، مائده، منیژه، نامدار، صمد صراف، رستمعلی، فیروز، شهروز، شهرام، مش دوشنبه، بیبی سلطنت، آفاق، حاجآقا بزرگ عطار، اسد موتوری، حشمت، برهان، مبارک، براتعلی، نبی بیحال، مهراب و… بخشی از شخصیتهایی است که در این رمان حضور دارند و هرکدام بار بخشی از قصه را به دوش میکشند […]
مروری بر رمان «پل معلق» محمدرضا بایرامی
«پل معلق» رمان تحسینشده این نویسنده است که در سالهای جنگ تحمیلی روی میدهد سالهایی که میتوان حدس زد سالهای پایانی جنگ باشد. زیرا ماشین جنگی صدام حسین در سالهای پایانی جنگ بود که دست به موشکباران از راه دور شهرها میزد. دورهای که با تغییراتی که در موشکهای اسکاد روسی داده بود، برد موشکها […]
گفتوگو با لیلا مهدوی درباره «نشان حُسن»
ــ خانم مهدوی شما تاریخ نوشتید یا رمان؟ مهدوی: رمان دینی نوشتن یک جاهایی میشود تاریخنویسی و این نقد را قبول دارم چون تخیل کمرنگ میشود، دست نویسنده داخلش بسته میشود، خصوصاً در شخصیتپردازی و مهمترین اتفاقی که در رمان دینی میافتد این است که مخاطب میداند داستان چطوری دارد تمام میشود و این کار […]
گفتوگو با جواد کلاته عربی درباره «عملیات عطش»
ـ «عملیات عطش» را مهندسیشده نوشتید یا آزاد؟ کلاته عربی: یعنی چی؟ از فیلم تنگه ابوقریب ناراضی بودند ـ یعنی چقدر سعی کردید به روایت رسمی پایدار باشید و چقدر روایت به آن چیزی که اتفاق افتاده نزدیک است؟ کلاته عربی: من این چیزها در ذهنم نبود، وقتی پیشنهاد نگارش این کتاب به من شد، […]
جزئیات، جاز، جنگ و هاروکی موراکامی
همین اول کار بگویم تا حوالی صفحه صد (حدود یک چهارم) خبری از اصل ماجرا نیست و موراکامی مشغول ساخت و ساز پایههای داستانی است که میخواهد تعریف کند. (باید یادآوری کنم که این رمان در 422 صفحه به فارسی ترجمه شده است.) این در حالی است که همین میتواند نقطه ضعفی برای یک کتاب […]
گفتوگو با مجید قیصری درباره «ساحل تهران»
ـ طبیعت در این کتاب خیلی برای من پررنگ بود، یعنی وجه طبیعتگرایی در این کتاب را پررنگتر از کارهای دیگر شما دیدم. اینطور نیست؟ قیصری: نه. چون در کارهای قبلیام همیشه طبیعت حضور داشته. شما از همان «جنگی بود جنگی نبود» که نگاه کنید، این مسئله را میبینید. ـ بله. آن کار هم اینطوری […]
گفتوگو با سلمان کدیور درباره «پس از بیست سال»
ـ داستان و قصه گفتن شما را به سمت نوشتن کشیده یا اینکه دکمهای وجود داشته و خواستید برایش یک کت بدوزید؟ کدیور: دکمهای وجود نداشت! بزرگترین لطفی که پدرم از بچگی به من داشت این بود که هر وقت به شهر میرفت برای من کتاب میخرید، برای همین من از بچگی با کتاب مأنوس […]
قهرمانِ روایت، بدون قهرمانسازی
قبل از هرچیز باید یادآوری کنم که حجم کتاب و میزان نزدیکی راوی کتاب به شخصیت حاج قاسم سلیمانی، با یکدیگر همخوانی ندارد و به نظر میرسد بسیاری از خاطرات یا در ذهن راوی باقی نمانده یا به مصلحت از گفته شدنشان خودداری شده است. در واقع اینطور به نظر میآید خاطرات به صورت گزینش […]
مروری بر اولین لجاجت یک داستاننویس
قبل از اینکه بخواهم درباره این کتاب حرفی بزنم باید به یادداشت سال 2014 موراکامی درباره این کتاب اشاره کنم. یادداشتی که باید نوعی افشاگری شجاعانه دانستش و هر نویسنده و هنرمندی دست به چنین کاری نمیزند. به خصوص وقتی به قلههای شهرت و محبوبیت رسیده باشی انجام چنین کاری کمی سخت است. موراکامی در […]
روایتی از یک کنش دانشجویی در کشور بولیوی
اولین چیزی که همان ابتدا توجهم را جلب کرد عنوان کتاب بود؛ «در میان سرخپوستها». این عنوان حس خوشایندی منتقل نکرد، به خصوص اینکه روایت بچههای جنبش عدالتخواه دانشجویی بود و همین کمی برایم سوال برانگیز شد که چرا چنین اسمی که حاوی نوعی نگاه شمال به جنوب است روی این کتاب درج شده است. […]
با احتیاط کتاب انتخاب کنید
آکیرا میزوباباشی نویسنده ژاپنی که در فرانسه اقامت داشته و بعد از بازگشت به وطنش به زبان فرانسه رمان نوشته و معتقد است که در زبان فرانسه سکنا گزیده، اثری نوشته از نظر زمانی از پیش از آغاز جنگ جهانی دوم آغاز میشود و تا ابتدای قرن بیستویک ادامه پیدا میکند. داستان پسری که انگیزهای […]
باز شدن پای گذشته به امروز با «از زخمهای نهانی»
اول از همه برگردم به همان ترکیب ابتدای یادداشت: «سهل و ممتنع»! جستار، قالب ادبی این روزهای بازار ادبیات ایران، یکی از آن سهل و ممتنعهایی است که فعلا تا مدتها میتوان درباره چیستی و چگونگی آن حرف زد، نوشت، رد و یا قبول کرد! اصلا چرا راه دور برویم، همین «رمان». مگر درباره آن […]
«سازمان مجاهدین خلق» روی دور تند
این کتاب را به این خاطر انتخاب کردم چون به نظرم رسید اغلب اطلاعات لازم و شناخت درست از پیشینه این سازمان و فعالیت و نحوه شکلگیریاش نداریم. این که اطلاعات نداریم هم چیز عجیبی نیست. غلبه فضای مجازی بر احوال و امورات ما فرصت درنگ کردن و دقیق شدن را از ما گرفته و […]
چند نکته درباره «مهاجر سرزمین آفتاب»
یکی از اصلیترین ایرادات به کتابهای خاطرهنگاری و تاریخ شفاهی کسلکننده بودن آنهاست. راوی حرفهایی را که سالها به زبان نیاورده میگوید (تصور میکند برای تاریخ میگوید) و نویسنده نیز با این تصور که امانتداری اصل مهم در نوشتن خاطرات است هرچه راوی بازگو کرده را عین به عین در روایش میگنجاند تا مبادا راوی […]
نمودار سختی کار فرهنگی برای انقلاب به روایت «مادر برام قصه بگو»
کتاب را باید در دسته کتب تاریخ شفاهی موضوعمحور قرار داد. از این حیث این کتاب یک گام از سایر کتابهای تاریخ شفاهی جلوتر است. زیرا اغلب کتابهای این دسته فردمحور روایت میشوند و کمتر پیش میآید به یک موضوع یا یک مکان یا اثری هنری بپردازند. پس باید کتاب «مادر برام قصه بگو» را […]