لیلا مهدوی معتقد است: مخاطب ارزشی و مذهبی عامه کمتر حوصله خواندن رمان جدی را دارد.
عقیله مطلقا نثر ادبی نیست. در واقع زبان و لحن اثر ناشی از رعایت ادب خطاب با علیامخدرهای است که دختر و خواهر معصوم علیهمالسلام است.
داستان بریدهبریده نهتنها از حیث تکنیکهای ادبی و داستاننویسی ضعیف است بلکه نوع روایت این کتاب از عاشورا و کربلا موجب وهن ساحت مقدس امام حسین(ع) شده است.
پس از بیست سال پیام روشنی دارد، سیاهی اسلام اموی را کنارِ سپیدی اسلام علوی به نمایش میگذارد.
راویان در «ماه به روایت آه» بسیار بدیع و دقیق انتخاب شدهاند و همین زاویه دید نو، برایمان داستانهای تازهای تعریف میکند که تا به حال نظیرش را کمتر جایی خوانده یا شنیدهایم.
داستان «شیر نشو» نوشته مجید قیصری روایت شیرین و دلچسبی است از تلاش آدمهای ساده و معمولی اطرافمان برای نشان دادن عشقشان به امام حسین (ع).
داوود غفارزادگان در «فراموشان» سراغ شش شخصیت غیرمشهور رفته که از واقعه عاشورا روایتی دارند. آنها در حاشیه اتفاقات بزرگ ایستادهاند و از دید خود آنچه میگذرد را شرح میدهند.
نویسنده در هر روایت، تصویرسازی خوبی انجام داده است. نویسنده مثل یک دوربین متعهد، هرچه از زاویه دید شخصیت اصلی روایت، دیده شده، در متن آورده است.
رمان «سنگ» یک اثر تاریخی است که داستان زندگی و عاقبت زرعه ابن ابان، سنگتراش عرب، را روایت میکند.
اگر روایتها را از ابتدا تا انتها کنار هم بگذاریم، میشود به عنوان یک داستان کلی بهشان نگاه کرد؛ چون زمان و مکانشان متناسب با خط داستانی تغییر میکنند و ترتیب تعریف وقایع در آنها حفظ میشود