روایتی از گریه بر مصیبت حسین(ع)
اشک اول
0 نظرات
بچه رو چسبونده بودم به خودم و داشتم بلندبلند ضجه میزدم. آروم دستمو شل کردم و گذاشتم مامان بچه رو بگیره. رمق تو دست و پام نبود و نمیتونستم از جام تکون بخورم. صورتم غرق اشک بود