رمان زیبای جاکارتا روایت تلاش حزب کمونیست اندونزی برای به ثمر رساندن انقلاب کمونیستی سراسری در اندونزی و دستیابی به سلطه است.
محفوظ یکی از بدبینان بزرگ قرن بیستم است و این بدبینی نه به معنای یأس و نه به معنای فرار از مواجهه با واقعیت، بلکه نمایانگر دیدی بسیار واقع بینانه از واقعیتی فاسد است که باید آشکار شود.
این کتاب جزو معدود کتابها و اولین آنها است که درباره ادبیات عمان به فارسی منتشر میشود و قابل تحسین است.
«من پناهنده نیستم» روایتی از زندگی ملتی است که کلید خانههایشان را حفظ کردهاند تا روزی که دوباره باز گردند.
سونیا نمر به روش داستانهای شرقی این داستان را هم قصهبهقصه پیش میبرد و از این رو این کتاب برای همه گروههای سنی بهخصوص نوجوانان خواندنی است.
نویسنده در رمان «شکارچی کرم ابریشم» نه تنها به نقد فضای امنیتی کشورش پرداخته، بلکه به موازات آن دنیای کتاب و نشر در سودان را نیز مورد انتقاد تند و تیز خود قرار داده است و به معضل ایدهدزدی در
«غربت» یک روایت زنانه دارد، توجه به جزئیات، ساختن احساسات و عواطف شخصیتها، روند تغییرشان همه و همه تداعیگر زنی هستند که نشسته روبهرویتان و میخواهد از پرت شدن به دنیایی غریب بگوید.
بیروت ۷۵ تراژدی جامعهای است که کنترلهای اخلاقی خود را از دست داده است. غاده السمان هر یک از شخصیتها را به صورت ترکیبی پیچیده از احساسات، خواستهها، اعمال خوب و بد توصیف میکند، به طوری که هیچ شخصیتی را
در کشوری که آدمهایش حتی پس از مردن، از نظر نظام زنده محسوب میشوند و تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند، «مردن کار سختی است» و میتوان با خواندن این کتاب به عمق دشواریاش سفر کرد.
احلام مستغانمی در نقاب یک رمان عاشقانه، از دهه سیاه الجزایر مینویسد. او که شعر هم میسراید درباره انگیزه نوشتن رمانش چنین میگوید: «وقتی معشوقت را از دست میدهی شعر میگویی و زمانی که وطنت را از دست میدهی، به