داستان «بارون درختنشین» به گونهای رقیق و مستقیم روایت شده و خواننده، چندان دچار گرههای عجیب و غریب داستانی نمیشود و میتواند صفحه به صفحه، پیش برود و احساس خستگی نکند.
مو یان «قصّه» میگوید و قبل از هر چیز «ادبیات» است که برایش مطرح است و میکوشد نگاه وسیعتری به وقایع داشته باشد تا صرفاً محدود به سیاست و اقتصاد و اجتماع نشود.
جهان داستانی در جاده پر از تردید است. جاده معادلات ذهنیمان را برهم میزند و ما را به سوال از خودمان میکشاند.
کسی که کتاب را نخوانده باشد، نمیداند که در پایان کتاب خبری از آزادی و پایان اسارت نیست. کتاب قصد نداشت به آمریکاییها باج بدهد.
سونیا نمر به روش داستانهای شرقی این داستان را هم قصهبهقصه پیش میبرد و از این رو این کتاب برای همه گروههای سنی بهخصوص نوجوانان خواندنی است.
در آغاز، «دختری که به اعماق دریا افتاد» کمی خستهکننده به نظر میآید ولی هرچه جلوتر میرویم با وجود جزئیاتی که به زیبایی فضای داستان را پوشش میدهند آگاهی ما از شخصیتها، مکانها و اتفاقات افزایش پیدا میکند.
«شکار گوسفند وحشی»، کتابی است که میتواند برای لحظاتی آدم را درون خودش فرو ببرد ولی اگر از آن دسته افرادی هستید که از ادبیات توقع زیادی دارید و منتظرید تا فیل هوا کند که به آن بگویید ادبیات، بهتر
استفاده آندره ژید در «سمفونی پاستورال» از آیات کتاب مقدس در جایجای کتاب گاهی از روی اعتقاد و گاهی کنایهآمیز بود.
گورکی در رمان «مادر»، با چیرهدستی فضای تلخ و ظالمانه حاکم بر طبقه مستضعف روسیه تزاری را پیش چشم مخاطبش قرار میدهد.
خواندن «آونگ فوکو» شبیه چیدن یک پازل است. اومبرتو اکو در این کتاب ما را به دنیای پر رمز و راز و پر ماجرایی میبرد.